تحلیل

خامنه‌ای، کابینه مذاکره را به کابینه جنگ تبدیل کرد

مراد ویسی
مراد ویسی

تحلیل‌گر ارشد در ایران‌اینترنشنال

به نظر می‌رسد که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، از امکان مذاکره دلخواه خود با آمریکا قطع امید کرده است و با توجه به سیاست‌های قاطع دونالد ترامپ، که خواهان برچیدن کامل برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی است، او تصمیم گرفته خود را برای یک رویارویی احتمالی با آمریکا آماده کند.

برکناری عبدالناصر همتی و فشار برای استعفای محمدجواد ظریف دو چهره‌ای که به تعامل با آمریکا معتقد بودند می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که خامنه‌ای دیگر نیازی به سیاست تعامل با آمریکا نمی‌بیند و نظام را برای یک مواجهه، و حتی یک جنگ احتمالی، آماده می‌کند. این رویکرد، سال‌ها در ادبیات سیاسی خامنه‌ای مطرح بوده است.

به نظر می‌رسد خامنه‌ای به این نتیجه رسیده است که بازی «وقت‌کشی» که با دولت جو بایدن دنبال می‌کرد، در برابر ترامپ دیگر کارایی ندارد. ترامپ بر خلاف بایدن، به دنبال تعطیلی کامل برنامه‌های هسته‌ای و حتی موشکی جمهوری اسلامی است. از همین رو، خامنه‌ای دریافته که دیگر امکان ادامه مذاکرات بی‌نتیجه و طولانی‌مدت را که در دوره بایدن وجود داشت، نخواهد داشت.

معادلات خامنه‌ای به هم ریخته است. در ابتدا، او از مذاکره بدش نمی‌آمد، اما زمانی که فهمید هدف ترامپ از مذاکره، تسلیم کامل جمهوری اسلامی در این دو حوزه است، مسیر خود را تغییر داد. برکناری همتی و استعفای ظریف، در واقع پیامی است مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی دیگر برای مذاکره آماده نیست، بلکه خود را برای مواجهه آماده می‌کند.

در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، خامنه‌ای تصمیم گرفت مسعود پزشکیان را وارد صحنه کند، تا هم مانع از کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات شود و هم برای خود در برابر تحولات انتخابات آمریکا قدرت مانور ایجاد کند. او حساب کرده بود که اگر کامالا هریس، نامزد دموکرات‌ها، در انتخابات پیروز شود، جمهوری اسلامی می‌تواند با خیال راحت سیاست‌های گذشته خود را ادامه دهد، زیرا هریس به احتمال زیاد سیاست مماشات بایدن را در قبال ایران دنبال می‌کرد.

این سناریو به تهران اجازه می‌داد که نفت خود را بدون فشار زیادی بفروشد، از تحریم‌های سخت فرار کند و در عین حال، به حمایت از گروه‌های نیابتی خود ادامه دهد اما زمانی که ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شد، این تحلیل خامنه‌ای به‌هم ریخت.

با این حال، در روزهای نخست پس از پیروزی ترامپ، رهبر جمهوری اسلامی همچنان سعی داشت مواضع خود را دوپهلو مطرح کند. او به‌دنبال فرصتی برای وقت‌کشی در مذاکرات با ترامپ بود و حتی به «عقب‌نشینی تاکتیکی» اشاره کرد، که برخی آن را نشانه‌ای از آمادگی او برای یک «نرمش قهرمانانه» دیگر تفسیر کردند.

با این حال، خامنه‌ای به‌تدریج به این نتیجه رسید که نمی‌توان با ترامپ همان بازی را کرد که با بایدن انجام داد. ترامپ به‌طور صریح اعلام کرد که هرگونه توافقی به معنای برچیده شدن کامل برنامه‌های هسته‌ای و موشکی جمهوری اسلامی خواهد بود. این نقطه‌ای بود که خامنه‌ای متوجه شد «توافق» در واقع به معنای از دست دادن تمام ابزارهای تهدید علیه آمریکا و اسرائیل است.

با توجه به اینکه گروه‌های نیابتی، به‌ویژه حزب‌الله و حماس، در حملات اسرائیل به‌شدت تضعیف شده بودند، خامنه‌ای دریافت که اگر برنامه‌های هسته‌ای و موشکی را نیز در توافقی با ترامپ کنار بگذارد، جمهوری اسلامی عملا خلع سلاح خواهد شد

برکناری همتی و اجبار ظریف به استعفا، که هنوز مشخص نیست پزشکیان آن را خواهد پذیرفت یا خیر، نشان‌دهنده این است که خامنه‌ای دیگر به تعامل با آمریکا و اروپا امیدی ندارد. همتی و ظریف نمایندگان تفکری بودند که بر حل مشکلات اقتصادی و بین‌المللی جمهوری اسلامی از طریق تعامل با جهان تاکید داشتند.

بحث درباره قانونی یا غیرقانونی بودن انتصاب ظریف نیز نکته جدیدی نیست. اگر مسئله اجرای قانون مطرح بود، با توجه به این‌که از همان ابتدا که ظریف به این سمت منصوب شد، برخی مسئولان مجلس و قوه قضاییه اعلام کردند که انتصاب او غیرقانونی است، در مورد او اقدام می‌شد. اما در واقع، در یک نظام دیکتاتوری مانند جمهوری اسلامی، قانون ابزاری در دست حاکم است و تنها زمانی اجرا می‌شود که به نفع او باشد.

احضار ظریف از سوی محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه، و درخواست از او برای استعفا، عملا به معنای تحقیر پزشکیان است. این اقدام که در آن رییس یک قوه، معاون رییس‌جمهور را احضار می‌کند و از او می‌خواهد استعفا دهد، نشانه‌ای از تضعیف جایگاه پزشکیان به‌شمار می‌رود.

اما نکته مهم‌تر این است که در مدت هفت ماه، پزشکیان مجبور شد وعده‌های انتخاباتی خود درباره تعامل با دنیا را کنار بگذارد و به جای مذاکره با ترامپ که خود به آن معتقد بود از تقابل با آمریکا حمایت کند. او در جلسه اخیر مجلس، آشکارا تاکید کرد که این تغییر رویکرد، خواست خامنه‌ای است.

در این شرایط، انتظار نمی‌رود که پزشکیان برخلاف نظر خامنه‌ای اقدامی انجام دهد. حال که خامنه‌ای تصمیم گرفته مسیر تقابل و آماده‌سازی برای یک جنگ احتمالی را در پیش بگیرد، پزشکیان نیز از مواضع انتخاباتی خود عقب‌نشینی کرده و در کنار رهبر نظام قرار گرفته است.

تصمیم برای کنار گذاشتن ظریف، قطعا بدون هماهنگی با خامنه‌ای نبوده است. در نظام جمهوری اسلامی، موضوعی به این حساسیت نمی‌تواند بدون تایید خامنه‌ای انجام شود. حال که تصمیم به برکناری او گرفته شده، نشان می‌دهد که خامنه‌ای به این جمع‌بندی رسیده که دیگر نیازی به گفتمان تعامل با جهان نیست و جمهوری اسلامی خود را برای مواجهه با آمریکا آماده می‌کند.