تحلیل

تاکید شاهزاده رضا پهلوی بر همکاری ملی برای نجات ایران

مراد ویسی
مراد ویسی

تحلیل‌گر ارشد در ایران‌اینترنشنال

در طول ۴۶ سال گذشته، جمهوری اسلامی هرگز تا این اندازه ضعیف نبوده و بقای آن تا این حد به خطر نیفتاده است.

جمهوری اسلامی این روزها با فشارهای سه‌گانه‌ای مواجه شده است: اعتراضات گسترده مردمی، از جمله دانشجویان، پرستاران و بازنشستگان در داخل کشور؛ افزایش تحرکات چهره‌های شاخص اپوزیسیون، از جمله شاهزاده رضا پهلوی در راستای ایجاد همکاری ملی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و نجات ایران؛ و فشارهای بی‌سابقه از سوی ایالات متحده و اسرائیل که نمود آن را می‌توان در اظهارات مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت ترامپ، در اسرائیل مشاهده کرد.

گسترش اعتراضات مردمی و استمرار نارضایتی اجتماعی

یک‌شنبه ۲۸ بهمن، ایران شاهد ادامه اعتراضات دانشجویی در دانشگاه تهران و حمایت سایر دانشگاه‌ها از دانشجویان معترض این دانشگاه بود.

این اعتراضات در شرایطی برگزار شد که دانشجویان تحت فشار نیروهای امنیتی و حراست دانشگاه قرار دارند تا به اعتراضات خود پایان دهند. در همین حال، مسئولان دانشگاه اصرار دارند که پیگیری پرونده قتل یک دانشجو باید مختومه اعلام شود.

از سوی دیگر، رسانه‌های حکومتی، چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا، از اعتراضات دانشجویان حمایت نمی‌کنند. این وضعیت بر اهمیت اعتراضات دانشجویی می‌افزاید.

این اعتراضات دانشجویی جزیی از موج گسترده‌تری از نارضایتی‌های مردمی است. در یک دهه اخیر، شاهد گسترش کمی و کیفی اعتراضات در ایران بوده‌ایم؛ به‌رغم افزایش سرکوب‌ها، این اعتراضات نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه دامنه آن به اقشار مختلف جامعه تسری پیدا کرده است.

امروزه دانشجویان، معلمان، کارگران، زنان، بازنشستگان، دامداران، هنرمندان، ورزشکاران و پرستاران همگی به‌طور مستمر در حال اعتراض هستند. به‌عنوان نمونه، روز یکشنبه، پرستاران بیمارستان میلاد، یکی از بزرگ‌ترین بیمارستان‌های تهران، دست به اعتراض زدند.

انسجام و استمرار اعتراضات بازنشستگان

علاوه بر دانشجویان و پرستاران، بازنشستگان نیز در ماه‌ها و سال‌های اخیر اعتراضات مستمری را دنبال کرده‌اند. این اعتراضات از انسجام بالایی برخوردار بوده و شعارها و مطالبات آن‌ها بسیار صریح و سازمان‌یافته است.

بازنشستگان نه‌تنها خواسته‌های صنفی خود را با صراحت مطرح می‌کنند، بلکه در اعتراضاتشان مستقیما علیه حاکمیت شعار می‌دهند.

از نکات قابل‌توجه در این اعتراضات، حمایت آن‌ها از سایر اقشار معترض است؛ آن‌ها در تجمعات خود خواستار آزادی زندانیان سیاسی شده‌اند و از حقوق معلمان، کارگران و دانشجویان دفاع می‌کنند.

به نظر می‌رسد که در میان بازنشستگان، این باور شکل گرفته است که حقوق اقشار مختلف معترض تنها زمانی تحقق خواهد یافت که همگی از اعتراضات یکدیگر حمایت کنند.

اعتراضات در شهرهای کوچک

علاوه بر اعتراضات گسترده در مراکز دانشگاهی و بیمارستان‌ها، شاهد شکل‌گیری اعتراضات مردمی در شهرهای کوچک نیز هستیم. به‌عنوان نمونه، در دهدشت، واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد، مردم به‌صورت علنی و شجاعانه علیه جمهوری اسلامی تجمع کرده‌اند.

استمرار اعتراضات در این شهر کوچک، آن‌هم طی چندین روز متوالی، از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که در مناطق کوچک، نیروهای امنیتی شناخت بیشتری از مردم دارند و برگزاری تظاهرات مستمر در چنین شرایطی، نیازمند جسارت فراوان است.

