آمادهباش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و افزایش احتمال آغاز جنگ
بهدستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیروهای مسلح کشور در حالت آمادهباش کامل قرار گرفتهاند؛ اقدامی که از سوی ناظران بهعنوان نشانهای از نزدیک شدن خطر جنگ تلقی میشود.
همزمان با این دستور، خبرگزاری رویترز گزارش داد تهران به کشورهای همسایه هشدار داده است در صورت استفاده از خاک یا حریم هوایی آنها برای حمله به جمهوری اسلامی، این اقدام بهمثابه عملی خصمانه تلقی خواهد شد و عواقب سنگینی در پی خواهد داشت.
محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، نیز تصریح کرد جمهوری اسلامی آغازگر جنگ نخواهد بود، اما در صورت لزوم، برای رویارویی آماده است.
وضعیت فعلی از جهاتی مشابه شرایط پیش از حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۱ است. همچنین از منظر دیگری، شباهتهایی با تهاجم دوم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام حسین قابل مشاهده است.
در آن زمان نیز صدام باور نداشت که ایالات متحده دست به اقدام نظامی بزند، اما در نهایت، محاسباتش اشتباه از آب درآمد و با شکست سنگینی مواجه شد.
اکنون به نظر میرسد خامنهای نیز دچار نوعی خوشخیالی مشابه باشد؛ چنانکه در خطبههای نماز عید فطر، با اعلام پایین بودن احتمال حمله نظامی آمریکا، این دیدگاه را بیان کرد.
مقایسه با صدام حسین در دو مقطع تاریخی، یعنی سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳، این هشدار را در خود دارد که خوشبینی به عدم وقوع جنگ، میتواند منجر به اشتباهات راهبردی جبرانناپذیر شود.
صدام در هر دو نوبت توصیههای روسیه را برای مذاکره و مصالحه با ایالات متحده نادیده گرفت و نتیجه آن، سقوط حکومتش بود.
روسیه اخیرا از طریق اعزام سرگئی لاوروف، وزیر خارجهاش، به تهران کوشید خامنهای را به گفتوگو با ترامپ ترغیب کند، اما بهنظر میرسد فرماندهان سپاه با گزارشهای خود، رهبر جمهوری اسلامی را متقاعد کردهاند که آمریکا جسارت حمله ندارد یا در صورت حمله، خسارات وارده محدود خواهد بود و بقای حکومت به خطر نخواهد افتاد.
چنین محاسبهای ممکن است اشتباه باشد.
از دیگر نشانههای تغییر وضعیت، اعلام آمادگی مقامات جمهوری اسلامی برای انجام مذاکره غیرمستقیم با آمریکا است. در حالی که خامنهای پیشتر گفته بود مذاکره شرافتمندانه، هوشمندانه و علاقلانه نیست و بهطور کلی آن را رد کرده بود، اکنون به مذاکره غیرمستقیم چراغ سبز نشان داده است.
این چرخش موضع را میتوان عقبنشینی از مواضع تند پیشین تلقی کرد، هرچند مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند آن را بهعنوان «مصلحتسنجی برای حفظ راه گفتوگو» توجیه کنند.
واقعیت اما این است که با افزایش فشارهای خارجی و نارضایتیهای داخلی، احتمال مواجهه جمهوری اسلامی با بحران بقا جدی است.
خامنهای در خطبههای نماز عید فطر بهصراحت از خطر قیام داخلی سخن گفت و با ادبیات رایج خود از آن بهعنوان «فتنه» یاد کرد. این امر نشان میدهد که نگرانی او از خیزشهای مردمی حتی بیش از حمله خارجی است.
او کوشیده است تا با تهدید به سرکوب، از شکلگیری اعتراضات داخلی جلوگیری کند؛ تهدیدهایی که بیش از آنکه نشاندهنده اقتدار باشد، بیانگر ترس عمیق حاکمیت از قیام مردم است.
در این میان، دونالد ترامپ صراحتا اعلام کرده که خواهان مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی است و مایل نیست خامنهای با وقتکشی، از مسیر گفتوگو برای عبور از بحران بهره گیرد.
افزون بر این، خواستههای دولت آمریکا شامل برچیده شدن کامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی، توقف توسعه برنامه موشکی بالستیک، پایان حمایت از گروههای نیابتی در منطقه و توقف اقدامات بیثباتکننده در خاورمیانه است؛ مواردی که پذیرش آنها برای خامنهای بهمثابه تسلیم کامل و تحقیر است.
با مرور مواضع گذشته میتوان دریافت که مخالفت با آمریکا و اسراییل، برای خامنهای و سپاه، نه تاکتیکی موقت بلکه راهبردی اساسی است. خامنهای حتی در دوره پیشین ریاستجمهوری ترامپ نیز که امکان مذاکره وجود داشت، با گفتوگو مخالفت کرد.
علی جنتی، وزیر ارشاد دولت حسن روحانی، اخیرا در سخنانی فاش کرد در آن دوران، ترامپ مایل به مذاکره بود، اما خامنهای مخالفت کرد؛ آنهم در شرایطی که هنوز ترامپ از برجام خارج نشده و قاسم سلیمانی کشته نشده بود.
بعدها نیز با وجود تمایل بایدن به بازگشت به توافق هستهای و کاهش فشارهای اقتصادی، خامنهای باز هم اجازه توافق نداد.
محمود واعظی، رییس دفتر حسن روحانی، در همین ارتباط گفت توافق میان مذاکرهکنندگان ارشد دو طرف، یعنی عباس عراقچی و رابرت مالی، نهایی شده بود، اما خامنهای با امضای آن مخالفت کرد.
این عدم انعطاف نشان میدهد مساله برای خامنهای نه ترامپ یا بایدن و نه شکل مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم، بلکه مخالفت او با دست کشیدن از سیاست «آمریکاستیزی و اسراییلستیزی» است.
این سیاست طی ۴۷ سال گذشته هزینههای سنگینی بر دوش مردم ایران گذاشته و همچنان ادامه دارد، بدون آنکه هیچگاه از مردم پرسیده شود که آیا موافق تداوم این خط مشی هستند یا خیر.
خامنهای در گذشته نیز صراحتا اعلام کرده به همهپرسی در موضوع رابطه ایران و آمریکا اعتقادی ندارد و گفته مردم فهم لازم برای تصمیمگیری در این زمینه را ندارند، اظهاراتی که اهانتی آشکار به شعور عمومی تلقی میشود.
در مقطع کنونی، کشور در بحرانهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گرفتار است و بخش فزایندهای از وزرا و مقامات پیشین جمهوری اسلامی سیاستهای کلان کشور را زیر سوال میبرند، از جمله مخالفت با مذاکره با آمریکا، فیلترینگ شبکههای اجتماعی و تحمیل حجاب اجباری.
با این وجود، رهبر جمهوری اسلامی همچنان بر ادامه مسیر پرهزینهای پافشاری میکند که به اعتراضات داخلی و انزوای بینالمللی دامن زده و فراتر از آن، کشور و مردم را در خطر جنگی ویرانگر قرار داده است.