مرز سوریه و لبنان، مسیر دو سویه امید و هراس

با سقوط حکومت ۵۰ ساله خاندان اسد در سوریه، مرز این کشور با لبنان به صحنه حرکت دو سویه شهروندان تبدیل شده‌ است. در حالی که برخی پناهندگان سوری با امید به آینده‌ای بهتر و یافتن عزیزان مفقود شده به کشور باز می‌گردند، گروهی دیگر، به‌ویژه اقلیت‌های مذهبی، راه مهاجرت در پیش گرفته‌اند.

به گزارش نیویورکر، در نقطه صفر مرزی میان سوریه و لبنان، جایی که خط قرمز و سفید پایان خاک لبنان را نشان می‌دهد، بر تابلوی آبی رنگی به دو زبان عربی و انگلیسی نوشته شده: «به سوریه خوش آمدید!»

کمی آن طرف‌تر، شهروندان خشمگین روی تصویر بشار اسد در بیلبورد تبلیغاتی یک بانک، کلمه «سگ» را نوشته‌اند. این تصویر مخدوش‌شده رییس‌جمهوری سرنگون‌شده سوریه، نشانه‌ای نمادین از پایان دوران حکومت خاندان اسد است که بیش از پنج دهه بر سوریه حکومت کردند.

به نوشته نیویورکر، در روزهای پس از سقوط اسد، مرز سوریه و لبنان شاهد حرکت دو سویه مردم است: خانواده‌هایی با چمدان‌های چرخ‌دار و پتو، برخی به سمت لبنان می‌روند و برخی به سوریه باز می‌گردند. آن‌ها که لبنان را به مقصد سوریه ترک می‌کنند، از زیر پرچم‌های پاره شده اسد و پدرش حافظ عبور می‌کنند و از میان پست‌های بازرسی متروکه می‌گذرند.

روایت‌های بازگشت و فرار

اسعد زین‌الدین، سرآشپزی که سال ۲۰۱۲ پس از اعدام برادرش در زندان‌های رژیم اسد به لبنان گریخته است، حالا با همسر، شش فرزند و دو نوه‌اش «دوباره» راهی لبنان است. او که در جنوب لبنان یک ساندویچ‌فروشی به نام «فلافل خوشمزه» داشته، چند ماه پیش به دلیل حملات اسرائیل به مواضع حزب‌الله به سوریه بازگشته اما اکنون با چشم‌اندازی از بی‌ثباتی در سوریه، ترجیح می‌دهد به لبنان برگردد.

در میان خانواده زین‌الدین، اختلاف نظر درباره محل زندگی آینده چشمگیر است. زهرا، دختر ۲۲ ساله‌ او که کیف سن لوران به دست دارد، از تبعیض علیه سوری‌ها در لبنان می‌گوید، در حالی که خواهر کوچک‌تر او، لیلا، که هنگام ترک سوریه نوزاد بوده، لبنان را ترجیح می‌دهد.

جست‌وجوی بی‌پایان برای یافتن گمشدگان

در سوی دیگر داستان، انس مظلوم، مردی ۳۰ ساله با ریش قرمز پرپشت که در ۱۳ سالگی برای فرار از خدمت سربازی اجباری، سوریه را ترک کرده، حالا به امید یافتن برادرش، عابدالرحمن بازگشته است

برادر او، صاحب یک شیرینی‌فروشی در شهر حما، در سال ۲۰۱۴ به دست رژیم اسد دستگیر و به زندان مخوف صیدنایا منتقل شد. زندانی که گفته می‌شود پس از اعتراضات دست‌کم ۳۰ هزار نفر در آن جان باخته‌اند.

مظلوم پنج روز تمام زندان‌ها و بیمارستان‌ها را جست‌وجو کرده و شب‌ها در اقامتگاه‌های متروکه خوابیده اما هیچ نشانی از برادرش نیافته است.

آخرین خبر از عابدالرحمن به سال ۲۰۲۱ برمی‌گردد، زمانی که یک زندانی آزاد شده خبر از زنده بودن او داده بود.

همسر عابدالرحمن هنگام دستگیری‌اش سه ماهه باردار بوده و حالا دختر ۱۰ ساله‌اش، مدام سراغ پدر را می‌گیرد.

