سرکوب زنان در ایران؛ ظریف «علاج» کرد یا «نظام» از ترس ترامپ عقب نشسته است؟
محمدجواد ظریف در اجلاس داووس مدعی شد «نظام» دیگر به زنانی که حجاب ندارند سخت نمیگیرد. او مثل همیشه تلاش کرد چهرهای پذیرفتنی از جمهوری اسلامی به دنیا ارائه کند. چهرهای که نسبتی با واقعیت ندارد.
پرسشی که با سخنان ظریف پیش آمده این است که آیا ممکن است جمهوری اسلامی واقعا تصمیم گرفته باشد به دلیل بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و افزایش فشارها، از سرکوب زنان و سیاستهای سختگیرانه داخلی خود عقبنشینی کند؟
تردیدی نیست که حضور ترامپ در کاخ سفید کار را برای جمهوری اسلامی دشوارتر میکند. تحریمهای گستردهای که در دوره پیشین ریاستجمهوری او اعمال شد، به اقتصاد ایران ضربات سنگینی زد و اکنون بحران اقتصادی حاصل از آن ضربات، به فشارهای داخلی ناشی از اعتراضات مردم، بهویژه زنان، افزوده شده است.
توجه به حقوق زنان و رفع حجاب اجباری میتواند اهرمی باشد برای جمهوری اسلامی که از فشارهای جهانی بکاهد اما شواهد نشان میدهند این اهرم، حتی اگر به کار گرفته شود، بههیچ روی نشانه تغییر واقعی سیاستهای حکومت نیست.
ظریف در سوئیس ادعا کرده که زنان بیحجاب در ایران بدون فشار در خیابانها قدم میزنند. او همچنین گفته زنان عضو کابینه مسعود پزشکیان، خودشان انتخاب کردهاند به قوانین حجاب احترام بگذارند. ظریف فراموش کرده، یا ترجیح داده فراموش کند که دو سال پیش مهسا ژینا امینی به خاطر حجاب جان باخت و صدها معترض به این قتل حکومتی در خیابان کشته شدند.
زنان ایرانی و مقاومت در برابر استبداد
آنچه ظریف در قامت معاون رییسجمهور گفته میتواند نشانه ترس حکومت ایران از دولت جدید آمریکا باشد اما بیش از آن، نمونه بارزی است از سیاست همیشگی فریب افکار عمومی بیرون از ایران. تصویری که ظریف برای حضار در اجلاس داووس ترسیم کرده با واقعیت موجود در جامعه ایران مغایرت دارد.
واقعیت جاری در خیابانهای ایران این است که قوانین سختگیرانه درباره حجاب همچنان اعمال میشود: هم با ماموران رسمی و غیررسمی و هم با ابزارهای نظارتی مثل اپلیکیشنهای ناظر.
دولت قانون جدید «حجاب و عفاف» را موقتا مسکوت گذاشته اما زنانی که حجاب اجباری را نادیده میگیرند جریمه و حتی بازداشت میکند. شبکههای اجتماعی پر است از روایت زنانی که خودروهایشان شب در خیابان توقیف شده و سرگردان شدهاند.
شاید ظریف این روایتها را نخوانده و چیزش دربارهاش نشنیده باشد و مامورهایی را که در ترافیک بین ماشینها راه میروند و دنبال پلاک «توقیفی» میگردند ندیده باشد اما او قطعا شنیده که چند روز پیش از سفرش به سوئیس، مسئول روابط عمومی وزارت ارشاد به دلیل اینکه عکسی از خود در کنار فرزند نوجوانش که حجاب ندارد منتشر کرد، از کار برکنار شد.
قانون حجاب اجباری شاید مهمترین ابزار سرکوب سیستماتیک زنان در ایران و برجستهترین نماد حکومت جمهوری اسلامی باشد. این قانون که پس از انقلاب ۱۳۵۷ به جامعه ایران تحمیل شد، بهرغم مقاومت گسترده زنان ایرانی، همچنان بهعنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی استفاده میشود.
