شریفه محمدی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام: هیچ زمستانی برای همیشه ماندنی نخواهد بود
شریفه محمدی، فعال کارگری و زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در نامهای از زندان لاکان رشت، چگونگی بازداشت، مواجهه خود با حکم اعدام، ایام نوروز، چیدن سفره هفتسین در زندان و دلتنگیهایش برای همسر و فرزندش را روایت کرده است.
محمدی در این نامه که شنبه ۱۶ فروردین در کانال تلگرامی «کمپین دفاع از شریفه محمدی» منتشر شد، نوشت بهار بار دیگر از راه رسیده است و این بدان معناست که هیچ زمستانی برای همیشه ماندنی نخواهد بود.
او خطاب به فرزندش «آیدین» نوشت: «تنها نشان بهار در زندان، پرستوهایی هستند که در لابهلای طلقها و شیشههای شکسته درب و پنجره، در جستوجوی مکان امنی برای لانهسازی هستند. من هم البته اینجا بیکار ننشستم و همچون پرستوها و پرندگان دیگر در زندان، در سبدهای کوچک میوه برای خودم و همبندیهایم حداقل سور و ساتی فراهم کردم.»
این زندانی سیاسی با اشاره به اینکه در ایام سال نو باغچه کوچکی از سبزی، سیر و پیاز در زندان درست کرده و سفره هفتسین چیده است، افزود: «اینها تماما بدین معناست که نباید نشست و زانوی غم در بغل گرفت. باید زندگی کرد و امیدوار بود.»
شریفه محمدی ۱۴ آذر ۱۴۰۲ به دست نیروهای امنیتی در رشت بازداشت و ۱۴ تیر ۱۴۰۳ با حکم شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
قاضی برای انتساب این اتهام به محمدی، به مخالفتهای او با اعدام در جمهوری اسلامی و گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر عضویتش در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» استناد کرد.
این حکم مدتی بعد از سوی دیوان عالی کشور نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد در مرحله بدوی به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
او ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ با حکم درویش گفتار در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، به اتهام «بغی» مجددا به اعدام محکوم شد.
محمدی در ادامه نامه، با اشاره به اینکه از طریق همسرش از حکم اعدام خود باخبر شده است، نوشت: «مگر من چه گناهی مرتکب شدهام؟ آخه چه جرمی از من سر زده است که مستوجب چنین حکم عجیب و ناعادلانه باشم؟ یعنی بیعدالتی تا این حد؟ و سکوت مرگباری تمام سالن زیر هشت را فرا گرفت.»
محمدی اضافه کرد: «تمام انگشتان دستها و پاهایم همچون مردهای شروع به یخ زدن کرد. روی تخت دراز کشیدم و سکوت و همراهی زندانیان در بند را با خود احساس کردم.»
این فعال کارگری با اشاره به صدور مجدد حکم اعدام برای او گفت این حکم همچون آواری بر سرش فرو ریخته است.
او در ادامه نوشت: «دو ماه فرصت داشتند تا حکم جدید را به من ابلاغ کنند. اما آن را اعلام نکردند تا درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزندم، در روز تولدش. آیا واقعا این تصادفی و ناشی از یک سهلانگاری و اتفاقی ساده بود؟ نمیدانم.»
بیشتر بخوانید: بیش از ۲۰۰ وکیل دادگستری خواستار لغو فوری احکام اعدام سه زندانی سیاسی زن شدند