نتایج یک پژوهش جدید در بریتانیا: ۶۲ درصد زنان جوان از مردان هم‌سن خود می‌ترسند

نتایج یک نظرسنجی جدید که در آستانه روز جهانی زن در بریتانیا انجام شده، نشان می‌دهد اکثریت زنان جوان از مردان هم‌سن خود هراس دارند. این یافته‌ها در حالی منتشر می‌شوند که گزارش‌ها از گسترش پدیده «مردانگی سمی» و افزایش خشونت علیه زنان حکایت دارند.

به گزارش نشریه تلگراف، پژوهش مرکز عدالت اجتماعی (سی‌اِس‌جِی) تصویری نگران‌کننده از روابط میان دو جنس در جامعه امروز بریتانیا ارائه می‌دهد.

بر اساس یافته‌های این پیمایش، ۶۲ درصد زنان ۱۸ تا ۲۴ ساله معتقدند اکثر مردان هم‌سن آن‌ها «واقعا ترسناک» هستند.

نکته قابل توجه این است که ۴۱ درصد مردان جوان نیز با این دیدگاه موافق هستند.

این یافته‌ها بخشی از مطالعه‌ای با عنوان «پسران سرگردان» است که وضعیت نگران‌کننده مردان جوان در بریتانیا را تشریح می‌کند.

نتایج این مطالعه همچنین حاکی از آن است که مردان نه‌تنها در آموزش و محیط کار از زنان عقب مانده‌اند، بلکه به‌طور فزاینده‌ای مورد بدگمانی زنان قرار می‌گیرند.

این پژوهش هشدار می‌دهد: «یک نسل از مردان ناراضی و خشمگین فاجعه‌ای برای هر دو جنس است.»

پدیده‌ای که از آن با عنوان «مردانگی سمی» یاد می‌شود، با تاثیرپذیری از چهره‌های زن‌ستیزی همچون اندرو تیت تشدید شده و با افزایش ۳۷ درصدی خشونت علیه زنان و دختران طی پنج سال گذشته همراه بوده ‌است.

این خشونت‌ها شامل تعقیب، آزار، تعرض جنسی و خشونت خانگی می‌شود.

کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، در واکنش به قتل‌های سال ۲۰۲۱، از جمله قتل سابینا نسا ۲۸ ساله و سارا اورارد ۳۳ ساله، متعهد شده خشونت علیه زنان و دختران را تا یک دهه آینده به نصف کاهش دهد.

تاثیر منفی نبود پدر در خانواده بر خشونت فرزندان پسر

پژوهش مرکز عدالت اجتماعی نشان می‌دهد «همه‌گیری فروپاشی خانواده» باعث شده «میلیون‌ها پسر از هرگونه الگوی مثبت مردانگی محروم شوند».

بر اساس نتایج این تحقیق، هم مردان و هم زنان توافق دارند که «پدر نداشتن» دلیل اصلی مشکلات رفتاری است.

در سراسر بریتانیا ۲.۵ میلیون کودک بدون حضور پدر در خانه زندگی می‌کنند. این عدد تقریبا یک پنجم مجموع کودکانی را شامل می‌شود که هنوز به والدین خود وابسته هستند.

طبق یافته‌های مرکز عدالت اجتماعی، پسرانی که در خانه از الگوی مردانه محروم هستند، بیشتر در معرض گرایش به رفتارهای خشونت‌آمیز قرار دارند.

این افراد نه‌تنها جرایم خشونت‌بار بیشتری مرتکب می‌شوند و گرایش بالاتری به عضویت در باندهای تبهکاری یا قربانی شدن در فعالیت‌های مجرمانه دارند، بلکه با شدت بیشتری به مادران خود پرخاش می‌کنند.

این پژوهش همچنین آشکار می‌سازد که پدیده خشونت و سوءرفتار کودکان و نوجوانان نسبت به والدین در نزدیک به ۲۰ درصد خانواده‌های تک‌والد رواج دارد.

بر اساس بررسی‌های واحد کاهش خشونت لندن، ۸۱ درصد از عاملان این نوع خشونت‌ها مردان هستند.

زنان با ۶۹ درصد، بیشترین قربانیان خشونت و سوءرفتار کودکان و نوجوانان نسبت به والدین هستند که علت اصلی آن، فراوانی خانواده‌های تک‌سرپرست با سرپرستی مادر است.

این نوع خشونت معمولا در دوران نوجوانی به اوج خود می‌رسد. دو سوم موارد خشونت از سوی مردان جوان ۱۹ تا ۲۵ ساله، یک سوم از سوی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله و تنها یک درصد از سوی نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ ساله انجام می‌شود.

در ادامه این گزارش آمده ‌است برای توقف این پدیده، «باید با مسائل پیچیده و مرتبط با فروپاشی خانواده، مشکلات رفتاری و در بسیاری موارد، خرده‌فرهنگِ خشونت مردان جوان مقابله کنیم. نکته قابل توجه این است که بسیاری از این پسران پیش از تبدیل شدن به عاملان خشونت، خود قربانی بوده‌اند.»

ابراز نگرانی نسبت به «کمرنگ شدن ارزش‌های مردانگی سنتی»

پژوهش مرکز عدالت اجتماعی همچنین نسبت به کمرنگ شدن ارزش‌های «مردانگی سنتی» در رسانه‌ها و جامعه ابراز نگرانی کرده ‌است.

۴۳ درصد از مشارکت‌کنندگان در این پیمایش معتقدند ارزش‌های سنتی مردانه مانند شجاعت، تاب‌آوری و رقابت‌طلبی دیگر در جامعه مورد احترام قرار نمی‌گیرند.

نیمی از مردان جوان بر این باورند که تصویرسازی رسانه‌ها از مردان، بیش از حد منفی است و آن‌ها «در بیشتر مواقع» به‌عنوان افرادی «کم‌ارزش» نمایش داده‌ می‌شوند.

این گزارش همچنین به نقش مخرب پورنوگرافی در روابط میان دو جنس اشاره می‌کند.

شمار قابل توجهی از مشارکت‌کنندگان در این نظرسنجی (۶۰ درصد) می‌گویند پورنوگرافی به تضعیف روابط می‌انجامد. این رقم در میان جوانان حتی بالاتر است و به حدود ۶۷ درصد می‌رسد.

اندی کوک، مدیرعامل مرکز عدالت اجتماعی بریتانیا، در این خصوص گفت: «بی‌توجهی ما به ارزش‌های سنتی مردانه به حدی رسیده که اکنون با خطر از دست دادن یک نسل کامل مواجهیم.»

به گفته او، احیای امید در میان پسران و مردان جوان نه‌تنها به معنای تضعیف دختران و زنان جوان نیست، بلکه موجب بازگشت اعتماد متقابل و غلبه بر حس مخرب ترس در جامعه خواهد ‌شد.