ترامپ در مورد جمهوری اسلامی چه خواهد کرد؟
وبسایت فریپرس در مطلبی به قلم جی سولومن به ارزیابی استراتژی دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی پرداخته است.
در این مطلب آمده «رییسجمهور بعدی آمریکا فرصتی بیسابقه برای فلج کردن گروههای موسوم به «محور مقاومت» و پایان دادن به تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب هستهای دارد. آیا ترامپ از این فرصت استفاده خواهد کرد؟»
متن کامل این گزارش را در زیر بخوانید:
از میان همه چیزهایی که در یک سال گذشته در جهان تغییر کرده، شاید هیچچیز به اندازه بخت جمهوری اسلامی و «محور مقاومت»اش چرخش چشمگیری نداشته است.
در اوایل سال ۲۰۲۴، به نظر میرسید که جمهوری اسلامی در آستانه تبدیل شدن به یک کشور مجهز به سلاح هستهای است و به نظر میرسید که نیروهای نیابتیاش بر خاورمیانه سلطه دارند. تروریستهای حماس قتلعام ۱۲۰۰ اسرائیلی را انجام داده بودند که بزرگترین قتلعام یهودیان از زمان هولوکاست بود. حملات راکتی حزبالله شمال اسرائیل را خالی از سکنه کرد و شبهنظامیان حوثی تقریبا تردد کشتیهای تجاری در دریای سرخ را متوقف کردند. در همین حال، بشار اسد، دیکتاتور سوریه و رهبر عرب متحد تهران، از سوی کشورهای عربی خلیج فارس و دیپلماتهای اروپایی مورد استقبال قرار گرفت.
مدت زمان یک سال، چه تفاوتی ایجاد کرده است. اسد اکنون در مسکو در تبعید است. حزبالله با آتشبس موافقت کرده است. حماس نیز به نظر میرسد نزدیک به یک توافق آتشبس دیگر است و نیروهای دفاعی اسرائیل بیشتر زرادخانه نظامی سوریه را طی ماه گذشته منهدم کردند.
همه اینها باعث شده است که استراتژیستهای نظامی آمریکایی و اسرائیلی به وبسایت «فری پرس» بگویند که دولت آینده دونالد ترامپ بخت بیسابقهای برای آسیب زدن بیشتر به اتحادهای تهران و به طور بالقوه پایان دادن به تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب هستهای دارد. سوال این است که کاخ سفید در اواخر ماه ژانویه چه خواهد کرد. در حالی که رییسجمهور منتخب آمریکا برای دوره جدید فعالیت خود آماده میشود، بحث در داخل دولت ترامپ و حزب جمهوریخواه در مورد چگونگی فشار واردن کردن تهاجمی بر تهران و وارد آوردن یک ضربه مهلک به حکومت ایران وجود دارد.
از یک طرف، افرادی مانند جیمز ریش سناتور جمهوریخواه آیداهو قرار دارند که میگوید: «من فکر نمیکنم که ما نیازی به پایان دادن به [حکومت ایران] داشته باشیم. آنها خودشان پایان مییابند.»
رییس جدید کمیته روابط خارجی سنا به فری پرس گفت: «آنها در مورد سلاح هستهای صحبت میکنند، اما این سلاح کجاست؟ آنها میتوانستند خیلی وقت پیش یک بمب اتمی داشته باشند. من فکر میکنم منصرف شدهاند.»
اما مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، ژنرال بازنشسته اچ آر مک مستر، دیدگاه متفاوتی دارد.
او به فری پرس گفت: ««فکر میکنم آنچه شما دارید میبینید این است که این محور [ایران] چقدر عمیقا ضعیف شده است. اگر نه لزوما نظامی، اما از منظر دیپلماتیک و مالی، فرصتی برای حمله وجود دارد. من فکر میکنم مشکل ترامپ این است که او در بسیاری از چیزها ثابت قدم است، اما در مورد دیگران بسیار ناهماهنگ است. او صلح را از طریق قدرت میفهمد، اما تمایل برای عقبنشینی نیز دارد.»
رییسجمهور منتخب آمریکا خود را با مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی احاطه کرده و پس از گزارشها مبنی بر توطئه عوامل جمهوری اسلامی برای ترور او، تهران را تهدید به بمباران کرده است. اما او همچنین قول داده که به دخالت ایالات متحده در جنگهای خاورمیانه پایان دهد و چشمانداز ایفای نقش دولتش در ملتسازی را رد کرده است. سوال این است که کدام جناح – مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی به رهبری مایک والتز مشاور امنیت ملی جدید و مارکو روبیو وزیر خارجه پیشنهادی، یا کسانی که بیشتر به انزوای آمریکا گرایش دارند، مانند جی دی ونس معاون رییسجمهور منتخب و تولسی گبرد، گزینه ترامپ برای ریاست اطلاعات ملی آمریکا، بیشترین تاثیر را خواهد داشت.
