دیوید پترائوس، فرمانده پیشین سنتکام، در گفتگویی اختصاصی با ایران اینترنشنال، با اشاره به سابقه آمادگی ارتش آمریکا برای انجام عملیات علیه برنامه هستهای ایران، گفت چنین عملیاتی نه فقط زیرساختهای هستهای، که پدافند هوایی و پایگاههای موشکی ایران را هدف قرار داده و از بین میبرد.
پترائوس، فرمانده پیشین ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده و مدیر سابق سیا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در این گفتوگو از وجود «یک طرح جامع حمله به تاسیسات هستهای و مراکز کلیدی نظامی ایران» پرده برداشت.
او گفت این نقشه نزدیک به ۱۵ سال پیش پایهریزی شده و البته مرتب بهروزرسانی شده است و در دورهای که او فرمانده سنتکام بود، آمریکا حتی یکبار در خاک خود، بهصورت عملیاتی آن را تمرین کرده است.
یک برنامه قدیمی؛ اما همچنان کارآمد ژنرال پترائوس، که در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ فرماندهی سنتکام را برعهده داشت، میگوید طرح نابود کردن برنامه هستهای ایران «از سالها پیش» تهیه شده است.
او در این گفتوگو یادآوری کرده که نیروهای آمریکایی یکبار به مرحله «آمادهباش کامل» رسیدند و تمامی هواپیماها، پایگاههای پروازی، بمبها، سوخترسانی هوایی و حتی تامین غذا و آب، همگی از قبل مهیا شده بودند.
پترائوس با اشاره به ضرورت عملیات همهجانبه گفت «هیچچیز "محدودی" در چنین عملیاتی وجود ندارد، عملیاتی که نهفقط زیرساختهای هستهای ایران را هدف میگیرد، بلکه باید سامانههای پدافند هوایی و موشکی ایران را نیز از بین ببرد. چون نمیشود هواپیماهای سرنشیندار را به پرواز درآورد، در حالیکه این سیستمها همچنان فعال هستند.»
پترائوس در ادامه با یادآوری اینکه اسرائیل پیشتر موفق شده به سامانه پدافند پیشرفته روسی اس۳۰۰ ایران خسارت قابل توجهی وارد کند، گفت این تاکیدی است بر این نکته که اگر ایالات متحده وارد رویارویی نظامی شود، احتمالا هدف صرفا زیرساختهای غنیسازی اورانیوم نخواهد بود؛ بلکه سامانههای دفاعی و موشکی ایران، و حتی بخشهایی از ظرفیت تلافیجویانه تهران هم در دایره اهداف حمله قرار میگیرند.
نفوذگر عظیم؛ بمبی که تنها آمریکا میتواند استفاده کند
از دید فرمانده پیشین سنتکام، استقرار بمبافکنهای رادارگریز بی-۲ در پایگاه دیهگو گارسیا در اقیانوس هند و پروازهای متعدد به منطقه، نهتنها پیامی بازدارنده، بلکه بخشی از «آمادهسازی احتمالی» برای حمله است. این بمبافکنها قادر به حمل دستکم دو نوع بمب سنگرشکن هستند:
«نفوذگر عظیم» (MOP) با وزنی نزدیک به ۱۴ تن که مخصوص هدف قرار دادن تاسیسات به شدت مستحکم در عمق زمین است.
بمبی کوچکتر با وزن تقریبا ۲.۵ تن وزن برای اهدافی است که در عمق کمتری از زمین قرار گرفتهاند.
پترائوس با تاکید بر اینکه اسرائیل چنین بمبی را ندارد و هواپیمایی هم که بتواند آن را حمل کند، در اختیارش نیست، گفت «اینها سلاحهایی بسیار سنگین و ویرانگر هستند، و توانایی وارد کردن خسارات عظیمی را دارند، بهویژه با توجه به اینکه بسیاری از تاسیسات هستهای ایران در مناطق دورافتاده واقع شدهاند.
او در ادامه تاکید کرد امکان استفاده از این بمبها، بهویژه بمب اماوپی علیه زیرساختهای هستهای ایران نه تنها ممکن است، بلکه ضروری خواهد بود.
حمله مشترک یا حمله مستقل آمریکا
همکاری احتمالی آمریکا و اسرائیل برای حمله احتمالی به ایران، از دیگر موضوعاتی است که پترائوس دربارهاش در این گفتوگو صحبت کرد.