با وجود تمام فشارها و محدودیتها، مبارزه زنان در دو سالی که از سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در ایران میگذرد ادامه داشته است. از چهرههای مشهوری که در مجامع و محافل علنی بدون حجاب ظاهر میشوند، تا آرزو بدری که خودرویش به خاطر «کشف حجاب» حکم توقیف داشت و با گلوله ماموران آسیب نخاعی دید و آهو دریایی که در اعتراض به برخورد حراست دانشگاه برهنه شد.
ظریف و علاج افکار عمومی جهان
اگر زنان به گفته ظریف در خیابانهای تهران بدون حجاب میگردند، نه به خاطر سهلگیری حکومت که ناشی از اراده آنها به مقاومت به رغم سختگیری حکومت است. آنچه او گفته قلب واقعیت از زبان کسی است که خود را مسئول «علاج» بحرانهای خودساخته جمهوری اسلامی در جهان معرفی میکند.
حکومت پیش از این، از زبان ظریف مردم ایران را کسانی معرفی کرده که «انتخاب کردهاند چنین زندگی کنند» یا مدعی شده «همجنسگرایان در ایران مجازات نمیشوند». ظریف کسی است که سال ۲۰۱۵ درباره جیسون رضاییان، خبرنگار بازداشتی واشنگتنپست گفت: «ما افراد را به خاطر عقایدشان زندانی نمیکنیم.»
او این بار مدعی شده پزشکیان با موافقت سران کشور، قانون حجاب را اعمال نمیکند و توضیح داده که منظورش از سران کشور، رهبر جمهوری اسلامی نیست بلکه رییس مجلس و رییس قوه قضاییه و دیگرانند. اما ظریف این را نگفته که علی خامنهای، مرجع نهایی تمام تصمیمات سیاسی و اجتماعی در ایران، چه نظری درباره حجاب دارد.
خامنهای بارها به صراحت اعلام کرده که خواستار «جمع شدن» بساط بیحجابی است. او همواره حجاب را اصلی غیرقابل تغییر خوانده که «حکم مسلم شرعی است و … از آن صرفنظر نمیشود کرد.»
آیا جمهوری اسلامی از سرکوب زنان دست خواهد کشید؟
اگر رفتار سیاسی جمهوری اسلامی را با نگاه به گذشته و با رجوع به تجربههای مشابه پیشبینی کنیم، انتظار اینکه سیاست حجاب اجباری برای کاهش تنش داخلی و فشار خارجی به ویژه در مقابل تهدیدهای احتمالی ترامپ کنار گذاشته شود، انتظار واقعبینانهای نخواهد بود.
حاکمان ایران همواره همین روش را درباره نقض حقوق بشر (از جمله مجازات اعدام و سرکوب بهائیان) و همچنین درباره سیاستهای منطقهای خود به کار بستهاند: در مجامع عمومی ژست انساندوستی و صلحطلبی میگیرند اما در عمل بازداشت و شکنجه میکنند و گروه شبهنظامی میسازند.
طرفه آنکه ظریف، همین دیپلمات مورد علاقه اصلاحطلبان در زمان تصدی وزارت خارجه، درباره سوریه گفته بود «ما پایگاه نظامی در آنجا نداریم» و در مورد ارسال موشک به حوثیها هم مدعی شده بود که: «این تسلیحات را به یمن ندادهایم.»
با این وصف، هرچند بازگشت ترامپ و تشدید فشارهای بینالمللی ممکن است جمهوری اسلامی را به سمت تغییرات ظاهری و نمایشی سوق دهد اما بعید است به تغییر معنادار و پایان حقیقی سرکوب زنان منجر شود.
تحمیل ایدئولوژی به مردم، از جمله در مورد حجاب اجباری، هم نماد هم مقوم ساختار قدرت جمهوری اسلامی است و کنار گذاشتن آن، پیامی ناخوشایند برای حامیان حکومت و در نتیجه جدیترین تهدید برای آن ساختار خواهد بود.