تحلیل

عراقچی و مذاکرات؛ دروغگویی و تناقض و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی

امیر سلطان‌زاده
امیر سلطان‌زاده

ایران‌اینترنشنال

وزیر امور خارجه دولت مسعود پزشکیان در دوران مسئولیت خود بارها با انتقاداتی جدی از سوی تحلیل‌گران داخلی و خارجی مواجه شده است. یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف او در عرصه دیپلماسی، ناتوانایی در پیش‌بینی صحیح تحولات منطقه‌، به‌ویژه در سوریه و عدم موفقیت در مدیریت این بحران بوده است.

ناتوانی در تحلیل‌های دقیق و اتخاذ استراتژی‌های درست از سوی عباس عراقچی، به‌ویژه در دور جدید مذاکرات بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده نیز به چشم می‌خورد.

اگرچه مقام وزیر امور خارجه در جمهوری اسلامی معمولا تصمیم‌گیرنده در سیاست‌گذاری‌های کلان نیست و تصمیم اصلی در سطح رهبر و دیگر مقام‌های عالی‌رتبه اتخاذ می‌شود اما وظیفه دیپلمات‌ها و به‌ویژه وزیر امور خارجه، پیشبرد و تبیین موثر سیاست‌های خارجی در عرصه عمومی و رسانه‌هاست.

در این زمینه نیز عراقچی نتوانسته به‌طور موثر تصویر منسجمی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ارائه دهد؛ کاری که خلف او، محمدجواد ظریف، با آن آشنا بود.

دروغ‌ها و تناقضات در مذاکرات هسته‌ای

یکی از مهم‌ترین ضعف‌های عراقچی در دیپلماسی، اظهارات متناقض و دروغ‌های او در رابطه با مذاکرات هسته‌ای بوده و هست.

از نمونه‌های بارز این مسئله، وقتی بود که او اعلام کرد مذاکرات ایران و ایالات متحده «به‌صورت غیرمستقیم» خواهد بود اما چند ساعت بعد، کارولین لوِت، سخنگوی کاخ سفید، تاکید کرد که این مذاکرات به‌صورت مستقیم انجام خواهد شد.

در پاسخ، سخنگوی وزارتخانه تحت هدایت عراقچی بار دیگر تاکید کرد مذاکرات غیر مستقیم خواهد بود اما این بار دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده صراحتا از «مذاکرات مستقیم» سخن گفت.

عراقچی در واکنش به افشای شکل مذاکرات، سراسیمه با انتشار پستی به زبان انگلیسی در شبکه ایکس، تلاش کرد مجددا بگوید که مذاکرات غیرمستقیم است.

با پایان دور اول مذاکرات در مسقط، باز هم مقامات آمریکایی گفتند که مذاکرات مستقیم بوده است اما عراقچی در مصاحبه‌ای گفت که تنها به منظور رعایت «نزاکت دیپلماتیک»، با هیئت آمریکایی سلام و احوال‌پرسی کرده است اما یک روز پس از این اظهارات، وب‌سایت آکسیوس افشا کرد که طرفین دست‌کم ۴۵ دقیقه مذاکره مستقیم داشتند.

در واقع اصرار عراقچی و وزارتخانه تحت هدایت او بر فرم مذاکره به جای محتوا، باعث شد تا چهره هیئت ایران مخدوش شود و ناظران آن‌ها را ضعیف ارزیابی کنند.

به نظر می‌رسد عراقچی تصور می‌کرد که می‌تواند با تکیه بر فرم مذاکرات، توجه افکار عمومی را از محتوا و امتیازهایی که جمهوری اسلامی به طرف مقابل می‌دهد، منحرف کند اما نتیجه این عملکرد نه تنها برای او مثبت نبود، بلکه بیش از پیش جمهوری اسلامی را در مظان اتهام قرار داد و حتی پایگاه «خودی‌ها» را نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی بدبین کرد.

ادعای غلط درباره تورقوزآباد

نمونه دیگری از اظهارات فریبنده عراقچی، واکنش او به سخنان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در خصوص تاسیسات هسته‌ای مخفی ایران در منطقه تورقوزآباد بود.

نتانیاهو در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل تصویری از این تاسیسات به نمایش گذاشت و گفت که ایران در این منطقه تاسیسات هسته‌ای مخفی دارد.

عراقچی به این ادعا واکنش نشان داد و در ویدیویی که از او منتشر شد گفت که به‌نظر می‌رسد کسی نتانیاهو را «دست انداخته» است اما در گزارشی که هشتم سپتامبر ۲۰۱۹ در خبرگزاری رویترز منتشر شد، دو نفر از کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حرف‌های نتانیاهو را تایید کردند و مشخص شد که رد‌پای اورانیوم در این مکان پیدا شده است.

