علی جنتی، وزیر پیشین ارشاد با اشاره به پرونده هستهای جمهوری اسلامی به روزنامه اعتماد گفت: «روابط با اروپا در بدترین شرایط خود طی سه دهه گذشته قرار دارد و اگر مکانیسم ماشه فعال شود، مشکلات دهه ۹۰ به شکل شدیدتر بازمیگردد.»
او اضافه کرد: «من گزینه جنگ و درگیری را منتفی میدانم.»
علی سقائیان، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی، گفت تیم مذاکرهکنندگان حکومت ایران «دست برتر» را در گفتوگوها با مقامهای آمریکایی دارد و «با دیپلماتهای حرفهای خودش است که به دنبال کسب منافع پیش میرود.»
او با اشاره به سفر دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی گفت ترامپ «برای به دست آوردن منافع مالی» جمهوری اسلامی را تهدید میکند.
سفیر پیشین جمهوری اسلامی در برزیل گفت: «ترامپ در سفر منطقهای خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس نشان داد که در رابطه با مساله حل مشکل ایران، از اهرم تهدید استفاده کرده و بیشتر برای به دست آوردن منافع مالی این گزینه را به کار گرفته.»
سقائیان افزود رییسجمهور آمریکا «قطعا باید متوجه شده باشد کمتر نتیجهای در این رابطه به دست نخواهد آورد.»
در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که در حال نهاییسازی پاسخ رسمی خود به پیشنهاد توافق هستهای آمریکا هستند، یک مقام ارشد کاخ سفید گفت با وجود این مخالفت رسمی، تهران سیگنالهایی از تمایل به ادامه مذاکرات مخابره کرده است.
این مقام که نامش فاش نشده به اکسیوس گفت: «ما یک پیشنهاد بسیار سختگیرانه برای ایرانیها فرستادهایم و انتظار پاسخ سختی هم داریم.»
ترامپ روز دوشنبه گفت که ایرانیها «مذاکرهکنندگان خوبی» هستند، اما «گاهی بیش از حد سخت میگیرند» و ادامه داد: «ما در تلاش برای رسیدن به توافقی هستیم که از ویرانی و مرگ جلوگیری کند. امیدوارم به آن برسیم، اما شاید هم نشود. بهزودی خواهیم فهمید.»
کاخ سفید اعلام کرده که ضربالاجل اصلی ترامپ برای دستیابی به توافق تا روز پنجشنبه جاری به پایان میرسد، اما هر دو طرف مایلند گفتوگوها را ادامه دهند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، اعلام کرد که جمهوری اسلامی در مذاکرات برای دستیابی به توافق آتشبس در غزه بین اسرائیل و حماس و آزادی گروگانها مشارکت دارد. این نخستینبار است که بهصراحت از حضور جمهوری اسلامی در مذاکرات آتشبس غزه سخن گفته میشود.
ترامپ دوشنبه ۱۹ خرداد در کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «غزه اکنون در میانه یک مذاکره بزرگ میان ما، حماس و اسرائیل قرار دارد و ایران هم در واقع در این روند دخیل است. خواهیم دید چه خواهد شد. ما میخواهیم گروگانها را بازگردانیم.»
او جزییات بیشتری درباره نقش جمهوری اسلامی در این مذاکرات ارائه نداد.
خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد که کاخ سفید به درخواست خبرنگاران برای توضیحات بیشتر واکنشی نشان نداد. نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نیویورک نیز تاکنون واکنشی به اظهارات ترامپ نشان نداده است.
ترامپ در حالی از حضور جمهوری اسلامی در مذاکرات آتشبس بین اسرائیل و حماس خبر داده که قطر و مصر بهعنوان دو میانجی اصلی همراه با آمریکا در ماههای گذشته در گفتوگوهای غیرمستقیم میان اسرائیل و حماس نقشی محوری ایفا کردهاند.
جمهوری اسلامی، بهعنوان حامی سرسخت حماس، از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ اخیر در غزه همواره از حماس حمایت و به اسرائیل و آمریکا حمله کرده است.
اسرائیل و کشورهای غربی جمهوری اسلامی را متهم میکنند که با حمایتهای مالی و نظامی از حماس و برخی از دیگر گروههای فلسطینی باعث ادامه و گسترش خشونت در منطقه شده است.
جمهوری اسلامی همچنین متهم است که از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل که در جریان آن ۱۲۰۰ نفر کشته شدند و بیش از ۲۲۰ نفر به گروگان گرفته شدند، مطلع بوده است.