او معتقد است واشینگتن توانایی کامل برای اجرای عملیاتی مستقل را دارد و الزاما نیازی به ورود اسرائیل نیست.
به گفته این فرمانده پیشن سنتکام، در سناریوهای مختلف مدنظر او، «مزایایی برای درگیر کردن اسرائیل وجود دارد»، اما او هشدار داد در چنین وضعیتی، ملاحظه عبور از حریم هوایی کشورهای ثالث و حساسیتهای منطقهای ممکن است مانع یک عملیات تمامعیار مشترک شود.
فرمانده پیشین سنتکام با اشاره به سابقه ارتش اسرائیل در حمله به تاسیسات هستهای سوریه یا عملیات محدود علیه تاسیسات ایران، گفت: «اسرائیل دو بار موفق شده به سامانه پدافند ایران نفوذ کند و حتی تاسیسات تولید موتورهای موشکی سوخت جامد را تخریب کند.»
اما به گفته او، اینکه در صورت تصمیم قطعی واشینگتن، تلآویو نیز همگام با آمریکاییها وارد میدان شود یا نه، بسته به شرایط منطقه خواهد بود.
پاسخ احتمالی ایران؛ «خانه شیشهای» یا آسیبهای گسترده؟
پترائوس با اشاره به تهدیدهای اخیر فرماندهان سپاه پاسداران مبنی بر هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا در منطقه به ایران اینترنشنال گفت که واشینگتن این تهدیدها را «بسیار جدی» میگیرد و استقرارهای جدید نظامی دقیقا برای مقابله با این خطر برنامهریزی شدهاند.
اما او همزمان هشدار داد که ایران در «خانهای شیشهایتر» نسبت به نیروهای آمریکایی نشسته است: «بهنظر من، آنها در «خانهای شیشهایتر» از ما قرار دارند. و اگر ایران دست به اقدامی بزند که منجر به کشته شدن نیروهای آمریکایی یا نیروهای متحدان ما شود، ایالات متحده توانایی وارد کردن خساراتی بهمراتب گستردهتر و جدیتر به ایران را دارد—پاسخی که بسیار سنگین خواهد بود.»
به باور پترائوس، در صورت وقوع حمله، هر برنامه اقدام تلافیجویانه ایران نیز بخش مهمی از اهداف حمله آمریکا خواهد بود؛ از جمله پایگاههای موشکی بالستیک، سامانههای پدافندی و هر نقطه دیگری که امکان شلیک به پایگاهها و کشتیهای ایالات متحده و متحدانش را داشته باشد.
دیپلماسی یا برخورد نظامی؟ ژنرال پترائوس با اشاره به اینکه بر اساس آنچه از ترامپ دیدهایم او «جنگها را تمام میکند» و ترجیح میدهد درگیری جدیدی آغاز نشود، گفت اما در عین حال، «ترامپ بهخوبی نشان داده که اگر جنگی اجتنابناپذیر شود، آمادگی و توان لازم را برای ورود به آن دارد.»
فرمانده پیشین سنتکام در ادامه با اشاره به اینکه آمریکا و اسرائیل پیشتر روشنکردهاند اجازه نمیدهند ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، گفت «نگرانی عمیقی درباره این وجود دارد که ایران تا چه اندازه به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. آنها عملاً فقط یک مرحله از فرآیند غنیسازی فاصله دارند تا به اورانیوم با غنای لازم برای تولید سلاح هستهای برسند.»
پترائوس با اشاره به تقویت چشمگیر نیروهای نظامی آمریکا در منطقه گفت «رییسجمهور ترامپ بارها تاکید کرده او به هیچوجه اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد و بنابراین آنچه امروز شاهد آن هستیم، هم تدارکات نظامی احتمالی است، و هم تلاشی برای ارسال پیام بازدارنده به ایران، پیامی جدی و روشن تا بگوید این مسیر را ادامه ندهید، چرا که در غیر این صورت، ایالات متحده ناچار به واکنش خواهد شد.»
پترائوس در نهایت تصریح کرد که اگر راههای دیپلماتیک به نتیجه نرسد و جمهوری اسلامی از رفتن به سمت ساخت تسلیحات هستهای دست نکشد، نقشه حمله آمریکا که زمانی او شخصا در طراحیاش نقش داشته و بهروزرسانی شده، اجرا میشود.
