تحلیل

رویای هاب گازی و افزایش نقش روسیه در امنیت انرژی ایران

امید شکری
امید شکری

محقق مدعو دانشگاه جرج میسون

جواد اوجی، وزیر نفت ایران، از قراردادی با روسیه برای واردات گاز طبیعی خبر داد که آن‌ را «شاهکار دیپلماسی انرژی» دولت ابراهیم رئیسی خواند، اما بررسی شرایط و پیامدهای آن نشان می‌دهد که این قرارداد زمینه‌ای برای افزایش نقش و اثرگذاری انرژی در حوزه امنیت انرژی ایران فراهم خواهد کرد.

در سال‌های اخیر، افزایش ناترازی در تولید و مصرف گاز طبیعی، بنزین و برق یکی از چالش‌های اصلی دولت‌ها در ایران بوده است.

به‌رغم تلاش ظاهری دولت‌ها فعلا مشکل ناترازی در بخش انرژی رفع نشده است. باید اشاره کرد که واردات و سوآپ گاز طبیعی یکی از برنامه‌های دولت رئیسی برای جبران بخشی از ناترازی در بخش گاز طبیعی بود.

تداوم وضعیت بحرانی صنعت انرژی ایران موجب شده تا نگرانی‌ها در مورد چالش‌های امنیتی بحران انرژی در سال‌های آینده در بین کارشناسان انرژی و دست‌اندرکاران صنعت انرژی افزایش یابد.

بنا بر برخی محاسبات کارشناسان مستقل انرژی، در افق سال ۱۴۱۰ اگر روند فعلی مصرف انرژی مدیریت نشود، در بخش‌های مختلف انرژی دامنه بحران یعنی کسری افزایش خواهد یافت. عبدالله باباخانی، از سرمایه‌گذاران این حوزه اشاره کرده که تا سال ۱۴۱۰ در بخش گاز طبیعی، ایران روزانه با حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب کسری روبه‌رو خواهد بود که این میران در پیک زمستان به ۸۰۰ میلیون متر مکعب هم خواهد رسید.

با همین ملاحظات، کسری بنزین روزانه به ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر و کسری برق هم به بین ۶۰ تا ۸۰ گیگاوات خواهد رسید. در بخش نفت نیز شرایط بحرانی خواهد بود، یعنی ایران با تداوم روند فعلی مجبور به واردات ۵۰۰ هزار بشکه در روز خواهد شد.

تابستان سال ۱۴۰۱ خبرگزاری فارس از تمایل جمهوری اسلامی برای واردات ۵۰ تا ۶۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی از روسیه خبر داد. این در حالی است که همان موقع تفاهم‌نامه ۴۰ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه به امضا رسید تا گازپروم در پروژه های نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند.

ایران و مرکزیت تجارت گاز روسیه

برای سال‌ها، ایران به عنوان دومین دارنده بزرگ منابع گاز طبیعی، رویای تبدیل شدن به هاب تجارت گازی منطقه را دنبال کرده است. هر چند در سال‌های اخیر این هدف با چالش‌های متعددی مواجه بوده، اما خرداد ۱۴۰۲ با آغاز واردات گاز از ترکمنستان، برخی رسانه‌های دولتی ایرانمدعی شدند این رویا به تحقق نزدیک‌تر شده است.

باید اشاره کرد که با آغاز به کار دولت رئیسی، سوآپ گاز ترکمنستان در چارچوب قراردادی با جمهوری آذربایجان با حجم سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب شروع شد و حدود یک سال پیش با توافق طرفین، حجم سوآپ گاز تقریبا به دو برابر افزایش یافت.

از سویی، اسفند سال گذشته، پس از فقدان توافق آذربایجان و ترکمنستان در مورد قیمت گاز، پرونده سوآپ گاز ترکمنستان پس از دو ماه توقف بسته و مذاکرات دوجانبه‌ای میان ایران و ترکمنستان برای واردات گاز آغاز شد.

روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه نیز جواد اوجی، وزیر نفت در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت که امضای سند انتقال گاز طبیعی روسیه به ایران «شاهکار دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم» بوده و امضای این قرارداد می تواند موجب «انقلاب اقتصادی و تامین امنیت انرژی کشورهای همسایه از طریق ایران» شود.

به گفته اوجی، این قرارداد ۳۰ ساله است و چند وجه خواهد داشت. اولا، روسیه خط لوله مورد نیاز را در زیر دریا خواهد ساخت و هزینه ساخت این خط لوله را پرداخت خواهد کرد. دوما، از طریق این خط لوله روزانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز روسیه به ایران صادر خواهد شد و با این حجم واردات، پایداری گاز در شبکه گاز کشور تقویت خواهد شد و ظرفیت صادرات گاز ایران نیز افزایش خواهد یافت. سوما، در ضمن اجرایی شدن این قرارداد سالیانه ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار تبادلات مالی عاید ایران می‌شود.