اسماعیل هنیه، رییس پیشین دفتر سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رییس دولت در جمهوری اسلامی به تهران رفته بود، ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ در تهران کشته شد.
جمهوری اسلامی اسرائیل را عامل کشته شدن هنیه معرفی کرده، اما اسرائیل بهطور رسمی و علنی مسئولیتی را در این زمینه نپذیرفته است.
در چنین وضعیتی روشن نیست که تهران چه نقشی در مذاکرات آتشبس میان اسرائیل و حماس با حضور آمریکا ایفا میکند و حضور در این فرآیند تا چه اندازه با مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی و ایالات متحده گره خورده است.
جمهوری اسلامی و ایالات متحده به طور جداگانه نیز در تلاش هستند تا درباره برنامه هستهای ایران به توافقی دست یابند.
دونالد ترامپ دوشنبه ۱۹ خرداد از برگزاری دور ششم مذاکرات بین تهران و واشینگتن خبر داد. سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز تایید کرده است که این مذاکرات روز یکشنبه ۲۵ خرداد در مسقط پایتخت عمان برگزار میشود.
روابط حماس با جمهوری اسلامی و کشورهای عرب منطقه
شبکه ۱۲ اسرائیل یکشنبه ۱۸ خرداد بر پایه اسنادی که در جریان جنگ علیه حماس در غزه به دست نیروهای اسرائیلی افتاده، از ابعاد گسترده همکاری چندساله قطر با این گروه و تلاششان برای ناکام گذاشتن «معامله قرن» دونالد ترامپ، تقویت جایگاه ترکیه و ایران و تضعیف نقش مصر در غزه خبر داد.
به گزارش کانال ۱۲، یکی از این اسناد مربوط به نامه یحیی سنوار، فرمانده سابق حماس در غزه، به اسماعیل هنیه، رییس پیشین دفتر سیاسی این گروه، در اردیبهشت ۱۴۰۱ و حدود ۱۷ ماه پیش از حمله هفتم اکتبر است.
سنوار در این نامه که همزمان با ادامه تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی تنظیم شده، به هنیه گفت: «باید فورا با متحدانمان ایران، قطر و ترکیه، وارد عمل شویم. دیپلماسی قطری و ترکیهای باید نقش رهبری داشته باشد. نقش ما این است که راه نفس کشیدن را بر اشغالگر سخت و تضمین کنیم که بازیگران بینالمللی روابط دیپلماتیک خود را با آنها قطع کنند.»
بر اساس این گزارش، در رویدادی که زمانش مشخص نشده، یک مقام وزارت خارجه جمهوری اسلامی به هیاتی از حماس که به ایران رفته بودند، گفت تهران از حمایت آنکارا و دوحه از این گروه استقبال میکند.
هفت ماه پیش از حمله هفتم اکتبر نیز سنوار درباره مخالفت جمهوری اسلامی با روند عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل به هنیه گفت تهران علاقهای ندارد حماس به کشورهای همسو با ریاض نزدیک شود.
سنوار درباره رویکرد مقامهای جمهوری اسلامی گفت: «آنها نه خواهان آرامش هستند و نه توافق. آنها نمیخواهند ما با رقبایشان یا دشمنانشان، کشورهایی که در حال عادیسازی روابط با آمریکا و دشمن صهیونیستی هستند، رابطه برقرار کنیم. اما برای روابط با قطر و ترکیه آمادگی دارند.»
اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران در اطلاعیهای خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشت در صورتی که به وعدههای خود برای بهبود وضعیت کامیونداران و رانندگان عمل نکنند، اعتصاب خود را از سهشنبه ۲۰ خرداد از سر خواهند گرفت.
این اتحادیه در اطلاعیهای که شامگاه دوشنبه ۱۹ خرداد منتشر کرد، خطاب به مسئولان نوشت نوشت: «فردا روزی است که وعدهاش را خودتان دادید. بیستم خرداد، موعدی است که گفتید همه مطالبات برحق رانندگان زحمتکش جادههای ایران، از بیمه و کرایه گرفته تا سوخت و امنیت شغلی، پیگیری و روشن خواهد شد.»
اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان با بیان اینکه کامیونداران، با صبر، متانت و اتحاد، منتظر تحقق وعدهها بودند، اعلام کردند: «امروز این شما هستید که باید نشان دهید تعهدتان فقط بر روی کاغذ نبوده. ما ناظر هستیم و اگر از فردا گامی عملی، روشن و واقعی برداشته نشود، شک نکنید که بار دیگر به جادهها بازخواهیم گشت. نه برای حمل بار، بلکه برای دفاع از حق و شرفمان.»
