بر خلاف کلیشه‌های جنسیتی، زنان هم می‌توانند خودشیفته و جامعه‌ستیز باشند

پژوهش‌های تازه نشان می‌دهند برخلاف باور عمومی، زنان هم می‌توانند ویژگی‌های تاریک شخصیتی، مانند خودشیفتگی، داشته ‌باشند، اما شیوه بروز این رفتارها در آن‌ها متفاوت است و ابزارهای تشخیصی موجود که عمدتا بر اساس الگوهای مردانه طراحی شده‌اند، در شناسایی این ویژگی‌ها در زنان ناکارآمدند.

گاردین در گزارشی به نقل از آوا گرین از دانشگاه سیتی سنت جورج لندن نوشت دانشمندان سال‌ها بر این باور بودند که زنان «موجوداتی فوق‌العاده» هستند و نمی‌توانند به‌طور قابل توجهی جامعه‌ستیز (سایکوپت) یا خودشیفته باشند.

این دیدگاه باعث شد مطالعات در این زمینه عمدتا بر مردان متمرکز شود.

درست مانند اوتیسم یا ای‌دی‌اچ‌دی، این ویژگی‌ها در زنان به شکلی متفاوت بروز می‌کنند و با آزمون‌های تشخیصی که عمدتا برای مردان طراحی شده‌اند، شناسایی آن‌ها دشوارتر است.

چالش‌های تشخیص خودشیفتگی در زنان

بسیاری از پروتکل‌های رایج تشخیصی در روان‌پزشکی عمدتا بر اساس نشانه‌های خودشیفتگی در مردان تدوین شده‌اند و بیشتر به نوع «بزرگ‌منشانه» این اختلال توجه می‌کنند.

گرین گفت همین موضوع باعث شده بسیاری از روان‌پزشکان و روان‌شناسان، خودشیفتگی در زنان را به اشتباه «اختلال شخصیت مرزی» تشخیص دهند. اما کتابچه راهنمای تشخیصی اروپایی (ICD-11) با در نظر گرفتن ویژگی‌های آسیب‌پذیر، احتمال شناسایی درست زنان خودشیفته را افزایش داده ‌است.

سه‌گانه تاریک شخصیت و شیوع آن

محققان ویژگی‌های تاریک شخصیتی را در قالب «سه‌گانه تاریک» شامل جامعه‌ستیزی، خودشیفتگی و ماکیاولیسم (تمایل به کنترل و کسب قدرت از طریق دستکاری و رفتارهای غیراخلاقی) دسته‌بندی می‌کنند.

بر اساس تحقیقات، حدود یک تا پنج درصد از جامعه دارای خودشیفتگی در سطح بالینی هستند و یک درصد به جامعه‌ستیزی بالینی مبتلا هستند که بسیاری از این افراد در زندان به سر می‌برند.

با این حال، مشکل فقط محدود به این گروه نیست و افرادی که سطوح خفیف‌تری از این ویژگی‌ها را دارند نیز می‌توانند برای دیگران مشکل‌ساز باشند.

آمارها نشان می‌دهند حدود یک‌سوم جمعیت، دارای سطوحی بالاتر از حد متوسط این صفات هستند؛ افرادی که معمولا تشنه قدرت و کنترل بوده و ویژگی‌هایی مانند خودخواهی، فقدان هم‌دلی، فریبکاری و تا حدی بی‌پروایی را از خود بروز می‌دهند.

الگوهای متفاوت خودشیفتگی در زنان و مردان

بر اساس پژوهش تازه آنتونلا سوما و همکارانش که روی هزار زن ایتالیایی انجام شده است، زنانی که ویژگی‌های تاریک شخصیتی دارند، بیشتر به رفتارهای پرخاش‌گرانه گرایش پیدا می‌کنند.

به گفته سوما، تفاوت اصلی این‌جاست: «در حالی که مردان پرخاش‌گری مستقیم نشان می‌دهند، زنان بیشتر به شایعه‌پراکنی و آسیب‌رسانی غیرمستقیم روی می‌آورند.»

تحقیقات روان‌شناختی حاکی از آن است که خودشیفتگی به دو شکل متفاوت بروز می‌کند: نوع «بزرگ‌منشانه» و نوع «آسیب‌پذیر».

گرین در مطالعات خود به تفاوت‌های جالبی در این زمینه میان زنان و مردان دست یافته است.

طبق این پژوهش‌ها، مردان خودشیفته معمولا الگوی بزرگ‌منشانه را نشان می‌دهند، یعنی اعتماد به نفس بالا دارند و برون‌گرا هستند.

در مقابل، خودشیفتگی در زنان بیشتر به شکل آسیب‌پذیر ظاهر می‌شود که با درون‌گرایی، واکنش‌های تدافعی و عزت نفس پایین همراه است.

