مردمی معترضتر، نسلی جسورتر و حکومتی نگرانتر
سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، فرصتی برای بررسی نتایج و دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» است. با گذشت دو سال از این رویداد، باید پرسید: ما اکنون در کجا ایستادهایم و خیزش یاد شده به چه تغییرات و تحولات اجتماعی منجر شده است؟
این اعتراضات چرا همچنان نگرانکننده برای حکومت باقی ماندهاند و چرا هرگونه اعتراض کوچک در گوشهای از کشور به عنوان تهدیدی جدی برای بقا و موجودیت نظام تلقی میشود؟
در حالی که حکومت میکوشد پرونده این اعتراضات را ببندد، همچنان موفق به این امر نشده است. با وجود تمامی سرکوبها، کشتارها، و بازداشتها، اعتراضات همچنان ادامه دارد و موج خشم و نارضایتی مردم فروکش نکرده است.
بزرگترین و عمیقترین اعتراض علیه جمهوری اسلامی
خیزش «زن، زندگی، آزادی» بدون تردید بزرگترین و عمیق ترین اعتراض علیه جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته بود. پیش از آن، اعتراضات ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ به وقوع پیوسته بودند، اما هیچیک به وسعت و شدت خیزش مهسا نبودند. این اعتراضات نه تنها در تعداد شهرها، بلکه در عمق نفوذ اجتماعی خود تفاوت داشتند و در خیزش مهسا فاصله میان مردم و حکومت به بالاترین حد خود رسید.
این خیزش تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران بر جای گذاشت. اولین و شاید مهمترین دستاورد آن، ایجاد یک شکاف بیسابقه بین مردم و حکومت بود. مردم ایران اکنون دو دوره متفاوت را تجربه میکنند: پیش و پس از خیزش زن، زندگی، آزادی. این رویداد برای بسیاری نقطه عطفی در نگرش آنها به حکومت و ضرورت عبور از جمهوری اسلامی شد.
شدیدترین سرکوبهای خیابانی
جمهوری اسلامی، در واکنش به این اعتراضات که بقای خود را در خطر میدید، به یکی از شدیدترین سرکوبهای خیابانی دست زد. گزارشهای حقوق بشری از کشته شدن صدها نفر و بازداشت هزاران نفر دیگر حکایت دارند، اما آمار دقیق همچنان نامشخص است. خشونت سیستماتیک حکومت در سرکوب مخالفان، از خیابانها گرفته تا بازداشتگاهها، به حدی رسید که در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه بوده است.
مقاومت بیشتر در برابر تحمیل حجاب اجباری
یکی از دستاوردهای اصلی خیزش مهسا، افزایش مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری بود. این مسئله از زمان شروع اعتراضات به یکی از مطالبات اصلی جامعه تبدیل شد و حکومت با چالشی جدید و گسترده در مواجهه با زنان معترض روبرو شده است. بعد از خیزش مهسا زنان ایران که پوشش اختیاری را مطالبه می کنند دیگر هرگز به وضعیت پیش از خیزش مهسا برنگشتند. مطالبه لغو حجاب اجباری اکنون از مطالبات اصلی جامعه ایران است.
گسترش اعتراضات صنفی و زندگی محور اقشار مختلف
یکی دیگر از نتایج این خیزش، افزایش اعتراضات صنفی و زندگی محور اقشار مختلف بود. معلمان، بازنشستگان، کارگران و اکنون کشاورزان، دامداران و پرستاران نیز به صفوف معترضان پیوستهاند. این گروههای مختلف اکنون به ملت معترضی تبدیل شدهاند که حمایتهای متقابل آنها از یکدیگر نیز قابل مشاهده است.
حکومتی نگرانتر
دو سال پس از شروع خیزش مهسا، حکومت همچنان با نگرانی از احتمال بازگشت اعتراضات خیابانی مواجه است. در سالگرد این خیزش، حکومت دوباره مجبور شده نیروهای امنیتی را به خیابانها بیاورد، مغازهداران را تهدید کند و تعداد دوربینهای امنیتی را افزایش دهد. این پرسش مطرح است: اگر حکومت توانسته به اعتراضات غلبه کند، چرا همچنان تا این حد نگران است؟
واقعیت این است که حکومت از این موضوع که نمیداند کدام تجمعات اعتراضی ممکن است دوباره به اعتراضات سراسری منجر شود، دچار ترس و اضطراب است. این نگرانیها برای حکومت فرساینده بوده و باعث شده تا هر تجمع کوچکی به چشم یک خطر بزرگ نگریسته شود.