ایران، حزبالله و حماس؛ استراتژی نیابتی و ضربهپذیری منطقهای
پترائوس در بخش دیگری از گفتوگوی خود، با نام بردن از حزبالله لبنان و حماس بهعنوان مهمترین گروههای نیابتی ایران در خاورمیانه، به تأثیر فشارهای اخیر اسرائیل و تحولات منطقه بر این نیروهای مورد حمایت تهران اشاره کرد.
او معتقد است که بخشی از توان تلافیجویانه ایران، نهتنها در توان موشکی و پدافندی جمهوری اسلامی، بلکه در شبکهای از گروههای متحد منطقهای ریشه دارد؛ اما تغییرات میدانی چند سال گذشته ضربههایی جدی به این گروهها وارد کرده است.
حزبالله لبنان؛ «مهمترین نیروی نیابتی ایران» فرمانده پیشین سنتکام، با تاکید بر اینکه حزبالله لبنان را «مهمترین» اهرم نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی میداند، گفت پس از عملیات زنجیره تامین، اسرائیل با حملات هدفمندی توانست زرادخانه موشکها، راکتها و پهپادهای حزبالله لبنان از حدود ۱۴۰ هزار عدد، به چیزی در حدود ۱۰ هزار کاهش پیدا کرده است.»
به گفته او، عملیات زنجیره تامین اسرائیل در گذشته ضربهای سنگین به فرماندهان ارشد حزبالله وارد کرده و توان تهاجمی این گروه را موقتاً فلج کرد: «این عملیات نهفقط ساختار فرماندهی حزبالله را هدف قرار داد، بلکه عملا سطوح ارشد آن را نابود کرد. این یک اقدام صرفا در سطح قطع سر فرماندهی نبود، بلکه عملا کمر حزبالله را شکست.»
پترائوس یادآوری کرد ایران برای حفظ قدرت حزبالله، همواره بهدنبال انتقال سلاح و مهمات از طریق سوریه بوده، اما دگرگونیهای سیاسی و نظامی در منطقه،از جمله تغییر معادلات در سوریه، توان ارسال تسلیحات به لبنان را بهطور قابل توجهی کاهش داده است.
نقش سوریه در زنجیره تامین ایران از نگاه پترائوس، سوریه زمانی حلقه کلیدی انتقال تسلیحات و حمایت لجستیکی ایران به حزبالله لبنان محسوب میشد. او اما اشاره میکند که «سقوط بشار اسد» و تحولاتی که در مناطق شمالی سوریه رخ داد، مسیرهای حیاتیِ زمینی و هوایی ایران برای پشتیبانی از نیروهای نیابتی در لبنان و حماس را ناامن کرده است.
او ضمن اشاره به موارد متعددی که اسرائیل، حتی در عمق خاک ایران، تاسیسات حساس نظامی یا سامانههای دفاعی را هدف قرار داده، نتیجه میگیرد که استراتژی نیابتی ایران در محیط فعلی خاورمیانه شکنندهتر شده است:
«در کنار سقوط رژیم بشار اسد... نقشه ژئوپلیتیکی منطقه شمال و شمالشرق اسرائیل کاملاً تغییر کرده. ایران دیگر نمیتواند بهراحتی از خاک سوریه بهعنوان مسیر انتقال سلاح برای حزبالله لبنان استفاده کند، و اسرائیل هم بهشکل نظاممند زیرساختهای ایرانی در سوریه را هدف قرار میدهد.»
واشینگتن فری بیکن گزارش داد شماری از اعضای جمهوریخواه کنگره آمریکا بستهای ۱۰ لایحهای برای قانونی کردن کارزار «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران آماده کردهاند.
واشینگتن فریبیکن گزارش داد شماری از اعضای جمهوریخواه کنگره آمریکا بستهای ۱۰ طرح برای قانونی کردن کارزار «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران آماده کردهاند.
این بسته شامل تحریم رهبری جمهوری اسلامی، قطع منابع مالی حکومت ایران و هدف قرار دادن گروههای نیابتی تهران است. کمیته مطالعاتی جمهوریخواهان آمریکا اعلام کرده این بسته «سختگیرانهترین بسته تحریمی تاریخ» علیه ایران است و رییسجمهورهای آینده را موظف به اجرای کامل تحریمها میکند.
ریس این کمیته گفت طرح ارائهشده با حمایت رهبران جمهوریخواه و تیم دونالد ترامپ تهیه شده و هدف آن جلوگیری از لغو تحریمها توسط دولتهای آینده است.
مایک پنس، معاون پیشین رییسجمهوری آمریکا، با اشاره به مهلت دوماهه آمریکا به تهران، گفت که دونالد ترامپ «آماده است که اگر لازم باشد به ایران حمله کند.»