عباس عراقچی و بشار اسد، دیکتاتور مخلوع سوریه که به روسیه گریخته است
عباس عراقچی و بشار اسد، دیکتاتور مخلوع سوریه که به روسیه گریخته است

عدم پیش‌بینی سقوط اسد و واکنش‌های ضعیف

یکی از مهم‌ترین لحظات در دوران مسئولیت عراقچی در وزارت امور خارجه، زمانی بود که رژیم بشار اسد در سوریه با تهدید جدی از سوی نیروهای مخالف مواجه شد.

زمانی که رژیم وقت سوریه به عنوان مهم‌ترین متحد تهران در معرض تهدیدات جدی قرار داشت، عراقچی از تحلیل دقیق وضعیت و پیش‌بینی تحولات پیش رو عاجز ماند و به‌دفاع از سیاست ایستای «مقاومت» پرداخت.

رژیم اسد در حال از دست دادن کنترل بخش‌های زیادی از کشور بود و جمهوری اسلامی به‌عنوان مهم‌ترین حامی این رژیم، باید خود را آماده می‌کرد تا برای جلوگیری از فروپاشی آن، برنامه‌های جدیدی در نظر بگیرد. عراقچی اما نه‌ تنها قادر به شناسایی و ارزیابی این وضعیت نبود بلکه بر «سیاست‌های ایدئولوژیک و غیرعملی» تاکید داشت که تنها عمق بحران را زیر فرش می‌کردند.

او یک روز قبل از سقوط اسد، در جلسه‌ای با وزیر خارجه ترکیه و امیر قطر در دوحه، به خبرنگاران گفت: «الان در مرحله‌ای هستیم که همه در حال رایزنی هستند و زود است که تصمیمی گرفته شود. تحولات میدانی به‌صورت سریع در حال رخ دادن است و وضعیت بسیار سیال است.»

در همین دوران، او با انتشار تصاویری از شاورما خوردن در دمشق، این‌طور القا کرد که همه چیز در آرامش است و جمهوری اسلامی بر شرایط مسلط؛ اما واقعیت این‌طور نبود. اسد خیلی سریع سقوط کرد و این اظهارات عراقچی هم در داخل و هم در خارج کشور دستمایه تمسخر او شد.

او در توجیه این وضعیت در یک مصاحبه گفت: «پیشگو نیستیم و این‌که بگوییم و پیش‌بینی کنیم که بشار اسد سقوط می‌کند ممکن نیست؛ ولی مقاومت وظیفه خود را حتما انجام می‌دهد.»

این اظهارات علاوه بر این‌که نشان‌دهنده عدم درک واقعی از تحولات میدانی بود، به‌طور غیرمستقیم ضعف سیاست‌های ایران در قبال سوریه را فاش کرد.

تناقضات در سیاست ایران نسبت به افغانستان

تناقض‌گویی‌های عراقچی در سیاست ایران نسبت به افغانستان نیز قابل تأمل است.

در ماه می ۲۰۱۹، زمانی که او معاون وزیر امور خارجه بود، اعلام کرد ایران ممکن است از پناهندگان افغان بخواهد کشور را ترک کنند، به‌ویژه به‌دلیل کاهش درآمدهای ایران از تحریم‌های آمریکا.

او همچنین با اشاره غیرمستقیم به تحرکات نظامی طالبان برای در دست گرفتن قدرت در افغانستان، تاکید کرد که جمهوری اسلامی «به هیچ وجه» گروهی را که «به‌صورت نظامی» به قدرت برسد، تحمل نمی‌کند.

پس از به‌قدرت رسیدن طالبان اما عراقچی موضع خود را تغییر داد. او نه تنها طالبان را «تحمل» کرد بلکه در دیدار اخیر خود از کابل با محمد حسن آخوند، نخست‌وزیر طالبان، ملاقات کرد و به مسائل پناهندگان افغان در ایران و اختلافات آبی پرداخت و گفت که این مسائل باید محرک‌هایی برای گسترش همکاری‌های دوجانبه باشند.

این تغییر موضع، نشان‌دهنده عدم وضوح استراتژیک در سیاست خارجی تهران و تناقض آشکار در نحوه برخورد جمهوری اسلامی با طالبان بود و سفر عراقچی به افغانستان عملا به طالبان مشروعیت داد.

این در حالی است که سایر کشورها حاضر نیستند در سطح وزیر خارجه با حکومت طالبان ارتباط برقرار کنند.