تحلیل

خامنه‌ای و سپاه پشت سرکوب دانشجو و دانشگاه

مراد ویسی
مراد ویسی

تحلیل‌گر ارشد در ایران‌اینترنشنال

اعتراضات دانشجویی در واکنش به قتل یک دانشجو، بار دیگر دانشگاه تهران و تجمعات دانشجویی را در صدر اخبار ایران قرار داده است.

حکومت که نگران گسترش اعتراضات مردمی در سطح ملی است، تلاش دارد این اعتراضات را کم‌اهمیت جلوه دهد. بااین‌حال، اعتراضات روز شنبه نیز ادامه یافت و علاوه بر کوی دانشگاه، به محوطه مرکزی دانشگاه تهران نیز کشیده شد. دانشجویان همچنین برای روز یکشنبه ساعت ۱۲ ظهر، تجمع اعتراضی دیگری را اعلام کردند.

قتل امیر محمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط افراد مهاجم در نزدیکی ورودی کوی دانشگاه، موجی از خشم و اعتراض را در میان دانشجویان برانگیخته است. همچون موارد مشابه، به محض آغاز اعتراضات دانشجویی، چهار گروه برای سرکوب حضور پیدا کردند: یگان ویژه نیروی انتظامی، حراست دانشگاه، نیروهای بسیجی و لباس‌شخصی‌ها. این در حالی است که پرسش اصلی اینجاست که اعتراض دانشجویان به مسئله ناامنی، چه ارتباطی با دخالت نیروهای لباس‌شخصی، یگان ویژه و بسیج دارد؟

در ایران، یگان ویژه، لباس‌شخصی‌ها، نیروهای حراست و بسیجیان نماد سرکوب دانشجویان و معترضان محسوب می‌شوند. نیروهای لباس‌شخصی که به‌اصطلاح «خودسر» نامیده می‌شوند، درواقع نیروهای سازمان‌یافته‌ای وابسته به نهادهای حکومتی هستند که متشکل از اعضای بسیج، انصار حزب‌الله و نهادهای اطلاعاتی هستند. نگرانی اصلی حکومت این است که این اعتراضات به یک قیام گسترده تبدیل شود و به سراسر کشور تسری یابد. به همین دلیل، به‌محض شکل‌گیری هرگونه تجمع اعتراضی، حتی در مسالمت‌آمیزترین شکل آن، این نیروها با تجهیزاتی نظیر بی‌سیم، اسپری فلفل و حتی سلاح‌های مخفی وارد عمل شده و معترضان را سرکوب می‌کنند.

در اعتراضات دو شب گذشته در کوی دانشگاه تهران نیز نیروهای لباس‌شخصی بار دیگر نقش پررنگی در سرکوب دانشجویان ایفا کردند و در خیابان امیرآباد (کارگر شمالی) مستقر شدند. یکی از دلایل سرعت عمل این نیروها در سرکوب اعتراضات، این است که مشارکت در سرکوب تجمعات ضدحکومتی در جمهوری اسلامی به‌عنوان یک مسیر پیشرفت و کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی تلقی می‌شود. نمونه‌های متعددی از افرادی وجود دارند که ابتدا به‌عنوان نیروهای لباس‌شخصی و بسیجی در سرکوب اعتراضات حضور داشتند و سپس به سمت‌های کلیدی در صداوسیما، مجلس شورای اسلامی و حتی وزارت و نامزدی ریاست‌جمهوری دست یافتند.

عامل دیگری که موجب تشویق لباس‌شخصی‌ها و بسیجیان به سرکوب اعتراضات دانشجویی می‌شود، حمایت مستقیم رهبر جمهوری اسلامی از آنان است. علی خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود مستقیما از این نیروها حمایت کرده و آن‌ها را «مدافعان نظام» خوانده است. این حمایت باعث شده است که این نیروها در هر نقطه‌ای که تجمعی شکل بگیرد، برای سرکوب حضور پیدا کنند.