این تشکل صنفی در پایان بیانیه خود تاکید کرد: «اتحاد ما یکبار لرزه به ستونهای بیعدالتی انداخت و اگر لازم باشد، دوباره این اتحاد را زنده خواهیم کرد. در کنار هم، تا رسیدن به حق.»
اعتراضات کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین از ۲۹ اردیبهشت در بندرعباس و در پی فراخوان اتحاديه تشكلهای كاميونداران و رانندگان سراسر ایران آغاز شد و از اول خرداد، بهصورت هماهنگ در دهها شهر ایران ادامه یافت.
رانندگان معترض دلایل اعتراض خود را کاهش سهمیه گازوئیل، گرانی بیمه، پایین بودن کرایه حمل بار و دیگر مطالبات صنفی محققنشده اعلام کردند.
این اعتصاب با وجود فشارهای حکومتی و بازداشت شمار زیادی از رانندگان و حامیان اعتصاب، طی دو هفته به حدود ۱۷۰ شهر کشور گسترش پیدا کرد.
پس از آن و در پی وعدههای داده شده از سوی مسئولان دولت پزشکیان برای رسیدگی به مطالبات کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین، شماری از رانندگان به اعتصاب پایان دادند و برخی نیز اعلام کردند با وجود شرایط فعلی همچنان کار نخواهند کرد.
اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان بارها خواستار آزادی بازداشتشدگان شد و از جمله در اطلاعیهای نوشت: «ما همچنان خواهان آزادی بیقید و شرط رانندگان بازداشتشده، اجرای واقعی و علنی مصوبات شورای عالی ترابری در مورد کرایهها و به رسمیت شناختن شغل ما در زمره مشاغل سخت و زیانآور هستیم.»
در این اطلاعیه آمده بود: «مهلت ما تا ۲۰ خرداد است. اگر تا آن زمان، اجرای واقعی مصوبات به چشم نیاید، مسئولیت کامل هرگونه اعتراض، اعتصاب یا از سرگیری اقدامات صنفی، متوجه مسئولانی خواهد بود که در اجرای وعدهها کوتاهی کردهاند.»
از سوی دیگر، سایت حقوق بشری هرانا، ۱۶ خرداد گزارش داد که در جریان اعتصاب سراسری کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین در ایران بیش از ۴۰ کامیوندار، راننده و شهروند حامی این اعتراضات در شهرهای مختلف کشور بازداشت شدهاند.
جمهوری اسلامی نه بمب میسازد، نه از غنیسازی دست میکشد. این تعلیق، بهتدریج به یک استراتژی سیاسی بدل شده که میتوان آن را «حکمرانی در آستانه» نامید: نظمی که قدرتش را نه از تصمیم، بلکه از تردید میگیرد، نه بر پایه برنامه اقتصادی، بلکه بر منطق بقا استوار است.
این وضعیت آستانهای، یعنی نساختن بمب در عین دست نکشیدن از غنیسازی، به منبعی برای قدرت جمهوری اسلامی بدل شده است. وضعیتی که کشورهای غربی را نسبت به تصمیمهای این نظام محتاط میکند و امکان نوعی بازدارندگی فراهم میآورد.
جمهوری اسلامی از این ابهام، قدرتی ساخته که نه از اقدام صریح، بلکه از «امکان اقدام» ناشی میشود و دقیقا به همین دلیل، حفظ غنیسازی را ضروری میداند.
در آستانه ماندن، اگرچه برای سالها ابزاری برای موازنه جمهوری اسلامی بود اما همین ابزار این روزها دچار فرسایش شده است. هم در سطح جهانی که آستانه تحمل نسبت به این رویکرد حاکمیت سیاسی کاهش یافته و هم در داخل، بلاتکلیفی اقتصادی و سیاسی، مشروعیت و تابآوری اجتماعی را فرسوده کرده است.
غنیسازی؛ تعلیق بهمثابه قدرت
جمهوری اسلامی با استناد به فتوای رهبر فعلی خود، ساخت سلاح هستهای را «حرام» میداند. با این حال، تهران پس از خروج آمریکا از توافق برجام، بار دیگر سطح غنیسازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده و ذخایر خود را به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسانده است.
این میزان، همراه با زیرساختهای فنی موجود، ایران را در وضعیت «آستانهای» قرار داده. موقعیتی که امکان ساخت بمب را فراهم میکند اما عملا از آن عبور نمیکند.
