ایران و ترکیه در آستانه بحران؛ سوریه جرقه یک رویارویی جدید دیپلماتیک؟
مدتی است که روابط ایران و ترکیه تیره شده است، تحولات اخیر در سوریه، بهویژه سقوط دولت بشار اسد و تغییرات در معادلات قدرت، این رقابت ژئوپلیتیکی را وارد مرحله تازهای از رویارویی آشکار دیپلماتیک کرده است.
در حالی که هر دو کشور پیشتر تلاش داشتند اختلافات خود را در سطحی کنترلشده مدیریت کنند، اظهارنظرهای اخیر مقامات طرفین نشان داده که شکاف میان تهران و آنکارا عمیقتر از آن است که با دیپلماسی پشت پرده پوشانده شود.
رسانههای دو کشور به شدت یکدیگر را هدف قرار دادهاند و حتی دیدار هفته گذشته وزرای خارجه ایران و ترکیه نیز نتوانسته از شدت تنش بکاهد. در آنکارا، ترکیه خود را پیروز معادلات سوریه میداند و تهران را به بازی با کارتهای سوخته متهم میکند، در حالی که در تهران، ترکیه را متهم به خیانت، ماجراجویی و همدستی با گروههای افراطی میکنند.
اما آن چه بیش از پیش این تقابل را تشدید کرده، کشتار علویان در سوریه طی روزهای اخیر است. برخی مقامات ایران ترکیه را مسئول این جنایت میدانند و از آنکارا خواستهاند که موضع خود را شفاف کند. ترکیه اما ایران را متهم به ایجاد تفرقه در سوریه کرده و مقامات تهران را همدست جنایتهای اسد میداند.
از اظهارات فیدان تا تهدیدهای تهران؛ تنش ایران و ترکیه به کجا میرسد؟
سرآغاز تنش اخیر میان ایران و ترکیه، اظهارات هاکان فیدان، وزیرخارجه ترکیه روز ۱۰ اسفند در مصاحبهای با الجزیره بود، جایی که او ایران را متهم کرد که با تکیه بر گروههای شبهنظامی، نهتنها امنیت خود را به خطر انداخته، بلکه هزینهای فراتر از دستاوردهایش پرداخته است.
او با اشاره به نقش ایران در سوریه و حمایت احتمالی تهران از نیروهای کُرد، هشدار داد: «اگر کشوری در امور داخلی کشور دیگری دخالت کند و از گروههایی برای بیثبات کردن آن کشور حمایت کند، ممکن است خود نیز با اقدام متقابل مواجه شود.»
او همچنین با لحنی کنایهآمیز گفت: «هیچچیز در دنیای امروز پنهان نمیماند. قابلیتهایی که شما دارید، دیگران هم دارند. بنابراین، اگر نمیخواهید به پنجرهتان سنگ پرتاب شود، به پنجره دیگران سنگ پرتاب نکنید.»
این اظهارات، واکنش فوری و تند تهران را در پی داشت. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پاسخ تاکید کرد که ایران همواره از مقاومت حمایت کرده و در عین حال، با تروریسم و خشونت مقابله کرده است. اما این پاسخ، آنکارا را قانع نکرد و رسانههای ترکیه، ایران را به ایجاد ناامنی، بهویژه در مناطق کُردنشین، متهم کردند.
حتی در سطح دیپلماتیک نیز تنشها فروکش نکرد. هر دو کشور سفیر کشور مقابل را برای ارائه توضیحات «دعوت» کردند، اما به عمد از واژه «احضار» پرهیز شد. این تلاش دیپلماتیک ظاهراً برای کنترل سطح تنش صورت گرفت، اما مواضع تند مقامات ایران و اتفاقات منطقه تنش را همچنان جدی نگه داشته است.
علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، هشدار داد که «ایران هرگز در برابر گزافهگوییها سکوت نخواهد کرد.» از سوی دیگر، ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، ترکیه را متهم کرد که با ریسک بزرگی در سوریه وارد شده و دولت قانونی آن را سرنگون کرده است. او در ادامه مدعی شد: «ترکیه امروز شریک و متحد اسرائیل شده است.»
از سوریه تا قفقاز؛ نبرد مواضع!