تمامی نیروهایی که در سرکوب اعتراضات دانشجویی مشارکت دارند، مستقیما تحت نظارت نهادهای وابسته به سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی قرار دارند. یگان ویژه، همان یگان ویژه پاسداران کمیته‌ها است که فرماندهی آن را سردار مسعود مصدق، از فرماندهان ارشد سپاه، بر عهده دارد. بسیج دانشجویی نیز یک شاخه از سپاه پاسداران در دانشگاه‌ها محسوب می‌شود که نقش اصلی آن مقابله با تجمعات دانشجویی است. حراست دانشگاه‌ها نیز تحت مدیریت وزارت اطلاعات فعالیت می‌کند و لباس‌شخصی‌ها، متشکل از بسیجیان، اعضای انصار حزب‌الله و نیروهای اطلاعاتی هستند. در نتیجه، تمامی این گروه‌ها که در سرکوب دانشجویان نقش دارند، بخشی از ساختار امنیتی و سرکوب نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شوند.

در این میان، رئیس دانشگاه تهران نیز در واکنش به اعتراضات اخیر اعلام کرده است که "لباس‌شخصی‌ها" مسئول حمله به دانشجویان هستند. این اظهارات در حالی مطرح شده که لباس‌شخصی‌ها نیز بخشی از نیروهای حکومتی بوده و ارتباط مستقیمی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی دارند. برخی ممکن است ادعا کنند که دولت پزشکیان در این سرکوب‌ها نقشی ندارد، اما واقعیت این است که یگان ویژه، بسیج دانشجویی، حراست و لباس‌شخصی‌ها به‌عنوان ابزارهای اصلی سرکوب دانشجویان، مستقل از دولت عمل می‌کنند. علاوه بر این، سابقه شخصی پزشکیان نشان می‌دهد که او نیز در گذشته یکی از عوامل سرکوب در دانشگاه‌ها بوده است.

ممکن است برخی استدلال کنند که پزشکیان امروز با پزشکیان سال‌های قبل تفاوت دارد، اما نکته اصلی اینجاست که سرکوب دانشجویان نه به افراد، بلکه به ساختار سرکوب جمهوری اسلامی وابسته است. در دهه ۶۰، امثال پزشکیان در سرکوب اعتراضات دانشجویی نقش داشتند، در دهه‌های بعد افرادی نظیر علیرضا زاکانی در این مسیر قرار گرفتند و امروز نیروهای جوان‌تری این وظیفه را بر عهده گرفته‌اند. مسئله مهم، تداوم سرکوب دانشگاه‌ها و تلاش برای خاموش کردن صدای دانشجویان است، نه تغییر چهره‌های سرکوب‌گر.

اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران علاوه بر واکنش به قتل امیرمحمد خالقی، نشان‌دهنده اعتراض گسترده‌تر به سیاست‌های امنیتی حکومت است. دانشجویان معترض می‌پرسند که چرا وقتی بحث امنیت جانی آن‌ها مطرح است، حتی یک چراغ روشنایی یا دوربین نظارتی در اطراف دانشگاه نصب نمی‌شود، اما زمانی که یک تجمع دانشجویی شکل می‌گیرد، بلافاصله نیروهای یگان ویژه، لباس‌شخصی‌ها و بسیجیان برای سرکوب بسیج می‌شوند؟

این اعتراضات بازتاب نگرانی عمیق دانشجویان از سیاست‌های حکومت در قبال امنیت و حقوق آن‌هاست. دانشجویان نه‌تنها به‌خاطر کشته شدن یکی از هم‌دانشگاهی‌های خود عزادار هستند، بلکه نسبت به ساختاری که به‌جای تأمین امنیت آن‌ها، به سرکوبشان می‌پردازد، معترض‌اند. واکنش حکومت به این اعتراضات، بار دیگر نشان‌دهنده الگوی همیشگی سرکوب در جمهوری اسلامی است.