کمبود نیروهای سرکوب
یکی از مشکلات حکومت در مقابله با اعتراضات که خیزش زن، زندگی، آزادی آن را برجسته کرد، کمبود نیروی سرکوب حکومت بود. برای نخستین بار در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸، حکومت به دلیل گستردگی اعتراضات با کمبود نیرو مواجه شد و مجبور شد نیروهای ارتش را برای حفاظت از برخی اماکن به کار گیرد. این کمبود نیرو در خیزش مهسا نیز تکرار شد و باعث شد تا فرمانده یگانهای ویژه اعلام کند که باید تعداد نیروهای خود را دو برابر کنن و برای مقابله با اعتراضات در ۴۰۰ نقطه آماده باشند.
نقش ایرانیان خارج از کشور در اصلاح ذهنیت جهانی به ایران
در کنار اعتراضات داخلی، تجمعات ایرانیان خارج از کشور نیز در سالگرد خیزش مهسا بار دیگر توجهها را به خود جلب کرده است. این تجمعات در دو سال گذشته توانست دوگانهای که حکومت میان ایرانیان داخل و خارج کشور ایجاد کرده بود را باطل کند. ایرانیان خارج از کشور ثابت کردند که به اندازه ایرانیان داخل کشور عاشق میهن خود هستند و دلنگران وضعیت کشورشان هستند.
همچنین، این تجمعات تصویر جهانی از ایران و ایرانیان را تغییر داد. جهان، ایرانیانی را دید که با پیشگامی زنان برای حقوق بشر و دموکراسی ایستادهاند. این تجمعات به تغییر دیدگاههای بینالمللی نسبت به ایران کمک کرد و نگاه دنیا به ایرانیان را بهبود بخشید.
برآمدن نسل جدید معترض
اما شاید مهمترین دستاورد خیزش مهسا، برآمدن یک نسل جدید معترض، معروف به دهه هشتادیها بود. این نسل، که بیشتر معترضان را تشکیل میداد، به دلیل خواستههای متفاوت خود از نسلهای پیشین متمایز است. این نسل، برخلاف نسلهای قبلی، دیگر نه به انتخابات جمهوری اسلامی اعتقادی دارد و نه به دعواهای داخلی اصلاحطلبان و اصولگرایان. آنها خواستار عبور از کل نظام هستند و برای یک زندگی معمولی اعتراض میکنند.
این نسل جدید، جسورانهتر از نسلهای قبلی در مقابل حکومت ایستاده است و حاضر به قبول محافظهکاری نسلهای پیشین نیست. شعارهای آنها علیه رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای حاکمیتی، قداستهای کاذب حکومت را در هم شکسته و راهی تازه برای آینده ایران ترسیم کرده است.
خیزش زن، زندگی، آزادی، اگرچه ممکن است در مقاطع زمانی کوتاهمدت فروکش کرده باشد، اما تاثیرات آن در عمق جامعه ایران ماندگار است. این اعتراضات، فاصلهای بیسابقه میان مردم و حکومت ایجاد کرد و نسل جدیدی از معترضان را به میدان آورد. حکومتی که نتوانسته به خواستههای مردم پاسخ دهد، همچنان به سرکوب متوسل میشود، اما تجربه نشان داده که سرکوب به جای کاهش اعتراضات، تنها موجب رادیکالتر شدن آنها شده است.
تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران ادامه دارد و خیزش مهسا نقطهای است که نشان میدهد مسیر تغییر اجتنابناپذیر را نشان می دهد. تغییری برای یک زندگی معمولی. فرصتی که چندین نسل است از ایرانیان و بعد از انقلاب ۱۳۵۷ دریغ شده است.
***
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد. ویدیوی کامل برنامه سیاست با مراد ویسی را میتوانید اینجا ببینید.