خود سناتور ریش از طریق سنا تاثیر قابل توجهی بر این پرونده سیاست خارجی خواهد داشت. این پیرمرد ۸۱ ساله، مانند اکثر رهبران جمهوریخواه، چین را رقیب اصلی ایالات متحده و مهمترین تهدید نظامی پنتاگون میداند نه ایران. او گفت: «[چین] چالش سیاست خارجی طولانی برای ایالات متحده در این قرن است. مردم آمریکا واقعا درک کاملی از چالشی که چین برای ما دارد ندارند.»
ریش و دیگر اعضای جمهوریخواه کنگره، از جمله تام کاتن و تد کروز، در هفتههای اخیر در گفتوگو با رسانهها از سقوط حکومت اسد استقبال و در عین حال نگرانیهای جدی خود را در مورد بازیگران سیاسی که ممکن است جایگزین او شوند، ابراز کردند.
آنها تردید ترامپ را در مورد توانایی واشینگتن برای شکل دادن به سیاست در دمشق تکرار کردند و گفتند که هدف اصلی ایالات متحده باید تامین امنیت ذخایر تسلیحات شیمیایی سوریه باشد و مطمئن شود که هم ایران و هم گروههای تروریستی مانند القاعده و دولت اسلامی (داعش) نمیتوانند به طور آشکار در آن کشور فعالیت کنند.
ریش گفت که به عنوان رییس کمیته روابط خارجی سنا تمایلی به لغو تحریمها علیه رهبران جدید سوریه که بسیاری از آنها با القاعده و سایر سازمانهای تروریستی ارتباط مستقیم دارند، ندارد. این سناتور گفت: «من طرفدار لغو تحریم آنها [در دمشق] نیستم تا زمانی که ببینیم واقعا چه رفتاری انجام میدهند».
یک سوال بزرگتر در سوریه برای دولت ترامپ این است که آیا حضور نظامی پنتاگون در این کشور را حفظ کند یا خیر.
رییسجمهور منتخب آمریکا، در اولین دوره ریاستجمهوری خود، هزاران نیروی آمریکایی را در یک عملیات نظامی که با گروههای کرد متحد شدند در شمال سوریه مستقر کرد و این نیروها به طور قابل توجهی داعش را ریشه کن کردند. اما ترامپ اشاره کرده که ممکن است اکنون این نیروهای آمریکایی را خارج کند، علیرغم این که همچنان هزاران عضو داعش در آنجا زندانی هستند.
ریش گفت: «فکر نمیکنم کردها بتوانند خودشان بدون ما با داعش بجنگند. و شما میبینید که بسیاری از اعضای داعش در سراسر دنیا پراکنده میشوند، این چیز خوبی نیست.»
پس از سقوط اسد، ترامپ در شبکههای اجتماعی نوشت که سوریه «جنگ ما نیست» و ایالات متحده اساسا باید از آشفتگی کنونی دور بماند. اما تعدادی از استراتژیستهای خاورمیانه که در مورد تیم انتقالی او کار میکنند میگویند با توجه به هزاران آمریکایی مستقر در سراسر سوریه و نشانههایی از احیای داعش، حفظ این موضعگیری دشوار خواهد بود.
یکی از مقامهای دوره اول ریاستجمهوری ترامپ که در برنامهریزی برای دوره بعدی نقش داشته، گفت: «مطمئنا کارهایی به جز اعزام نیروهای بیشتر وجود دارد که بتوانیم به رویدادها در سوریه شکل دهیم».
تعدادی از سیاستمداران و استراتژیستهای جمهوریخواه نیز ترامپ را تحت فشار قرار میدهند تا از شرایط ضعیف ایران برای هدف قرار دادن شبهنظامیان حوثی که به حمله به کشتیهای اسرائیلی و غربی از پایگاه خود در یمن ادامه میدهند، استفاده کند. اقدامات حوثیها هزینههای تجارت جهانی را افزایش داده زیرا نفتکشها و کشتیهای تجاری به سمت شاخ آفریقا هدایت میشوند. همچنین ایالات متحده میتواند عراق را برای قطع یا تضعیف روابط نظامی خود با جمهوری اسلامی تحت فشار قرار دهد.
الیوت آبرامز که در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ به عنوان نماینده ویژه او در امور ایران فعالیت میکرد، گفت: «من امیدوارم [فشار بر جمهوری اسلامی] را افزایش دهیم، و پیام به ایران باید این باشد: خب، شما حماس را از دست دادید، تا حد زیادی حزبالله را از دست دادید. شما اسد را به طور کامل از دست دادید. اکنون ما حوثیها را بهعنوان بخش مهمی از امپراتوری شما از بین میبریم.»