ابعاد اهمیت این تجمعات زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم حکومت در واکنش به این اعتراضات، نیروهای سرکوبگر خود را به خیابان‌ها فرستاده و در نهایت، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، ناچار به تایید وقوع این اعتراضات شده است.

این وقایع نشان می‌دهد که شجاعت مردم ایران در برگزاری اعتراضات ضدحکومتی به‌طور قابل توجهی گسترش یافته است.

اعتراضات در فضای مجازی و واکنش افکار عمومی

علاوه بر اعتراضات خیابانی، نارضایتی مردم در شبکه‌های اجتماعی نیز به‌شدت افزایش یافته است. روزانه ویدیوهای بسیاری در رسانه‌هایی مانند ایران‌اینترنشنال منتشر می‌شود که نشان‌دهنده خشم مردم از گرانی، تورم و بحران‌های معیشتی، به‌ویژه در حوزه مواد غذایی و دارو، است.

در این پیام‌ها، مردم بدون هیچ‌گونه خودسانسوری، جمهوری اسلامی و شخص علی خامنه‌ای را مسئول وضعیت کنونی کشور می‌دانند.

برخلاف گذشته، افکار عمومی دیگر وقت خود را صرف انتقاد از چهره‌های فرعی حکومتی، نظیر مسعود پزشکیان، نمی‌کند و تمرکز اصلی مردم بر لزوم سرنگونی کلیت نظام جمهوری اسلامی است.

تحرکات اپوزیسیون و تاکید بر همکاری پادشاهی‌خواه و جمهوری‌خواه برای نجات ایران

در کنار اعتراضات گسترده داخلی، اپوزیسیون نیز تحرکات جدیدی را آغاز کرده است. در روزهای اخیر، مسیح علی‌نژاد در کنفرانس امنیتی مونیخ تلاش کرد تا صدای مردم معترض ایران را به سیاستمداران بین‌المللی، از جمله مقامات اروپایی، برساند.

در همین حال، شاهزاده رضا پهلوی نیز تحرکات دیپلماتیک گسترده‌ای را در اروپا و آمریکا آغاز کرده است. با اینکه کنفرانس امنیتی مونیخ، تحت فشار دولت آلمان، از دعوت شاهزاده رضا پهلوی خودداری کرد، او در مونیخ یک نشست هم‌اندیشی برگزار کرد که در آن، اصولی برای همکاری ملی علیه جمهوری اسلامی و آینده ایران بر اساس رای مردم اعلام شد.

این اصول شامل تاکید بر استقرار نظام سکولار دموکراتیک، رعایت حقوق بشر، و حفظ تمامیت ارضی کشور است.

شاهزاده رضا پهلوی در این نشست، بر ضرورت همکاری میان جمهوری‌خواهان و پادشاهی‌خواهان تاکید کرد و اظهار داشت همه گروه‌های مخالف، چه در داخل و چه در خارج از کشور، باید برای هدف مشترک، یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی و نجات ایران، متحد شوند.

تاکید بر نظام حزبی و آینده دموکراسی در ایران

یکی دیگر از نکات کلیدی سخنان شاهزاده رضا پهلوی، ضرورت تشکیل یک نظام حزبی قوی در ایران بود. به گفته او، ایجاد و تقویت احزاب سیاسی یکی از ارکان اساسی برای حفظ و تثبیت دموکراسی در ایران آینده خواهد بود.

در تمامی کشورهای دموکراتیک، بقای مردم‌سالاری بر پایه نظام‌های حزبی قدرتمند استوار بوده است. بر همین اساس، برای ایجاد یک حکومت منتخب و پایدار در ایران پس از جمهوری اسلامی، باید یک نظام حزبی قوی متشکل از احزاب گوناگون شکل بگیرد.

به‌طور مشخص، لازم است که در کانون این نظام حزبی، دو بلوک اصلی راست میانه و چپ میانه حضور داشته باشند تا طیف‌های مختلف سیاسی در کشور نمایندگی شوند.

در شرایطی که جمهوری اسلامی با بحران‌های داخلی و خارجی روبه‌رو است، اتحاد میان مخالفان و تمرکز بر همکاری ملی، نقشی کلیدی در آینده ایران خواهد داشت.

تاکید شاهزاده رضا پهلوی بر همکاری میان جمهوری‌خواهان و پادشاهی‌خواهان و ضرورت تقویت احزاب، نشان‌دهنده دیدگاهی راهبردی برای دوران گذار از جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام دموکراتیک و پایدار است.