تحلیل

شبیه‌سازی حمله مشترک هوایی آمریکا و اسرائیل به ایران

مراد ویسی
مراد ویسی

تحلیل‌گر ارشد در ایران‌اینترنشنال

در روزهای اخیر، نیروی هوایی آمریکا و اسرائیل یک مانور مشترک هوایی را بر فراز دریای مدیترانه برگزار کردند که در آن ده‌ها جنگنده، بمب‌افکن‌های استراتژیک بی‌۵۲ آمریکا و هواپیماهای سوخت‌رسان شرکت داشتند. این رزمایش شامل تمرین بمباران اهداف دوردست و سوخت‌گیری هوایی بود.

این رزمایش شامل تمرین بمباران اهداف دوردست و سوخت‌گیری هوایی بود. هرچند که مقامات آمریکایی و اسرائیلی رسما اعلام نکرده‌اند که این تمرین شبیه‌سازی حمله به ایران است، اما برخی جزئیات منتشرشده نشان می‌دهد که این مانور می‌تواند به‌عنوان سناریوی تمرینی برای حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به اهدافی در داخل ایران تلقی شود.

تمرین سوخت‌گیری هوایی برای افزایش برد بمب‌افکن‌ها

در این رزمایش، جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های اسرائیلی از هواپیماهای سوخت‌رسان برای افزایش برد عملیاتی خود استفاده کردند. این موضوع نشان می‌دهد که تمرین موردنظر، شبیه‌سازی حمله به یک هدف دوردست بوده است.

از آن‌جا که فاصله اسرائیل تا تاسیسات هسته‌ای ایران بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر است، یکی از چالش‌های مهم این کشور در حمله احتمالی به ایران، نحوه رفت‌وبرگشت بمب‌افکن‌ها از چنین مسافتی است. استفاده از سوخت‌رسان‌های هوایی در این رزمایش، این احتمال را تقویت می‌کند که تمرین انجام‌شده، سناریوی حمله به ایران را مدنظر داشته است.

استفاده از بمب‌افکن‌های بی‌۵۲ در کنار جنگنده‌های اسرائیلی

نکته مهم دیگر، مشارکت بمب‌افکن‌های بی‌-۵۲ آمریکا در کنار جنگنده‌های اسرائیلی عمدتا اف‌-۱۵‌آی و اف‌-۱۶ در این مانور است. بمب‌افکن‌های بی‌-۵۲ قادر به حمل ده‌ها موشک کروز هستند که می‌توانند در یک حمله احتمالی علیه جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گیرند.

هرچند این بمب‌افکن‌ها در مقایسه با مدل‌های پیشرفته‌تر مانند بی‌دو کمتر برای نفوذ به عمق خاک دشمن استفاده می‌شوند، اما همچنان در بمباران مناطق فاقد پوشش پدافندی یا اهداف کم‌عمق نقش مؤثری دارند.

جنگنده‌های اف‌-۱۵‌آی اسرائیل عمدتا قادر به حمل بمب‌های سنگرشکن یک تنی هستند. این مسئله در بین کارشناسان اسرائیلی موردبحث بوده که نیروی هوایی این کشور به‌تنهایی قادر به نابودی کامل تاسیسات هسته‌ای ایران نیست و برای این کار، نیاز به پشتیبانی لجستیکی و مشارکت مستقیم نیروهای هوایی آمریکا وجود دارد.

در میان هواپیماهای آمریکایی، تنها بمب‌افکن‌های سنگین بی‌-یک و بی‌-دو قادر به حمل بمب‌های سنگرشکن سنگین جی‌بی‌یو-۵۷ هستند که هرکدام حدود ۱۴ تن وزن دارند. بنابراین، حضور بمب‌افکن‌های بی-۵۲ در کنار جنگنده‌های اسرائیلی در این مانور نشان می‌دهد که نیروهای هوایی دو کشور در حال تمرین بمباران گسترده اهداف دوردست با استفاده از موشک‌های کروز هواپایه هستند.