این روزها سوریه، نقطه اوج اختلافات ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه است. تنشها میان دو کشور پس از سقوط بشار اسد در آذر ۱۴۰۳ شدت گرفت و لحن مقامات آنکارا در قبال تهران تندتر شد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در ۲۰ اسفند، با کنایهای مستقیم به ایران گفت: «کسانی که به مدت ۱۴ سال و در حالی که کودکان بیگناه با بمبهای بشکهای و سلاحهای شیمیایی {در سوریه} کشته میشدند، سکوت کردند، امروز نمیتوانند بیایند و نسبت به ما گستاخی کنند.»
این موضعگیری، ادامه همان نگاهی است که اردوغان در سال ۲۰۱۴ به رهبر جمهوری اسلامی گفته بود. اما اکنون جایگاه تهران و آنکارا در سوریه تغییر یافته است.
فیدان، که رسانههای نزدیک به حکومت ایران او را «جاسوس سابق» میخوانند، پس از سقوط دمشق اعلام کرد: «ما در طرف درست تاریخ ایستادهایم. آنچه در سوریه رخ میدهد، شبیه مبارزات استقلال ترکیه است.»
این موضعگیری نشان داد که آنکارا خود را پیروز میدان میداند و موقعیت جدید را فرصتی برای تثبیت نفوذ منطقهای خود میبیند و تهران یکی از مهمترین تهدیدات پیش رو است.
اما سوریه تنها میدان تنش میان تهران و آنکارا نیست. رقابت در قفقاز جنوبی نیز از دیگر محورهای اختلاف دو کشور است. ایران، نفوذ فزاینده ترکیه در این منطقه را تهدیدی برای موقعیت ژئوپلیتیکی خود میداند و آن را تلاشی برای محاصره تهران ارزیابی میکند.
در مقابل، ترکیه سیاست خود را بخشی از راهبرد گسترش نفوذ در جمهوری آذربایجان و کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی معرفی میکند. این تلاش ترکیه، در تهران با سوءظن دنبال میشود و برخی تحلیلگران، آنکارا را حامیان جریانهای «پانترک» در ایران میدانند و آن را مصداق همان تهدید فیدان درباره «سنگ به پنجره» اعلام میکنند.
روزنامه شرق نیز گزارش داده که ترکیه بهطور ضمنی از برخی «گروههای تجزیهطلب آذربایجانی» حمایت کرده و این مسئله میتواند تنشهای میان دو کشور را افزایش دهد.
ایران و ترکیه؛ تقابل نیابتی یا جنگ مستقیم؟
با افزایش تنش بین تهران و آنکارا، برخی رسانههای غربی و تحلیلگران سیاسی سناریوی تقابل نظامی مستقیم میان ایران و ترکیه را مطرح کردهاند. برندون ویچرت، تحلیلگر نشنال اینترست، در اواسط بهمن هشدار داد که این رویارویی ممکن است و عراق میتواند به میدان نبرد دو کشور تبدیل شود، زیرا گسترش نفوذ ترکیه در منطقه، ایران را به واکنشی تهاجمیتر سوق میدهد.
در مقابل، «میدل ایست آی» این تنش را بخشی از رقابت سنتی میان تهران و آنکارا میداند. هرچند این اختلافات میتواند درگیریهای نیابتی را تشدید کند.
اما با وجود شکاف عمیق در دیدگاههای تهران و آنکارا، هیچ نشانهای از تمایل دو کشور به درگیری مستقیم دیده نمیشود. ایران که درگیر تهدیدات امنیتی متعددی، از جمله حضور آمریکا در منطقه و فشار اسرائیل است، نمیخواهد جبهه جدیدی بگشاید که موقعیت راهبردیاش را پیچیدهتر کند.
علاوه بر این، رویارویی مستقیم با ترکیه، که عضو ناتو است، میتواند برای تهران هزینههای غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
از سوی دیگر، ترکیه نیز با وجود سیاستهای تهاجمی خود، با بحرانهای اقتصادی و چالشهای داخلی روبهروست. در چنین شرایطی، ورود به یک جنگ با همسایه شرقی، ریسک بالایی برای آنکارا خواهد داشت.
به نظر میرسد تقابل ایران و ترکیه احتمالاً در بدترین حالت، همچنان در قالب جنگهای نیابتی در عراق و سوریه ادامه یابد—همانگونه که در سالهای گذشته نیز شاهد آن بودهایم.
ترکیه، با اتکا بر گروههای اسلامگرای مسلح در سوریه، میتواند از آنها بهعنوان ابزاری علیه ایران استفاده کند، درحالیکه ایران نیز با نفوذ بر گروههای شیعه در عراق و سوریه، میتواند درصدد محدود کردن قدرت آنکارا برآید.