او در گفتوگو با روزنبرگ ریپورت در شبکه تیبیان، درباره میزان جدیت هشدار ترامپ درباره بمباران جمهوری اسلامی تاکید کرد که او «بسیار جدی است.»
این سیاستمدار جمهوریخواه آمریکا که در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ معاون او بود، در پاسخ به این پرسش که آیا باور دارد ترامپ در صورت لزوم حاضر به استفاده از نیروی نظامی خواهد بود، گفت: «احساس میکنم به آن نقطه نزدیک میشویم.»
در روزهای اخیر برخی رسانههای آمریکا گزارش دادهاند که این کشور برای حمله نظامی به ایران به تقویت حضور نظامی در منطقه پرداخته است. از سویی، رسانههای اسرائیل نیز از آمادگی این کشور برای حمله به ایران خبر میدهند.
جمعی از مادران دادخواه، کارزاری با عنوان «من هم مادر کسی هستم» در اینستاگرام به راه انداختهاند و با انتشار تصاویری از فرزندانشان که در جریان اعتراضات به قتل رسیدند، یاد آنها را گرامی داشتهاند. کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمد حسن ترکمان، این کارزار را آغاز کرد.
جمله «من هم مادر کسی هستم»، برگرفته از جمله مشهوری است که در یکی از ویدیوهای آبان ۱۳۹۸ منتشر شد. در این ویدیو، پویا بختیاری، جوانی که در جریان اعتراضات آبان خونین ۹۸ به قتل رسید، خطاب به جمعیت فریاد زد: «من هم پسر کسی هستم».
ناهید شیر بیشه، مادر پویا، بعدها بر سر مزار او به یاد فرزندش فریاد زد: «من هم مادر کسی هستم».
اکنون در یک کارزار اینترنتی، مادران دادخواه در پستهای جداگانه، با ذکر این جمله، تصاویری از فرزندانشان را منتشر میکنند که در جریان اعتراضات آبان ۹۸ و اعتراضات پس از قتل حکومتی مهسا امینی، بهدست ماموران جمهوری اسلامی به قتل رسیدند منتشر میکنند.
کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمد حسن ترکمان، پنجشنبه ۱۴ فروردینماه، با انتشار تصویری از فرزندش، از سایر مادران دادخواه خواست تا به کارزار «من هم مادر کسی هستم» بپیوندند و از این طریق، اتحاد و همدلی خود را نشان دهند.
تا کنون تعداد زیادی از مادران دادخواه به این کارزار پیوستهاند و اسامی آنها در حال افزایش است.
در ادامه، نادیا احسانپور، مادر محسن محمدی کوچکسرایی، نیز با انتشار تصویر خود و پسر جانباختهاش، خواهان «سرنگونی دیکتاتوری ظالمان و قاتلان» شد.
تاکنون، ژیلا خاکپور مادر علی سیدی، ایران الههیاری مادر مهرداد معینفر، رحیمه یوسفزاده مادر نوید بهبودی، رقیه قربانی گل مادر ابوالفضل مهدیپور، شهین اسکندرخو مادر محمدرضا اسکندری، دایه خدیجه مادر محسن قیصری، خدیجه خزایی مادر عرفان خزایی و محبوبه رمضانی مادر پژمان قلیپو از جانباختگان آبان ۱۳۹۸ و ربابه نمازی مادر مهران بصیر توانا، زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنیزاده، زهرا مالکینیا مادر امیررضا همتآزاد، لیلی مهدوی مادر سیاوش محمودی و مرضیه خالقینیا مادر اسما شجاعی، از جانباختگان اعتراضات سال ۱۴۰۱، در این کارزار شرکت کردهاند.
مادران دادخواه، عنوانی کلی برای اشاره به همه زنانی است که فرزندانشان توسط جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف، از اعدامهای دهه ۶۰ و سال ۱۳۶۷ تا جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و اعتراضات دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و شهریور ۱۴۰۱ و از گرایشهای گونان به قتل رسیدهاند.
از سال ۱۴۰۰، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، بهطور گسترده اقدام به بازداشت این مادران دادخواه و پرونده سازی برای آنها کردهاند.
