عصر یخبندان کوچک، عامل اصلی فروپاشی امپراتوری روم

یافته‌های پژوهش تازه دانشمندان نشان می‌دهد تغییرات اقلیمی شدید در قرن ششم میلادی احتمالا نقشی اساسی در سقوط امپراتوری رم، یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های تاریخ، داشته‌ است.

به گزارش نشریه تلگراف، محققان دانشگاه ساوت‌همپتون در مطالعه‌ای تازه دریافتند که یک دوره سرمای شدید، موسوم به «عصر یخبندان کوچک»، در قرن ششم میلادی چنان قدرتمند بود که توانست سنگ‌هایی را از گرینلند به ایسلند منتقل کند.

نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات اقلیمی در آن دوره از نظر شدت و گستره فراتر از آن بوده‌اند که پیش‌تر تصور می‌شد؛ تغییری که به باور پژوهشگران، احتمالا نقشی تعیین‌کننده‌ در فروپاشی امپراتوری روم ایفا کرده است.

تاثیر سرمای شدید بر امپراتوری روم

در فاصله سال‌های ۵۳۶ تا ۵۴۷ میلادی، سه فوران عظیم آتشفشانی رخ داد که با مسدود کردن نور خورشید، آغازگر دوره‌ای از سرمایش سریع شد و میانگین دمای زمین را به میزان چند درجه کاهش داد.

این دوره سرمایش که به «عصر یخبندان کوچک اواخر دوران باستان» معروف است، در مجموع حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال ادامه داشت.

تام گرنون، استاد زمین‌شناسی دانشگاه ساوت‌همپتون و از پژوهشگران این مطالعه، معتقد است این تغییر اقلیمی احتمالا ضربه نهایی را بر پیکر تضعیف‌شده امپراتوری روم وارد آورد.

به گفته او، سرمای هوا در آن دوران به حدی رسیده‌ بود که کوه‌های یخ توانستند تا ایسلند پیشروی کنند و اثرات قابل ملاحظه‌ای بر ساختار زمین‌شناسی این منطقه برجای بگذارند.

کشف سنگ‌های گرینلند در سواحل ایسلند

دانشمندان در سواحل غربی ایسلند به قلوه‌سنگ‌هایی گرد و صیقلی‌ دست یافتند که به‌ گفته آن‌ها، احتمالا همراه با کوه‌های یخ از گرینلند به این منطقه منتقل شده بودند.

کریستوفر اسپنسر، دانشیار دانشگاه کویینز در کینگستون اونتاریو و نویسنده اصلی این پژوهش، گفت تیم تحقیقاتی از ابتدا به ناهمخوانی این سنگ‌ها با محیط پیرامون پی‌ برده بود، چرا که ساختار آن‌ها با هیچ یک از انواع سنگ‌های شناخته‌شده در ایسلند امروزی مطابقت نداشت و منشاء دقیق آن‌ها برای مدتی ناشناخته باقی مانده‌ بود.

با بررسی دقیق کریستال‌های کوچک زیرکن موجود در این سنگ‌ها، تیم تحقیقاتی موفق شد منشاء آن‌ها را شناسایی کند.

زیرکن یکی از مواد معدنی کلیدی در زمین‌شناسی است که برای تعیین سن سنگ‌ها به کار می‌رود.

اسپنسر زیرکن را به کپسول‌های زمان تشبیه کرد و افزود این کریستال‌ها اطلاعات مهمی مانند زمان شکل‌گیری و ویژگی‌های ساختاری خود را حفظ می‌کنند و به پژوهشگران امکان تحلیل و ردیابی منشاء سنگ‌ها را می‌دهند.

شواهد تازه از شدت یخبندان

تجزیه و تحلیل‌ها نشان داد قدمت این قطعات سنگی به حدود سه میلیارد سال می‌رسد و محققان توانستند آن‌ها را به نواحی خاصی از گرینلند نسبت دهند.

اسپنسر با اشاره به اهمیت این یافته تصریح کرد این پژوهش نخستین شواهد مستقیم از انتقال قلوه‌سنگ‌های بزرگ گرینلند به ایسلند همراه با کوه‌های یخ را ارائه می‌دهد.

بر پایه بازسازی زمین‌شناختی این رویداد، قلوه‌سنگ‌ها ابتدا توسط یخچال‌های طبیعی از بستر سنگی گرینلند جدا شدند و درون توده‌های یخی به دام افتادند؛ توده‌هایی که در ادامه به کوه‌های یخ شناور در اقیانوس تبدیل شدند.

این سنگ‌های حمل‌شده با یخ احتمالا در قرن هفتم میلادی در سواحل ایسلند رسوب کردند، دوره‌ای که با یک تغییر اقلیمی قابل توجه همراه بود.

در این دوره، افزایش تدریجی دما موجب ذوب شدن توده‌های عظیم یخ شد و زمین پس از رهایی از وزن این یخ‌ها، به‌تدریج به حالت طبیعی خود بازگشت.

این زمان‌بندی با دوره‌ای از تاریخ زمین‌شناسی مطابقت دارد که طی آن، قطعات بزرگی از یخچال‌های طبیعی جدا و در آب‌های اقیانوس شناور می‌شدند.

این کوه‌های یخ پس از طی مسافت‌های طولانی، سرانجام ذوب می‌شدند و محتویات خود شامل قطعات سنگی و رسوبات را در سواحل دور از منشاء اصلی بر جای می‌گذاشتند، پدیده‌ای که شواهد آن امروزه در سواحل ایسلند قابل مشاهده است.

نقش تعیین‌کننده اقلیم در سرنوشت تمدن‌های باستان

عصر یخبندان کوچک با موجی از آشفتگی‌های اجتماعی در سراسر اروپا و آسیا هم‌زمان بود. این دوره مصادف با زمانی است که امپراتوری روم رو به افول نهاد و دوران بیزانس آغاز شد.

در این برهه تاریخی، امپراتوری روم عملا به منطقه مدیترانه محدود شده‌ بود و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کرد. نابودی محصولات کشاورزی در اثر سرمای شدید، قحطی‌های گسترده و شیوع بیماری‌های همه‌گیر، روند زوال این امپراتوری کهن را تسریع کرد.

اثرات این تغییر اقلیمی عظیم فراتر از مرزهای امپراتوری روم گسترش یافت و موجب سقوط سلسله‌های حکومتی در چین و همچنین فروپاشی امپراتوری ترک شرقی شد.

این پژوهش تازه که نتایج آن در مجله «ژئولوژی» منتشر شد، نشان می‌دهد دامنه این اختلالات اقلیمی تا اعماق اقیانوس اطلس شمالی نیز نفوذ کرد.

به گفته گرنون، اگرچه امپراتوری روم احتمالا پیش از آغاز عصر یخبندان کوچک نیز در مسیر افول قرار داشت، اما شواهد به‌دست‌آمده حاکی از آن است که شدت تغییرات اقلیمی در نیم‌کره شمالی بسیار فراتر از برآوردهای پیشین بوده‌ است.

او افزود این تحولات اقلیمی شدید می‌تواند نه صرفا یکی از عوامل فرعی، بلکه محرک اصلی دگرگونی‌های بزرگ اجتماعی در آن دوران تاریخی بوده‌ باشد.