وزیر نفت قرارداد گازی با روسیه را شاهکار دیپلماسی دولت رئیسی خواند
وزیر نفت قرارداد گازی با روسیه را شاهکار دیپلماسی دولت رئیسی خواند

بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، روسیه که مرز مشترکی با ایران ندارد، قصد دارد یک خط لوله از بستر دریای خزر احداث کند تا گاز طبیعی را به ایران منتقل کند.

با این حال، برخی کارشناسان انرژی بر این باورند که اگر روسیه قصد دارد این گاز را از طریق ایران به کشور دیگری مثل عراق یا ترکیه ترانزیت کند، باید خط لوله را تا مرز ایران با آن کشور سوم ادامه دهد. در غیر این صورت، اگر هدف تحویل گاز به ایران باشد، خط لوله باید به نقطه‌ای در ساحل جنوبی دریای خزر متصل شود که به شبکه گاز ایران وصل باشد. از آنجا، ایران می‌تواند گاز را برداشت کند و بخشی از آن را از طریق شبکه خطوط لوله خود به کشورهای دیگر صادر کند.

این پروژه نیازمند ساخت یک خط لوله دریایی به طول حدود هزار کیلومتر است که صرف‌نظر از مسائل حقوقی دریای خزر، سرمایه‌گذاری عظیمی از سوی روسیه می‌طلبد. با توجه به سوابق، اینکه اجرای چنین سرمایه‌گذاری چه‌قدر قابل تحقق است، مورد سوال قرار می‌گیرد.

مساله تجارت گاز و دولت پزشکیان

تبدیل شدن ایران به مرکز تجارت گاز در منطقه در حالی مطرح می‌شود که هنوز دولت چهاردهم آغاز به‌کار نکرده است. بهتر بود چنین قراردادی در دولت جدید به امضا می‌رسید. پس از حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریم‌های غرب، شرایط برای حضور روسیه در بازار انرژی اروپا سخت‌تر شد و مسکو تصمیم گرفت بازار صادراتی گاز طبیعی خود را بر روی شرق آسیا و جنوب غرب آسیا متمرکز کند.

افزایش صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه نیز اولویت اول وزارت نفت در سال‌های اخیر بود. هرچند تداوم تحریم‌ها، افزایش میزان مصرف و استراتژی اشتباه جمهوری اسلامی در بخش گاز طبیعی موجب شد تا ایران هیچ وقت نتواند در بازار جهانی گاز نقش مهمی ایفا کند.

قرارداد ۳۰ ساله واردات گاز روسیه به بهانه تبدیل شدن ایران به مرکز تجارت گاز در تضاد با دینامیک‌های بازار جهانی انرژی است. ایران شاید بتواند گاز طبیعی ترکمنستان و عراق را سواپ کند، اما واردات گاز طبیعی روسیه فقط برای جبران بخشی از کمبود گاز طبیعی صورت می‌گیرد.

از سویی، پیش‌بینی می شود که ایران سالیانه حدود ۲۷میلیارد دلار، به قیمت امروز ۲۵ سنت، باید به روسیه پرداخت کند. البته در تابستان‌ها ایران می‌تواند با خط لوله صلح مقداری را به پاکستان و هند بفروشد.

باید یادآوری کرد که ساخت خط لوله به دست روسیه به معنای کنترل روسیه بر این خط لوله خواهد بود. همچنین این را نباید از یاد برد که تفاهم‌نامه ۴۰ میلیارد دلاری گازپروم با وزارت نفت عملیاتی نشد.

روس‌ها در سال‌های گذشته فقط در میادینی در ایران سرمایه‌گذاری کردند که تولید آن بازار صادراتی روسیه را تهدید نمی‌کرد، حال سوال اینجاست که چرا مسکو باید بخواهد به ایران اجازه دهد که گاز طبیعی وارداتی را به کشورهایی صادر کند که بازار هدف مسکو هستند.

در دوران بحران انرژی، اصولگرایان با شعار «زمستان سخت اروپا» مدعی بودند که گاز طبیعی ایران می‌تواند بحران انرژی اروپا را حل و فصل کند، اما امروز ایران به واردکننده گاز طبیعی روسیه تبدیل شده است. اگر این قرارداد اجرایی شود نفوذ روسیه در امنیت انرژی ایران افزایش خواهد یافت و ایران با دارا بودن دومین ذخیره گاز طبیعی به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد و باید شاهد از دست رفتن فرصت‌ها در بازار منطقه‌ای و جهانی گاز طبیعی باشد.