نامه دوم مصطفی مهرآیین به خامنهای: چرا تصور میکنید در مرکز عالم هستید؟
مصطفی مهرآیین، جامعهشناسی که پس از نوشتن نامه سرگشاده برای علی خامنهای به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد، در نامه دوم خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، از او پرسید که چرا تصور میکند در مرکز عالم جای گرفته و «رسالت هدایت بشر» را بر عهده دارد؟
مهرآیین در این نامه که دوشنبه ۱۱ فروردین منتشر شد، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «اندکی از این جهان فاصله بگیرید. چه چیز شما را اینگونه سرسخت و جدی در جنگ با مردم و جهان نگه داشته است؟ ... چرا تصور میکنید در مرکز عالم جای دارید و رسالت هدایت بشر را بر عهده دارید؟»
این جامعهشناس در نامه خود با عنوان «بدون بخشایش آیندهای در کار نخواهد بود»، نوشت: «آنچه به عنوان عقلانیت سیاسی دو ولیفقیه ممکن شده، چیزی جز یک پروژه ویرانگر نبوده است. حالا که قدرت هنوز در دست شما متمرکز است دستور دهید فرآیند تغییرات سیاسی در کشور آغاز شود.»
به گفته مهرآیین، رهبر جمهوری اسلامی با گفتوگوی مستقیم با آمریکا و «استفاده از تمامی اشکال خلاقیت در گفتوگو با این کشور»، میتواند خطر جنگ را از ایران دور کند اما: «بعد از ممکن شدن این تحولات با مردم خداحافظی کنید و از آنها بخواهید که مطابق دو اصل برگشتناپذیری و بخشایش، شما را ببخشند.»
مهرآیین ۹ فروردین نیز در نامهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «به مردم ایران اعلام کنید که کل پروژه عقلانیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی و شخص شما و آیتالله خمینی اشتباه بوده و از همه مردم، خصوصا مردمی که به هر شکل از سوی شما آسیب دیدهاند، عذرخواهی کنید.»
مهرآیین ظرف کمتر از یک روز پس از انتشار این نامه، با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس از احضار خود به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه جمهوری اسلامی خبر داد.
او با انتشار تصویر پیامک ابلاغیه خود نوشت: «محض رضای خدا میگذاشتید ۲۴ ساعت بگذرد، بعد این را میفرستادید. برای من فرقی نمیکند شما در ذهنتان چه میگذرد. من کماکان کار آموزگاری خودم را انجام میدهم.»
این جامعهشناس در نامه اول خود به خامنهای نوشت: «از قدرت کنارهگیری کنید و از همه مردم حلالیت بطلبید و اجرای بقیه امور را به رییسجمهوری واگذار کنید تا فرآیند تغییر نظام سیاسی و عملیاتی شدن نظام سیاسی جدید در آرامش ممکن شود.»
مهرآیین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که در سالهای گذشته بارها با نوشتن نامههایی از رفتار جمهوری اسلامی با مردم انتقاد کرده است.
او در سالهای گذشته بارها مردم را به تحریم انتخابات دعوت کرد و در تیرماه ۱۴۰۳ با اشاره به رایگیری دور دوم برای انتخاب جانشین ابراهیم رئیسی، در شبکه ایکس نوشت: «با اطمینان میگویم نه مردم به وضعیت سیاسی فعلی کشور بزرگتر از نه دور اول انتخابات است.»
این جامعهشناس بهمنماه ۱۴۰۲ در یک مناظره تلویزیونی در ارتباط با انتخابات، خطاب به مهدی جمشیدی، کارشناس حامی حکومت، گفت: «مردم سوال دارند چرا مهسا و نیکا باید کشته بشوند؟ چرا آقای قبادلو بدون دادگاهی درست باید کشته بشود؟ چرا حکومت با ما اینگونه رفتار میکند؟ چرا حکومت ما را زائد میبیند؟»
مهرآیین بهمنماه ۱۴۰۱ نیز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی را «انقلاب خیر علیه شر» خواند و مقامهای حکومت را به تفکر در مورد این پرسش دعوت کرد که چگونه جمهوری اسلامی در طول چهار دهه تبدیل به یک «شر بنیادین» شده است.
جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود، همواره استادان دانشگاه و چهرههای دانشگاهی منتقد حکومت یا رهبر جمهوری اسلامی را احضار، بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
این سرکوبها در پی جنبش «زن، زندگی، آزادی» شدت گرفته و در سالهای گذشته شماری از استادان دانشگاه بهدلیل انتقاد از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت و نحوه حکمرانی خامنهای، به احکامی از جمله حبس، محرومیت از تدریس و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شدهاند.
در یکی از تازهترین نمونهها، ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، حسن باقرینیا، عضو پیشین هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری، با حکم دادگاه انقلاب مشهد به ۱۰ سال و ۹ ماه حبس، دو سال محرومیت از تدریس در دانشگاهها و دیگر موسسات آموزشی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.