وعده‌های رهبری جدید

جنگ داخلی سوریه که با خیزش مردمی علیه حکومت اسد آغاز شد، نزدیک به ۱۴ سال به طول انجامید و حدود ۶۰۰ هزار قربانی بر جای گذاشت.

اکنون احمد الشرع (محمد الجولانی)، رهبر جدید سوریه، وعده داده که حقوق همه اقلیت‌های مذهبی را محترم خواهد‌ شمرد.

با این حال، پیشینه گروه هیات تحریر شام نگرانی‌هایی را برانگیخته‌است؛ به‌ویژه آن که این گروه در سال ۲۰۲۱ از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان استقبال کرده بود.

عابدالباری الاسعد، فرمانده محلی هیات تحریر شام که مسئولیت جنگ در محدوده‌ای ۱۵ کیلومتری در امتداد کوه‌های میان لبنان و سوریه را بر عهده داشته، با خنده از شباهت نامش به بشار اسد می‌گوید و تاکید می‌کند بر خلاف تصویر رسانه‌ها، آن‌ها به دنبال «ایجاد امنیت برای همه گروه‌های مذهبی» هستند.

او به نیویورکر می‌گوید که سربازانش نان را میان شیعیان و مسیحیان باقی‌مانده در شهر توزیع می‌کنند.

در خیابان‌های شهر مرزی، زندگی جریان دارد. موتورسواران در رفت و آمدند و مردم مشغول خرید نان و سوخت هستند. تغییر در قیمت‌ها که پیش از این تحت کنترل رژیم اسد بود، کاملا محسوس است. به گفته اهالی محل، اکنون قیمت نان از دو دلار به ۳۵ سنت کاهش یافته است.

ذاتانی، یکی از ساکنان محلی، در حالی که در میانه بازار شلوغ ایستاده، به نیویورکر می‌گوید: «درباره الشرع چیز زیادی نمی‌دانم اما او برای ما قهرمان است چون ما را از شر اسد خلاص کرد و ظاهرا به همه ادیان احترام می‌گذارد.»

مردی به نام خلیل عابدالنبی که یک طراح مد بوده، با کنجکاوی به این گفت‌وگو نزدیک شده. خلیل که برای فرار از سربازی اجباری سوریه را ترک کرده، از جغرافیای پیچیده منطقه مرزی می‌گوید.

او توضیح می‌دهد که چگونه روستای سنی‌نشین «یابوس»، زادگاهش، در یک سوی جاده قرار دارد و روستای شیعه‌نشین «جدیدت» که تا چند روز پیش در کنترل حزب‌الله بوده، در سوی دیگر.

در میان خرابه‌های جدیدت که هدف حملات هوایی اسرائیل قرار گرفته، نشانه‌های زندگی عادی همچنان به چشم می‌خورد؛ از یک قوطی خالی آبجو گرفته تا کارت تبریکی با پیام «تا همیشه با هم می‌مانیم».

نگرانی‌های اقلیت‌ها

در پایان روز اما روایت‌های متفاوتی هم شنیده می‌شود. چهار خانواده شیعه که دور آتشی نشسته‌اند، از قتل همسایگانشان در دمشق و حمص می‌گویند.

ابو یوسف، صاحب یک گیم‌نت محلی، فروشگاهش را که محل جمع شدن نوجوانان برای بازی «کال آو دیوتی» بوده، تعطیل کرده و همراه خانواده‌اش راهی لبنان شده است.

برادر او ابوعلاء که زمانی در ارتش اسد خدمت کرده، به نیویورکر می‌گوید: «قیمت‌ها بالا بود اما در دوران اسد احساس امنیت می‌کردیم.»

آن‌ها آخرین خانواده شیعه محله‌شان هستند که سوریه را ترک می‌کنند.

به نوشته نیویورکر، این روایت‌های متناقض از امید و ترس، بازگشت و فرار، نشان می‌دهد که سوریه در آستانه دوره‌ای جدید است اما خاطره گزنده فرقه‌گرایی و خشونت‌های گذشته، شیرینی لحظات اولیه آزادی را به کام بسیاری تلخ کرده است.

در حالی که برخی به آینده‌ای روشن امیدوارند، عده‌ای دیگر نگرانند که مبادا تاریخ تکرار شود و شادی این روزها جای خود را به انتقام‌جویی‌های فرقه‌ای بدهد.