حسیننژاد دختر ۲۴ سالهای بود که در یک سالن زیبایی در سعادتآباد تهران کار میکرد و وقتی روز چهارم خرداد برای مراقبت از برادر معلولش زودتر از محل کار خارج شد، به قتل رسید. پیکر او ۱۱ روز بعد در بیابانهای اطراف تهران پیدا شد.
بهمن فرزانه، راننده فعال در اسنپ، به قتل او متهم و جلسه محاکمهاش دوشنبه شش مرداد در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
سلیمانی همزمان با دادگاه و با استناد به گفتههای متهم به قتل در فیلم بازسازی صحنه جرم، به روزنامه اعتماد گفت الهه داخل تاکسی عبوری متهم، با مادر و خواهرش تماس گرفت و گفت در راه بازگشت به خانه است، وقتی نزدیک مقصد شدند، خودرو توقف کرد و راننده گوشی الهه را از دست او کشید.
به گفته این وکیل، الهه فریاد کشید، اما متهم با چاقویی که از قبل در ماشین گذاشته بود، به سمت چپ پهلوی این دختر جوان ضربه زد.
تاکید بر انگیزه سرقت گوشی در این قتل در شرایطی است که متهم در یکی از ویدیوهای بازجویی بهصراحت گفته بود نیازی به سرقت گوشی نداشته و گوشی را به بیرون پرتاب کرده است.
اواسط خرداد نیز ویدیوی بازجویی از فرزانه منتشر شد که خطاب به بازجو میگفت الهه «خیلی بیحیا» بود. این بخش، در کنار شواهد قبلی، فرضیه انگیزه سرقت گوشی را تضعیف میکند.
بنا بر گفتههای وکیل خانواده مقتول، پس از ضربه با چاقو، الهه از ضارب خواهش کرده بود که او را به بیمارستان برساند، اما متهم به گفته خودش «از ترس اینکه مبادا در بیمارستان گرفتار شود، پشیمان شده و از بیراهه به سمت جاده قم رفت».
به گفته سلیمانی، متهم در اعتراف خود گفت در بین مسیر هم با فرض بر اینکه اگر الهه زنده بماند از او شکایت میکند با چاقو سه ضربه دیگر به قفسه سینهاش وارد و پیکرش را در اطراف جاده قم رها کرد.
این وکیل افزود: «در دادسرا از متهم به قتل سوال پرسیدم لحظهای که مقتول را در بیابان رها کردی، زنده بود؟ فرزانه پاسخ داد همان لحظه از سمت الهه صدایی شنیده است. متهم به قتل قصد داشته جسد را در همان بیابان دفن کند که باز ترسیده و پشیمان شده و سریع محل جرم را ترک کرده است.»
اظهارات نماینده دادستان و والدین الهه در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، رییس دادگاه گفت فرزانه به «سرقت دو گوشی و کارت بانکی در مجموع به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان و قتل زن مسلمان و اختفای جسد» متهم است.
نماینده دادستان گفت شرح معاینه جسد نشان میدهد علت فوت آسیب قلب بوده که ضرباتی به آن وارد شده است.
او گفت سایر جراحت روی ساعد راست و مچ دست راست بوده و در نهایت جرم متهم را با توجه به مدارک موجود محرز تشخیص داد.
فرزانه در دادگاه گفت حرف و دفاعی ندارد و افزود: «نباید میشد؛ اما شد. مرا جادو کرده بودند.»
مادر الهه نیز گفت دخترش هشت سال بود سرکار میرفت و برای بهبود شرایط برادر معلول ۱۴ ساله خود به نام آرش، به خانوادهاش کمک میکرد. در روز قتل، او با دخترش تماس گرفت و گفت زودتر برگردد و مراقب آرش باشد و الهه در پاسخ گفت تا ۱۰ دقیقه دیگر خودش را میرساند.
مادر الهه افزود: «آن ۱۰ دقیقه شد دو ماه و الهه نیامد. آرش هنوز مرگ خواهرش را باور نکرده و مرتب میگوید به الهه زنگ بزنید. به او گفتیم که خواهرش به مسافرت رفته است... متهم میتوانست بچه من را پرت کند بیرون، چرا او را کشت؟»
در ادامه جلسه محاکمه، مادر و پدر الهه خواهان «اعدام در ملاءعام» متهم شدند.
وکیل خانواده الهه نیز با تکرار این درخواست گفت: «جنایت حاضر نه در خفا و لحظه جنون بلکه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربایش تلفن همراه و سلب حیات صورت گرفته است. بر اساس مستندات و نیز اقرار قتل عمدی و بازسازی صحنه جرم محرز است که رکن مادی و روانی قتل عمدی از سوی متهم پرونده صورت گرفته است.»