در خردادماه سال ۱۴۰۰، ناهید شیرپیشه که به همراه جمعی از دادخواهان دیگر و فعالان سیاسی به شیراز سفر کرده بود بازداشت شد. همچنین در مردادماه سال ۱۴۰۰ نیز جمع دیگری از مادران دادخواه بازداشت شدند. شماری از مادران و پدران دادخواه، که سال ۱۴۰۲، برای بزرگداشت مهسا امینی به سقز سفر کرده بودند، در راه بازگشت بازداشت شدند.
مهرماه سال ۱۴۰۳، رضا شفاخواه، وکیل دادگستری، خبر داد دادگاه انقلاب شهریار محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده، مادران پژمان قلیپور و نوید بهبودی، دو معترض کشتهشده، را برای سه اتهام «تبلیغ علیه نظام»، عضویت در گروه مادران کشتهشدگان آبان ۹۸ و «اهانت» به خامنهای به یک سال و نیم حبس محکوم کرد.
مصطفی مهرآیین، جامعهشناس، با انتشار سومین نامه سرگشاده خود به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ضمن ادامه انتقادات صریح و بیپرده خود، خطاب به او اعلام کرد که با وجود احضار شدنش از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در هیچ دادگاهی حاضر نخواهد شد.
مهرآیین که پس از انتشار اولین نامه سرگشاده به خامنهای به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و برایش پرونده قضایی تشکیل شده است، جمعه ۱۵ فروردین در سومین نامه خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «جناب آقای خامنهای، من بهعنوان یک اهل فرهنگ، برده شما نیستم و شما ارباب ملت ایران نیستید.»
او با نقل قولهایی از جان گالیانو و پابلو نرودا، «صدا و اندیشه را لازمه انسانیت» دانست و نوشت که پس از دو نامه قبلی، احضاریه قضایی دریافت کرده است که آن را نشانهای از «سرکوب آزادی» میبیند.
این جامعهشناس در نامه سوم خود به خامنهای، با اشاره به دارایی محدودش که شامل یک خودرو تیبا و سه دانگ از یک منزل مسکونی است، از درخواست وثیقه و تهدید به جلب انتقاد کرد.
او زندگی در ایران را زندگی در «زندانی بزرگ» خواند که مردم را به «انسانهای نامرده» تبدیل کرده؛ کسانی که نه زنده به معنای واقعی و نه مرده برای رهایی از رنج هستند.
مهرآیین با اشاره به اینکه حکمرانی خامنهای «مردود و مبتنی بر قواعد مرگ» است، نوشت که برای دادگاه این حکومت ارزشی قائل نیست و در آن حاضر نخواهد شد.
او، با استناد به نظر نادژدا ماندلشتایم، همسر شاعر روس اوسیپ ماندلشتایم، خطاب به خامنهای، «فریاد» را نشانه مقاومت و «سکوت» را جرم علیه انسانیت دانست و نوشت که چون امیدی به این جهان ندارد، ترسی هم ندارد.
این جامعهشناس، خامنهای را «بیایده» و دستگاهش را متکی بر زور دانست و خواستار پاسخگویی از طریق گفتوگو بهجای سرکوب شد.
او با ارجاع به مارتین لوتر کینگ، خود را مدافع صلح ایجابی و مبارزه بدون خشونت دانست که تنشهای پنهان را آشکار میکند.
مهرآیین، سکوت را «عامل تداوم ظلم» خواند و نوشت که این عامل را از خامنهای خواهد گرفت.
این جامعهشناس در بخش دیگری از نامه خود، از دستگاه قضایی خواست که اعمال زور بر اهل فرهنگ را متوقف کند، زیرا: «فرهنگ میدان گفتوگوست، نه قدرت.»
مهرآیین در نامه دوم خود که ۱۱ فروردین منتشر شد، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «اندکی از این جهان فاصله بگیرید. چه چیز شما را اینگونه سرسخت و جدی در جنگ با مردم و جهان نگه داشته است؟ ... چرا تصور میکنید در مرکز عالم جای دارید و رسالت هدایت بشر را بر عهده دارید؟»
این جامعهشناس در نامه خود با عنوان «بدون بخشایش آیندهای در کار نخواهد بود»، نوشت: «آنچه به عنوان عقلانیت سیاسی دو ولیفقیه ممکن شده، چیزی جز یک پروژه ویرانگر نبوده است. حالا که قدرت هنوز در دست شما متمرکز است دستور دهید فرآیند تغییرات سیاسی در کشور آغاز شود.»
