مد و فشن به مثابه ابزار مبارزه و ابراز هویت زنان در ایران

مریم مقدم
مریم مقدم

ایران‌اینترنشنال

به عنوان خبرنگاری در تبعید که تحولات ایران را به اجبار همواره از پشت دیوار بلند فاصله و با دسترسی غیرمستقیم پوشش می‌دهم، تصاویری که از خیابان‌های کشورم و از سبک لباس پوشیدن شهروندان، به ویژه زن‌های ایرانی بعد از جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌بینم، شگفت‌آور و جذاب است.

رسانه‌های اجتماعی ایکس و اینستاگرام پر است از ویدیو و عکس زنان و دختران جوانی که با وجود سرکوب و آزار روزانه حکومت در قالب گشت ارشاد، حجاب‌بان و نیروهای به اصطلاح «آتش به اختیار»، با کاپشن و کت کوتاه، موهای باز یا کلاه کپ و حتی نیم‌تنه زیر کت و پالتو در اماکن عمومی رفت‌وآمد می‌کنند.

آرایش، مدل مو و نوع لباس پوشیدن و زیورآلات یا به اصلاح اکسسوری بسیاری از دختران جوان نسل زد، با آنچه در غرب مد و ترند است، شباهت بسیاری دارد.

این نوع لباس پوشیدن و فشن یک‌شبه رایج نشده و عواملی مثل تغییر نسل والدین به دهه شصتی‌ها با نگاه و فرهنگ متفاوت از نسل‌های قبل، گسترده شدن دسترسی به اینترنت حتی در شهرستان‌ها و روستاهای کوچک و رایج شدن آموزش زبان‌های خارجی در بین کودکان و نوجوانان که باعث آشنایی آن‌ها با فرهنگ و موسیقی و به تبع آن آزادی‌های فردی و دموکراسی غربی شده، زیر پوست ایران در جریان بوده است.

با این حال، جنبش «زن، زندگی، آزادی» با تاکید بر حقوق زنان و آزادی‌های مدنی و سیاسی شبیه یک کاتالیزور عمل کرد و سرعت به تصویر درآمدن این تغییر در فشن و نوع پوشش در میان جوانان و زنان را چند برابر کرد.

حکومت جمهوری اسلامی که در طی بیش از چهار دهه قدرت گرفتن خود در ایران همواره به بدن زنان نگاه ابزاری داشته و کوشیده است از آن به عنوان عرصه‌ای برای ارائه ایدئولوژی مذهبی خود از طریق حجاب اجباری و تعریف نقش مادری به عنوان «اصلی‌ترین وظیفه و ارزش زنان» استفاده کند، در برابر این تغییر سبک پوشش و استایل مقاومت شدیدی نشان داده و از سرکوب عقب نکشیده است.

مد و فشن به عنوان سمبل مبارزه

تصاویری و فیلم‌هایی که از سد سانسور رسانه‌های حکومتی عبور می‌کنند و به شکل روزمره از شهرهای ایران در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شوند، گویای این هستند که بسیاری از زنان، مخصوصا متولدین دهه ۷۰ و ۸۰، با مفهوم مانتو غریبه شده‌اند و اکثرا تی‌شرت و شلوار در ماه‌های گرم سال و کاپشن و کت کوتاه در ماه‌های سرد به تن دارند و روسری سرشان نمی‌کنند.

چندین زن ساکن شهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان و رشت در مورد تغییر در لباس پوشیدنشان بعد از آغاز جنبش «زن‌، زندگی‌، آزادی» گفتند در پی این حرکت وسیع اعتراضی، در نوع لباس پوشیدن و پیگیری مدهای مورد علاقه‌شان جسورتر شده‌اند.

مینا، خبرنگار ساکن تهران که برای حفظ هویتش با نام مستعار با ایران‌اینترنشنال گفت‌وگو کرد، می‌گوید بعد از این جنبش، روسری و مانتو را به طور کامل کنار گذاشته و بر اساس مشاهدات شخصی‌اش، زن‌ها به جز در ادارات دولتی، در مکان‌های عمومی و موقع حضور در محل کار، حجاب بر سر نمی‌کنند.

البته او این موضوع را «پوشش اختیاری» نمی‌داند و می‌گوید: «پوشش اختیاری به این معناست که اگر زنی بخواهد در تابستان با تاپ و دامن کوتاه بیرون برود، این امکان برایش فراهم باشد اما زنان ایرانی عملا از دسترسی به چنین گزینه‌هایی محروم‌اند؛ هر چند که مرزها و حد و حدودهای اجبار حکومت را با جدیت عقب‌تر رانده‌‌اند.»

این خبرنگار که موضوع مد و ترندهای روز را از نزدیک دنبال می‌کند، مقوله مد و پوشش زنان را موضوعی «پیچیده و مرتبط با حق مالکیت بر بدن» توصیف می‌کند که با جنبش‌های اجتماعی ارتباط مستقیم دارد و تغییر می‌کند.

شادی، زن ۲۳ ساله ساکن اصفهان هم در این باره به ایران‌اینترنشنال می‌گوید که بعد از اعتراضات ۱۴۰۱، سبک لباس پوشیدنش «تغییری چشمگیر» داشته و این اعتراضات، زیر پا گذاشتن قانون حجاب اجباری را برایش آسان‌تر کرد.

