استفاده زیاد از شبکه‌های اجتماعی با افزایش خطر اختلالات توهمی مرتبط هستند

تحقیقات جدیدی که پژوهشگران دانشگاه سایمون فریزر کانادا انجام داده‌اند، نشان می‌دهد بین استفاده زیاد از رسانه‌های اجتماعی و اختلالات روان‌پزشکی مبتنی بر توهم، مانند خودشیفتگی، بی‌اشتهایی عصبی و بدریخت‌انگاری بدن، ارتباط قوی‌ وجود دارد.

بر اساس گزارش نوروساینس، این پژوهش که به تازگی در نشریه بی‌ام‌سی سایکایتری منتشر شده، ارتباط نگران‌کننده‌ای میان استفاده گسترده از شبکه‌های اجتماعی و اختلالات روانی مبتنی بر توهم را نشان می‌‌دهد.

پروفسور برنارد کرسپی، استاد علوم زیستی و رییس کرسی تحقیقاتی ژنتیک تکاملی و روانشناسی کانادا در دانشگاه سایمون فریزر، به عنوان یکی از محققان اصلی این مطالعه، هشدار می‌دهد که شبکه‌های اجتماعی شرایطی را ایجاد می‌کنند که در آن توهم‌ها می‌توانند به سادگی شکل گرفته و تداوم یابند.

این مسئله به دلیل وجود پلتفرم‌ها و برنامه‌هایی است که به علل زمینه‌ساز این اختلالات دامن می‌زنند و همزمان، فرصت‌های موثر برای واقعیت‌سنجی را از بین می‌برند.

بیش از ۲۵۰۰ پژوهش زیر ذره‌بین

این پژوهش که یک مرور نظام‌مند (systematic review) از تمام متون علمی موجود در زمینه استفاده از شبکه‌های اجتماعی و اختلالات روانی است، بیش از ۲۵۰۰ مقاله علمی را مورد بررسی دقیق قرار داده‌است.

یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که در میان انواع اختلالات روانی مرتبط با استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی، اختلالات مبتنی بر توهم از بیشترین شیوع برخوردارند.

این اختلالات توهمی شامل اختلال شخصیت خودشیفته (که با توهم‌های خود برتری همراه است)، اروتومانیا (نوعی توهم که در آن فرد تصور می‌کند شخصی مشهور عاشق او است)، اختلال بدریخت‌انگاری بدن (که با توهم وجود نقص در بخشی از بدن مشخص می‌شود) و بی‌اشتهایی عصبی (که در آن فرد دچار توهم درباره اندازه بدن خود می‌شود) است.

پلتفرم‌های دیجیتال، تقویت‌کننده خودنمایی تحریف‌شده

محققان در این مطالعه تاکید می‌کنند که خود شبکه‌های اجتماعی ذاتا مشکل‌ساز نیستند، بلکه این دنیاهای مجازی، به همراه انزوای اجتماعی در «زندگی واقعی»، محیط‌هایی را ایجاد می‌کنند که در آن افراد می‌توانند احساس توهمی از هویت خود را بدون نظارت و واقعیت‌سنجی حفظ کنند.

پروفسور کرسپی و همکارش نانسی یانگ استدلال می‌کنند که ویژگی‌های بسیاری از برنامه‌ها و پلتفرم‌های محبوب، توهم‌های ذهنی و جسمی را تقویت و تشدید می‌کنند، زیرا امکان خودنمایی به شیوه‌ای خودستایانه اما نادرست را فراهم می‌آورند.

تفاوت عمیق میان تعاملات اجتماعی آنلاین و حضوری که در آن‌ها احتمال بیشتری وجود دارد که توهم‌های افراد توسط واقعیت‌های فیزیکی و عاطفی کنترل شوند، انحرافات از سلامت روانی را تشدید می‌کند.

مدل مفهومی تازه

این پژوهشگران یک مدل مفهومی تازه را با عنوان «تقویت توهم از سمت رسانه‌های اجتماعی معرفی کرده‌اند. بر اساس این مدل، رسانه‌های اجتماعی محیطی را فراهم می‌کنند که در آن افراد می‌توانند تصورات نادرست و تحریف‌شده‌ای از خود را ایجاد و حفظ کنند، بدون اینکه این تصورات با واقعیت‌های زندگی فیزیکی و تعاملات رودررو محک بخورند.

این وضعیت به خصوص برای افرادی که دارای حس خود توسعه‌نیافته همراه با انزوای اجتماعی در زندگی واقعی هستند، می‌تواند به تشدید اختلالات توهمی منجر شود.

راهکارهای پیشنهادی و افق پیش رو

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که کاهش استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند برای افراد مبتلا به اختلالات توهمی سودمند باشد. پژوهشگران تاکید می‌کنند که برای مقابله با این چالش، نیاز به مطالعات گسترده‌تری درباره ویژگی‌های خاص رسانه‌های اجتماعی که زمینه‌ساز تقویت توهم‌ها هستند، وجود‌دارد.

در همین راستا، محققان دانشگاه سایمون فریزر به راهکارهای فناورانه امیدبخشی اشاره می‌کنند که می‌توانند تعاملات آنلاین را به واقعیت نزدیک‌تر سازند.

از جمله این فناوری‌ها می‌توان به سیستم‌های برقراری تماس چشمی، محیط‌های تعاملی سه‌بعدی، استفاده از آواتارها و دیگر فناوری‌هایی اشاره کرد که پتانسیل شبیه‌سازی هرچه دقیق‌تر تعاملات واقعی در فضای مجازی را دارند.

تغییر الگوی تعاملات اجتماعی در عصر دیجیتال

برای نخستین بار در طول تاریخ بشر، انسان‌ها می‌توانند در محیط‌های مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند که در آن‌ها نشانه‌های زمانی، مکانی و فیزیکی از هم گسسته شده‌اند.

این دگرگونی بنیادین، پرسش‌های مهمی را درباره تاثیرات آن بر الگوهای شناختی-اجتماعی و سلامت روان مطرح می‌سازد.

یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است که استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی، با توجه به ماهیت غیرفیزیکی و انزواآفرین آن، می‌تواند با نشانه‌های طیف روان‌پریشی، به‌ویژه حالات توهمی، ارتباط داشته‌باشد.

این پیوند از طریق تضعیف نشانه‌های حسی درونی و بین‌فردی که برای سنجش واقعیت مشترک ضروری هستند، موجب کمرنگ شدن مرز میان «خود» و «دیگری» می‌شود.

در نهایت، پژوهش دانشگاه سایمون فریزر، ضمن تایید مزایای بالقوه شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری جوامع و تقویت حس تعلق، زنگ خطری جدی درباره مخاطرات استفاده افراطی از این بسترها، به‌ویژه برای افراد آسیب‌پذیر، به صدا درمی‌آورد.