به باور گرین، این تفاوت ریشه در هنجارهای اجتماعی دارد. جامعه معمولا خودنمایی و رفتارهای متظاهرانه را در مردان راحت‌تر می‌پذیرد، در حالی که چنین رفتارهایی از سوی زنان کم‌تر مورد قبول واقع می‌شود.

کریستین بیل در فیلم سینمایی «روانی آمریکایی»
کریستین بیل در فیلم سینمایی «روانی آمریکایی»

داده‌های جدید از جامعه‌ستیزی زنان

کلایو بادی، پژوهش‌گر دانشگاه آنگلیا راسکین، با مطالعه‌ای گسترده روی ۹۱۳ نفر در سه کشور آمریکا، بریتانیا و استرالیا که ۵۷۰ نفر از آن‌ها زن بودند، به نتایج قابل تاملی دست یافته ‌است.

مایکل لوِنسون در سال ۱۹۹۵ تخمین زده بود که تنها شش درصد زنان دارای سطوح نگران‌کننده جامعه‌ستیزی هستند، اما یافته‌های بادی نشان می‌دهد این رقم در واقع نزدیک به ۱۹ درصد است. در مردان نیز این میزان به ۲۸ درصد می‌رسد.

این افراد سطح قابل توجهی از «جامعه‌ستیزی اولیه» را به نمایش می‌گذارند؛ ویژگی‌هایی که می‌تواند روابط و محیط اطرافشان را سمی کند.

طبق این یافته‌های جدید، مساله جامعه‌ستیزی، به‌ویژه در زنان، بسیار گسترده‌تر از چیزی است که پیش‌تر تصور می‌شد.

روش‌های متفاوت اعمال قدرت

پژوهش‌ها نشان می‌دهند زنان با ویژگی‌های تاریک شخصیتی به‌طور معمول از روش‌های غیرمستقیم‌تر برای اعمال قدرت استفاده می‌کنند.

بر اساس این پژوهش‌ها، زنان به جای خشونت فیزیکی، بیشتر از طریق دستکاری عاطفی، شایعه‌پراکنی و رفتارهای پنهان عمل می‌کنند.

به گفته گرین، آن‌ها هر چیزی را که جامعه اجازه استفاده از آن را می‌دهد، به سلاح تبدیل می‌کنند. این یعنی آن‌ها ممکن است در استفاده از فرزندان علیه همسر خود یا مطرح کردن اتهامات دروغین سوءاستفاده، موفق‌تر از تهدید فیزیکی عمل کنند.

آسیب‌های پنهان در محیط‌های کاری

مدیران زن با ویژگی‌های خودشیفتگی می‌توانند درست به اندازه همتایان مرد خود به سازمان آسیب برسانند، باعث ترک شغل کارکنان شوند و محیط کار را به فضایی ناسالم تبدیل کنند؛ تنها تفاوت در شیوه کار آن‌هاست که معمولا زیرکانه‌تر است.

در میان افرادی که به رده‌های بالای مدیریتی می‌رسند، مشکلاتی مانند تقلب در رزومه و بی‌توجهی به مسائل مهمی چون پایداری محیط زیست، برابری و تنوع در محیط کار به وفور دیده می‌شود.

اهمیت بازنگری در رویکردهای تشخیصی و درمانی

محققان تاکید دارند که ابزارهای تشخیصی موجود باید بازنگری شوند تا بتوانند ویژگی‌های تاریک شخصیتی را در زنان نیز به‌درستی شناسایی کنند.

این موضوع به‌ویژه در محیط‌های قضایی و درمانی اهمیت دارد، زیرا تشخیص نادرست می‌تواند به درمان نامناسب و ناموفق ماندن بازپروری منجر شود.

درمان افراد جامعه‌ستیز بسیار دشوارتر از دیگران و احتمال تکرار جرم در آن‌ها بیشتر است.

گرین معتقد است که نادیده گرفتن ظرفیت زنان برای داشتن ویژگی‌های منفی شخصیتی، در واقع به مفهوم برابری آسیب می‌رساند.

اصرار بر اینکه زنان به شکل ذاتی نرم‌خو و مراقبت‌کننده هستند، می‌تواند به تبعیض ناخودآگاه علیه آن‌ها در نقش‌های رهبری، انتظامی یا سیاسی منجر شود.

در نهایت همه انسان‌ها، فارغ از جنسیت، ظرفیت رفتارهای مثبت و منفی را دارند و اگر زنان یاد گرفته‌اند که در نتیجه فشارهای اجتماعی، برخی از پرخاش‌گری‌های خود را مهار کنند، این احتمال وجود دارد که مردان نیز بتوانند چنین کنند.