گروهی از زنان ایرانی در سال ۱۴۰۳ با شرکت در کارزارهای خودجوش در شبکه اجتماعی ایکس، تصاویر خود را با بیکینی و مایو کنار آب یا بدون روسری و مانتو در خیابان‌های ایران منتشر کردند و این اقدام را حرکتی در جهت پس گرفتن صدای خود و حضور فیزیکی، به شکل مبارزه در جامعه توصیف کردند.

شادی می‌گوید که نداشتن حجاب در اماکن عمومی و حتی در رویارویی با مامورانی که اجازه ورود به مترو را بدون حجاب نمی‌دهند، حالا به او احساس قدرت می‌دهد و ترسی در درونش حس نمی‌کند: «سال گذشته وقتی به دانشگاهم در تهران رفته بودم تا کارهای فارغ‌التحصیلی‌ام را انجام بدهم، وقتی از رعایت محدودیت پوشش سر باز زدم، این سرپیچی از حجاب اجباری و رفتن به داخل دانشگاه با پوشش دلخواه را بخشی از هویتم می‌دیدم که من را از بقیه متمایز کرده بود.»

این زن جوان، انتخاب مد و فشن در ایران را فراتر از ارائه یک تصویر ظاهری و موضوعی سیاسی می‌داند که «سمت و سوی فرد در مبارزه علیه دیکتاتوری را نشان می‌دهد».

طراحی لباس چه تغییری کرده؟

تغییرات اجتماعی رخ‌داده در ایران به ویژه بعد از جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در سطح طراحی لباس هم خود را نشان داده است.

نسل جوان در ایران که به عنوان نسل زد شناخته می‌شوند، در مقایسه با نسل‌های قبل از خود اطلاعات بسیار گسترده‌تری از سبک‌های مختلف مد و فشن دارند و عقاید شخصی‌شان را با وجود فشار حاکمیت برای سرکوب فردیت زنان و نگاه متفاوت آن‌ها به ایدئولوژی انقلابی جمهوری اسلامی، در سبک لباس پوشیدنشان به نمایش می‌گذارند.

این آگاهی متفاوت از مد و فشن روز، در استایل زنان و دختران معترض سال ۱۴۰۱ به وضوح مشخص بود؛ از زن‌هایی که رنگ موی سبز و قرمز و آبی، ناخن‌هایی با لاک تیره، بوت‌های چانکی و بزرگ، تتو و پیرسینگ‌ در لب و بینی و ابرو و گوش داشتند گرفته تا دخترانی که با کراپ‌تاپ و دامن حتی خیلی کوتاه همراه با بوت‌های بلند در خیابان دیده می‌شدند.

اما این تغییر فقط مختص نسل جوان متولد دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی نیست.

بیتا، خیاطی میانسال ساکن رشت، با این توصیف که مد و لباس مثل آیینه است که تغییر در جامعه را نشان می‌دهد، به ایران‌اینترنشنال می‌گوید در سفارش‌هایی که در دو سال گذشته گرفته است، این تغییر را مشاهده کرده که زنان دیگر به دنبال دوختن مانتو نیستند و در عوض سفارش کت‌های کوتاه همراه با دامن یا شلوار بسیار بالا رفته است.

او این تغییر را در استایل مشتری‌هایی در رده سنی ۵۰ تا ۶۰ سال هم به وفور مشاهده کرده است.

نادیا آیدان، دانش‌آموخته طراحی لباس که در زمینه حقوق زنان هم فعالیت دارد نیز مشاهداتی شبیه بیتا دارد.

او می‌گوید مشتری‌ها و حتی اطرافیانش جسارت بیشتری در انتخاب لباس پیدا کرده‌اند و عده زیادی از زنان، به امتحان استایل‌های جدید روی آورده‌اند که پیش از این هرگز آن‌ها را امتحان نکرده بودند چون مطابق معیارهای حجاب اجباری و مورد نظر حکومت نبوده است.

تصویر از زن ایرانی در سال ۱۴۰۳

برای من که از کشورم دورم، دنبال کردن ویدیوها و تصاویر زنان در رسانه‌های اجتماعی چنین تصویری می‌سازد: زنان شیک‌پوش و علاقه‌مند به پیگیری جدیدترین ترندهای مد و فشن که دیگر تن به محدودیت پوشش مطابق با آرمان‌های حکومت جمهوری اسلامی نمی‌دهند و با آن هیچ ارتباطی ندارند.

مینا چنین تصویری را تایید می‌کند و می‌گوید که زنان ایران با علاقه به شیک‌پوشی، کاملا مغایر با ارزش‌های حکومت لباس می‌پوشند.

او با اشاره به اعمال خشونت علیه زنان به‌دلیل نوع لباس پوشیدنشان، می‌گوید: «زنان ایران ابدا مستحق تحمل چنین استرس روزمره‌ای برای راه رفتن در خیابان‌های کشورشان نیستند و نباید این حس عادی‌سازی شود.»

نادیا آیدان هم تاکید می‌کند: «پوشیدن یک لباس فقط یک انتخاب ساده نیست چرا که می‌تواند یک بیانیه باشد؛ یک اعتراض، یک یادآوری درباره چیزی که از ما زنان گرفته شده و حالا داریم پسش می‌گیریم.»

آن‌طور که او می‌گوید، زن ایرانی در سال ۱۴۰۳ و بعد از همه هزینه‌های سنگین جانی و مالی که متحمل شده، دیگر به دنبال این نیست که در چارچوب‌های تحمیلی حکومت و جامعه بگنجد و حالا زنان بیشتر به این فکر می‌کنند که لباسشان پیامی داشته باشد و نشان‌دهنده هویت شخصیشان باشد، نه فقط زیبایی ظاهریشان.