برای حکومت، این یک استراتژی هدفمند، برای ایجاد بازدارندگی و حفظ ابهام است. وضعیتی که باعث شده قدرتهای جهانی پیوسته رفتار ایران را زیر نظر بگیرند.
در سطح منطقهای، چنین وضعیتی بدون ساخت یا آزمایش سلاح، موازنهای در برابر اسرائیل ایجاد کرده؛ نه از طریق تهدید مستقیم، بلکه با تکیه بر امکان واکنش شدید.
در داخل نیز این وضعیت نماد «عزت ملی» و مقاومت در برابر سلطه جهانی معرفی میشود و در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی جایگاه برجستهای دارد.
با اینحال، همزمان با آغاز دوباره مذاکرات میان ایران و آمریکا، این وضعیت آستانهای بیش از گذشته به چالش کشیده شده است زیرا قدرتهای جهانی خواهان مهار آن هستند.
پیشنهادهایی چون «غنیسازی صفر»، انتقال ذخایر به خارج و اعمال نظارت دائمی، نشانهای از آن است که ادامه این بلاتکلیفی دیگر برای جهان قابل تحمل نیست.
تحریمها؛ تعلیق اقتصادی و ابزارهای نقطهزن
تحریمها، بهویژه در قالب سیاست «فشار حداکثری»، جمهوری اسلامی را در وضعیت تعلیق و بلاتکلیفی مزمنی نگه داشتهاند که نه به فروپاشی کامل منجر شده و نه به بهبود پایدار. این وضعیت، با ابهام مدام، به تثبیت موقعیت «در آستانه» کمک کرده و جمهوری اسلامی را در حالتی قرار داده که همهچیز ممکن است اما هیچچیز قطعی نیست.
اگرچه ساختار تحریمها در سالهای اخیر از رویکردهای کلی به سمت هدفگیری دقیقتر بخشهای استراتژیک مانند صنایع موشکی، نفتی و نهادهای مرکزی حکومت تغییر یافته اما تهران همچنان بر گسترش سیاستهای ابهامزا در حوزههای مختلف اصرار دارد.
این فشارها در کنار تضعیف بازوهای منطقهای و تشدید بحران اقتصادی، باعث شده لحن جمهوری اسلامی تهدیدآمیزتر شود؛ بهویژه در مواجهه با خطر فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی اروپا.
در این چارچوب، تحریمها نقش موثری در تقویت وجه اضطرابآلود و واکنشی جمهوری اسلامی داشتهاند.
با وجود همه فشارها، تهران عقبنشینی از سطح فعلی غنیسازی را معادل از دست دادن توازن استراتژیک و قدرت چانهزنی میداند. از اینرو، حفظ وضعیت آستانهای، حتی با هزینههای فزاینده اقتصادی و سیاسی، همچنان از منظر حکومت، مطلوبترین گزینه برای بقا و حفظ قدرت تلقی میشود.
تعلیق به مثابه منطق حکمرانی و افق پایانیافته
ماندن جمهوری اسلامی در وضعیت «آستانهای» نهتنها حاصل سیاستهای داخلی حکومت ایران، بلکه نتیجه واکنشهای طرف مقابل نیز هست؛ چرا که غرب، بهجز تهدید و تحریم، راهکار موثری برای تغییر وضعیت اتخاذ نکرده است.
به این ترتیب، هر دو طرف ناخواسته به تثبیت استراتژی آستانهای جمهوری اسلامی کمک کردهاند. با اینحال، نشانههای فرسایش این منطق دیده میشود: آمریکا خواهان غنیسازی صفر است، اروپا به مکانیسم ماشه متوسل شده، و صبر جامعه جهانی برای تحمل وضعیت تعلیق به سر آمده است.
در داخل ایران نیز استمرار این تعلیق نهتنها اعتماد عمومی را تحلیل برده، بلکه احساس انسداد و ناامیدی را تشدید کرده است. آنچه پیشتر بهعنوان نماد «عزت» در گفتمان رسمی معرفی میشد، اکنون بیش از هر چیز یادآور بنبست و تکرار بینتیجه است. جامعهای که سالها در حالت آمادهباش روانی و اقتصادی قرار داشته، امروز با فرسایش شدید در سطوح مختلف مواجه است.
در چنین شرایطی، ادامه وضعیت آستانهای نه برای مردم و نه برای قدرتهای جهانی، قابل تحمل نیست.