خامنهای پیشرفت میبیند و مردم پسرفت
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در آخرین سخنرانی خود گفت کشور در حال پیشرفت است و تاکید کرد که باید از طریق کار رسانهای این پیشرفتها به مردم نشان داده شود اما این گفتهها چیزی جز یک توهم نیست.
مردم هر روز فقیرتر میشوند و کشور در حال سقوط به عمق فقر است، در حالی که رهبر با اصرار بر توهم پیشرفت، خواستار تبلیغ آن از سوی رسانههاست.
حسین عظیمی، اقتصاددان برجستهای که حدود ۲۰ سال پیش درگذشت، میگفت: «رشد و توسعه اقتصادی باید خودش را بر سر سفره مردم نشان دهد.» اگر مردم سفرههای پر و توان خرید بالا داشته باشند، یعنی صحبتها درباره پیشرفت درست است اما اگر وضعیت سفره و معیشت مردم بدتر شود، تمام این ادعاها بیارزش خواهند بود.
امروزه خامنهای بارها در سخنرانیهایش تکرار میکند که کشور در حال پیشرفت است و ما به قلهها نزدیک میشویم اما واقعیتهای اقتصادی کشور این ادعاها را نقض میکنند. با تحلیل آمار و شاخصهای اقتصادی میتوان دریافت که این گفتهها غیرعلمی و غیرواقعی هستند.
شاخصهای اقتصادی از جمله تورم، درآمد سرانه و وضعیت تولید نشان میدهند که ایران نسبت به همسایگان خود، حتی در سطح منطقه، به شدت عقب افتاده است. تورم در قطر و عربستان سعودی حدود ۲ تا ۳ درصد است، در حالی که در ایران این رقم بالای ۴۰ درصد است. این شرایط نه تنها پیشرفت نیست، بلکه نشانگر پسرفت اقتصادی است.
درآمد سرانه ایران نیز، با بهترین برآوردها، حدود ۴ هزار دلار در سال است. در مقابل، شهروندان عربستان سعودی و قطر به ترتیب بیش از ۳۲ هزار و ۱۱۵هزار دلار درآمد سرانه دارند. این تفاوتها نشان میدهد که وضعیت اقتصادی ایران بهوضوح بحرانی است.
خامنهای با اصرار بر استفاده از واژه «پیشرفت» به جای اصطلاحات علمیتر نظیر «رشد» و «توسعه»، از مفاهیمی استفاده میکند که هیچ معیار و سنجشی برای آن وجود ندارد اما رشد و توسعه، دارای شاخصهای بینالمللی مشخصی هستند که براساس آنها میتوان وضعیت اقتصادی هر کشوری را سنجید.
شاخصهای اقتصادی، برخلاف چاپلوسان اطراف رهبر، حقیقت را نشان میدهند و نمیتوان آنها را با تبلیغات یا سخنان کلیشهای تغییر داد. رهبر جمهوری اسلامی به جای گوش دادن به اقتصاددانان و تحلیلهای علمی، ترجیح میدهد به مداحانی که ادعاهای او را تکرار میکنند، اعتماد کند. این افراد به جای تحلیلهای واقعی، تنها سخنان رهبر را بازگو میکنند تا او را خوشنود سازند.
اقتصاددانان معتقدند که برای حل مشکلات اقتصادی، ایران باید روابط خود را با جهان بهبود بخشد و رابطه حکومت با مردم را اصلاح کند اما خامنهای نه تمایلی به بهبود روابط بینالمللی دارد و نه گوش شنوایی برای مطالبات مردم. او با نادیده گرفتن واقعیتهای اقتصادی و تکیه بر توهمات خود، کشور را به سمت بحرانهای عمیقتر هدایت میکند.
ادامه این رویکردها، شکاف میان واقعیت اقتصادی و تبلیغات حکومتی را عمیقتر کرده و جامعه ایران را به سمت نارضایتی و اعتراض بیشتر سوق خواهد داد.