به گفته مهرآیین، رهبر جمهوری اسلامی با گفتوگوی مستقیم با آمریکا و «استفاده از تمامی اشکال خلاقیت در گفتوگو با این کشور»، میتواند خطر جنگ را از ایران دور کند اما: «بعد از ممکن شدن این تحولات با مردم خداحافظی کنید و از آنها بخواهید که مطابق دو اصل برگشتناپذیری و بخشایش، شما را ببخشند.»
مهرآیین ۹ فروردین نیز در نامهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «به مردم ایران اعلام کنید که کل پروژه عقلانیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی و شخص شما و آیتالله خمینی اشتباه بوده و از همه مردم، خصوصا مردمی که به هر شکل از سوی شما آسیب دیدهاند، عذرخواهی کنید.»
مهرآیین ظرف کمتر از یک روز پس از انتشار این نامه، با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس از احضار خود به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی خبر داد.
در ادامه اعتراضها به بیآبی و برای طرح درخواست تامین حقآبه، شهروندان خوراسگان در استان اصفهان، جمعه ۱۵ فروردین راهپیمایی اعتراضی کردند و با سر دادن شعارهایی، خواستار تامین حقآبه خود از زایندهرود شدند.
به دنبال تخریب خط لوله انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به یزد به دست کشاورزان معترض اصفهانی، آب شرب یزد در بسیاری از مناطق قطع و این استان دو روز تعطیل شد. معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، استفاده غیرشرب از آب انتقالی از چهارمحال و بختیاری به یزد را «نامعقول» دانست.
علیاکبر پورجمشیدیان، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور، پنجشنبه ۱۴ فروردین در نشست شورای تامین استان یزد که به منظور بررسی تخریب خط انتقال آب شرب یزد برگزار شد، گفت: «موضوع آب انتقالی به استان یزد به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته و [آب انتقالی] در این استان فقط و تماما برای شرب مردم استان استفاده میشود و بخش صنعت از منابع آب با کیفیت پایین موجود در منطقه بهره میبرد.»
پورجمشیدیان با بیان اینکه استفاده از آب انتقالی به یزد برای مصارف غیرشرب «معقول» نیست، تاکید کرد: «آب انتقالی از کوهرنگ متعلق به سه استان است و نیاز ضروری شرب مردم در اولویت قرار دارد و تلاش میکنیم تا مشکلی در زمینه تامین آب شرب ایجاد نشود.»
شنبه نهم فروردین، ویدیوهایی به دست ایراناینترنشنال رسید که نشان میدادند در اصفهان، گروهی از کشاورزان معترض به خشک بودن زایندهرود، خط لوله انتقال آب از کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری به یزد را شکستند.
شرکت آب و فاضلاب یزد نیز از آسیب دیدن لولههای خط انتقال آب شرب این استان خبر داد و از شهروندان خواست برای جلوگیری از قطعی، مصرف آب را به حداقل برسانند.
در نتیجه تخریب خط لوله انتقال آب، جلال علمدار، مدیرعامل شرکت آبفای یزد، وضعیت آب شرب این استان را بحرانی توصیف کرد و هشدار داد یزد با کمبود هزار و ۴۰۰ لیتر آب در ثانیه روبهرو شده است.
در پی تخریب ایستگاههای پمپاژ آب سه و چهار لوله انتقال آب در تجمع کشاورزان اصفهانی، محمدعلی شاهحسینی، معاون استانداری یزد، با اشاره به مشکل ایجاد شده در تامین آب محلات مختلف، گفت که به همین دلیل مراکز دولتی و مدارس یزد در روزهای شنبه و یکشنبه، ۱۶ و ۱۷ فروردین، تعطیل خواهند بود.
اعتراضات کشاورزان اصفهانی به بیآبی زایندهرود و تامین نشدن حقآبه این استان در سالهای اخیر بارها خبرساز شده است.
کشاورزان معترض معتقدند حقآبه استان اصفهان به استانهای دیگر از جمله یزد اختصاص مییابد.
این اعتراضات در برخی موارد با سرکوب خشونتآمیز نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی مواجه شده است.
خط لولهای که اخیرا تخریب شده است، متعلق به پروژه انتقال آب به یزد در دهه ۶۰ خورشیدی است. این طرح شامل احداث خط لولهای به طول حدود ۳۳۰ کیلومتر است که آب را از منطقه کوهرنگ در چهارمحال و بختیاری به یزد منتقل میکند.
طبق اعلام رسمی، اکنون بیش از ۹۰ درصد این آب برای تامین آب آشامیدنی یزد و مابقی برای صنایع استفاده میشود.