بسیاری از مقامات اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی زمانی معتقد بودند که محور مقاومت عملا تسخیرناپذیر است و اسد عملا در جنگ ۱۳ ساله خود علیه شورشیان عمدتا سنی پیروز شده است. اما اقدامات اسرائیل در سال گذشته نشان داد که این ارزیابیها چقدر نادرست بودند و باعث شد که تواناییهای نظامی تهران مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
سوال اصلی که اکنون در میان استراتژیستهای ترامپ مطرح میشود این است که آیا ایران با دانستن ضعف خود، ممکن است تلاشها برای ساخت بمب اتمی را تسریع بخشد یا آنها را کنار بگذارد؟
به گفته مقامات فعلی و سابق ایالات متحده، برای اولین بار، سرویس جاسوسی موساد اسرائیل در رهبری حزبالله، حماس، و جمهوری اسلامی به مراتب بیشتر از آنچه دولت بایدن تخمین میزد، نفوذ کرد. این نفود به اسرائیل اجازه داد تا رهبران محور مقاومت از بیروت تا دمشق و تهران را ترور کند و اساسا ساختارهای فرماندهی و کنترل حزبالله و حماس را از بین ببرد. استفاده اسرائیل از پیجرهای مملو از مواد منفجره برای کشتن یا زخمی کردن هزاران نفر از عوامل حزبالله، به ویژه ائتلاف تحت رهبری جمهوری اسلامی را متزلزل کرد.
همچنین عملیات نظامی مستقیم اسرائیل علیه جمهوری اسلامی، ضعفهایی را در دفاع جمهوری اسلامی آشکار کرد که پیشتر درک نشده بود. مقامات آمریکایی نگران بودند که هرگونه حمله به خاک ایران باعث شود که سپاه پاسداران به پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه حمله کند و حملات بالقوه ویرانگر را به مراکز غیرنظامی اسرائیل انجام دهد. اما اقدامات تلافیجویانه تهران محدود بود و بیشتر حملات موشکی آن توسط پدافند هوایی ایالات متحده و اسرائیل خنثی شد.
جان هانا، که به عنوان یک مقام ارشد خاورمیانه در کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش خدمت میکرد، به فری پرس گفت: «ما همچنین عواقب حمله مستقیم به جمهوری اسلامی را دست بالا ارزیابی کردیم. اسرائیل از کل مفهوم اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ابهامزدایی کرد. این یک نقطه عطف مهمی است.»
مشاوران فعلی و سابق ترامپ میگویند که از نزدیک در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه این تحولات میتواند به دولت ترامپ اجازه دهد ایران و همچنین متحدان تهران، یعنی روسیه و چین را تضعیف کند.
یکی دیگر از پرسشها، تمایل ترامپ برای به چالش کشیدن مستقیم رهبری جمهوری اسلامی در خود ایران است. سایتهای خبری تندرو ایران از رها کردن اسد توسط سپاه پاسداران پس از سرمایهگذاری عظیم مالی و نظامی تهران در رژیم او انتقاد کردهاند. روزنامهنگاران ایرانی اختلاف میان اعضای سپاه در شبکههای اجتماعی را دنبال کردهاند و بسیاری از این اعضا از اینکه جمهوری اسلامی پس از حملات هوایی و ترور رهبران محور مقاومت مانند حسن نصرالله و اسماعیل هنیه پاسخ بیشتری به اسرائیل نداد، خشمگین هستند.
خامنهای در سخنرانی اخیر خود اسرائیل و آمریکا را مقصر سقوط اسد دانست و قول داد از محور مقاومت دفاع کند. او گفت که «جبهه مقاومت» را نمیتوان شکست داد یا از بین برد.
مقامهای جدید دولت ترامپ، از جمله مشاور امنیت ملی او، قول دادهاند که «فشار حداکثری» را عمدتا از طریق تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی ایران دوباره بر تهران اعمال کنند.
اما مشخص نیست که آیا ترامپ از عملیاتهایی برای بیثبات کردن رژیم در داخل، مانند حمایت مالی از جنبشهای سیاسی، کارگری و قومی ضد جمهوری اسلامی یا از عملیات اطلاعاتی در داخل ایران برای برجسته کردن ناکامیهای رژیم حمایت میکند یا خیر.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بارها ویدیوهایی را منتشر کرده و از مردم ایران خواسته تا این رژیم را سرنگون کنند.
مهمترین موضوع باقیمانده، سرنوشت برنامه هسته ای ایران است.
فری پرس اخیرا گزارش داد که نیروی هوایی اسرائیل در حمله خود به جمهوری اسلامی، یک تاسیسات هستهای کلیدی را منهدم کرد و پدافند هوایی و قابلیتهای تولید موشک جمهوری اسلامی را به شدت کاهش داد. نتانیاهو و مشاورانش تمایل خود را برای استفاده از بیثباتی ایران برای تخریب بیشتر زیرساختهای هستهای ایران نشان دادهاند و آنها به دنبال کمک ترامپ هستند.
جکوب ناگل، مشاور امنیت ملی سابق نتانیاهو، نسبت به ترکیب اعضای دولت آینده ترامپ نسبت به همکاری احتمالی با اسرائیل در مورد جمهوری اسلامی، ابراز خوشبینی کرد و افزود که حتی احتمال پیوستن ترامپ به اسرائیل در اقدامی علیه جمهوری اسلامی وجود دارد.