اهداف احتمالی در خاورمیانه

در منطقه خاورمیانه، اهداف بالقوه‌ای که آمریکا و اسرائیل بخواهند آن‌ها را با چنین مانورهایی شبیه‌سازی کنند، چندان زیاد نیستند. تقریباً تنها تاسیسات هسته‌ای فردو و نطنز، شهرهای موشکی سپاه و برخی پایگاه‌های هوایی زیرزمینی ایران می‌توانند اهداف اصلی این نوع حملات باشند.

پیام‌های راهبردی مانور مشترک

افزایش همکاری عملیاتی آمریکا و اسرائیل

بر اساس گزارش رسانه‌های اسرائیلی، این مانور بزرگ‌ترین همکاری نیروهای هوایی آمریکا و اسرائیل در دو سال اخیر محسوب می‌شود. این مسئله می‌تواند نشان‌دهنده افزایش هماهنگی نظامی میان دو کشور در دوره جدید سیاست خارجی آمریکا باشد.

هشدار به جمهوری اسلامی

یکی از اهداف احتمالی این تمرین، ارسال پیام هشدار به جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا و اسرائیل می‌خواهند نشان دهند که ارتش آمریکا به‌طور عملیاتی در حال همکاری با اسرائیل است و در صورت لزوم، گزینه حمله مشترک علیه ایران روی میز خواهد بود.

هرچند که در حال حاضر، سیاست دولت ترامپ همچنان بر فشار دیپلماتیک و تحریم‌های اقتصادی متمرکز است، اما برگزاری این مانور نشان می‌دهد که آمریکا خود را برای هر سناریویی آماده نگه می‌دارد.

همچنین، در هفته‌های اخیر، ارتش آمریکا پرواز بمب‌افکن‌های سنگین خود از اروپا به پایگاه‌های خاورمیانه، ازجمله قطر را علنی کرده است. این اقدام را می‌توان در چارچوب راهبرد «نمایش قدرت برای وادار کردن طرف مقابل به تسلیم» تحلیل کرد.

احتمال حملات گسترده‌تر علیه سپاه و رهبران جمهوری اسلامی

علاوه بر تاسیسات هسته‌ای، یک احتمال دیگر نیز وجود دارد: اسرائیل ممکن است هم‌زمان با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، فرماندهان ارشد سپاه و مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی، ازجمله شخص علی خامنه‌ای را هدف قرار دهد.

این راهبرد پیش‌تر در جنگ اسرائیل با حزب‌الله آزمایش شده است. در آن زمان، یکی از سوالات کلیدی این بود که چگونه اسرائیل می‌خواهد با زرادخانه موشکی حزب‌الله که بیش از ۱۵۰ هزار راکت و موشک در اختیار داشت، مقابله کند.

اسرائیل به‌جای درگیری طولانی‌مدت، تصمیم گرفت هم‌زمان با حملات گسترده علیه انبارهای تسلیحاتی حزب‌الله، رهبران نظامی و سیاسی آن، ازجمله حسن نصرالله و هاشم صفی‌الدین را هدف قرار دهد. این رویکرد به نحوی طراحی شده بود که جانشینان نصرالله نه زرادخانه موشکی قابل‌توجهی در اختیار داشته باشند و نه از ترس سرنوشت رهبرانشان، تمایلی به ادامه جنگ نشان دهند.

با توجه به این الگوی موفق، احتمال دارد که اسرائیل همین استراتژی را علیه جمهوری اسلامی نیز به کار گیرد. در صورتی که سیاست دیپلماسی و مذاکرات با جمهوری اسلامی به نتیجه نرسد، اسرائیل ممکن است با چراغ سبز آمریکا یا حتی در قالب یک عملیات مشترک، به‌طور هم‌زمان تأسیسات هسته‌ای، پایگاه‌های موشکی سپاه و رهبران ارشد جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهد تا هم برنامه هسته‌ای آن را نابود کند و هم توانایی حمله تلافی‌جویانه جمهوری اسلامی را کاهش دهد.