بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه معنایی برای پزشکیان و جمهوری اسلامی دارد؟
سوء قصد نافرجام به جان دونالد ترامپ، احتمال پیروزی او در انتخابات آبان ۱۴۰۳ را تقویت کرده است؛ چهار ماه مانده به انتخابات، اغلب نشانهها حکایت از پیروزی ترامپ دارد. اگر او به کاخ سفید بازگردد چه شرایطی در انتظار جمهوری اسلامی خواهد بود؟
ترامپ پیش از این، از زمستان ۱۳۹۷ تا زمستان ۱۳۹۹ رییسجمهوری آمریکا بود. همزمان با او در جمهوری اسلامی، اصلاحطلبان با حسن روحانی در قدرت بودند. در دهه نود شمسی، اصلاحطلبان در پیوند با کارگزاران و اعتدالیون (جریان هاشمی رفسنجانی) در اوج قدرت بودند. آنها سرپرستی مذاکرات هستهای را که تا زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در شورای عالی امنیت ملی- و تحت نظر علی خامنهای بود، به وزارت امور خارجه برده بودند.
در دولت حسن روحانی، مثلث محمدجواد ظریف، عباس عراقچی و علی اکبر صالحی، موفق شدند تنش قدیمی هستهای جمهوری اسلامی را به برجام ختم کنند. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه ترامپ رییسجمهوری آمریکا شد. او اردیبهشت سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شد و با آنکه اروپایی ها هنوز به برجام پایبند بودند، اما اعمال تحریمهای مجدد و پیگیری سیاست فشار حداکثری از سوی آمریکا عملا برجام را به کما برد.
از بخت بد اصلاحطلبان، بعد از آن کرونا هم شایع شد. در این دوره، یعنی سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، وضعیت اقتصادی ایران بهطرز کم سابقهای دچار بحران شد. بحران اقتصادی تبعات سیاسی و اجتماعی هم داشت؛ برجستهترین نمونه این تبعات، اعتراضات گسترده آبان ۱۳۹۸ بود.
تورم
نرخ تورم در پایان سال ۱۳۹۶، حدود ۹/۶ درصد بود، سال ۱۳۹۷ و در پایان اولین سالی که ترامپ از برجام خارج شد، نرخ تورم به ۲۶/۹ درصد رسید. سال ۱۳۹۸، تورم ۳۴/۸ درصد بود؛ در همین سال بود که دولت حسن روحانی بنزین را سه برابر گران کرد. افزایش نرخ تورم در آخرین سال دولت روحانی یعنی ۱۳۹۹ به ۳۶/۴ درصد رسید.
در پایان سال ۱۴۰۲، نرخ تورم ایران طبق اعلام بانک مرکزی ۵۲/۳ درصد بود. اگر همین روند با آمدن مجدد ترامپ تکرار شود، نرخ تورم در پایان سال ۱۴۰۳ باید با افزایش ۱۷/۳ واحد درصد به ۶۹/۶ درصد، در پایان سال ۱۴۰۴ با افزایش ۷/۹ واحد درصد به ۷۷/۵ و در پایان سال ۱۴۰۵ به ۷۹/۱ درصد برسد. البته در شرایطی که ریال در این وضعیت قدرت خود را از دست بدهد و در صورتی که جلو فروش نفت جمهوری اسلامی گرفته شود، بروز ابرتورم دور از ذهن نیست.
نرخ دلار
قیمت دلار، اسفند ۱۳۹۶ در بازار آزاد حدود ۴/۸ هزار تومان بود. در اسفند سال ۱۳۹۷ قیمت دلار به ۱۲/۹ هزار تومان رسید. دلار در اسفند ۱۳۹۸ حدود ۱۵/۴ و در اسفند ۱۳۹۹ حدود ۲۵/۲ تومان معامله شد. اگر همین نسبت بعد از آمدن ترامپ تکرار شود، دلار در پایان سال ۱۴۰۳ باید به حدود ۱۵۴ هزار، در پایان سال ۱۴۰۴ به حدود ۱۸۴ هزار و در پایان سال ۱۴۰۵ به حدود ۳۰۱ هزار تومان برسد.
فروش نفت
جمهوری اسلامی به درآمدهای نفتی وابسته است. در سال ۱۳۹۶، و پیش از خروج ترامپ از برجام جمهوری اسلامی به طور متوسط روزانه ۲/۱۴ میلیون بشکه نفت می فروخت. سال ۱۳۹۷ و پس از برجام این عدد به ۱/۵۴ میلیون بشکه در روز رسید. سال ۱۳۹۸، یکی از بدترین سالهای جمهوری اسلامی رقم خورد و فروش نفت به ۴۲۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت. سال ۱۳۹۹، همزمان با پایان دولت اول ترامپ و آغاز ریاست جمهوری بایدن، فروش نفت ایران دو برابر و به ۹۰۰ هزار بشکه رسید.
اعداد متناقضی از صادرات نفت جمهوری اسلامی منتشر شده است، اما بهطور میانگین در سال ۱۴۰۲، جمهوری اسلامی توانسته به طور متوسط روزانه ۱/۴ میلیون بشکه نفت بفروشد. اگر شرایط سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ دوباره تکرار شود، فروش نفت جمهوری اسلامی امسال به حدود یک میلیون بشکه، سال ۱۴۰۴ به روزی ۲۷۰ هزار بشکه و سال ۱۴۰۵ به روزی ۵۸۷ هزار بشکه خواهد رسید.
چه چیزهایی فرق کرده است؟
بازگشت ترامپ به قدرت در آمریکا همزمان با بر سر کار بودن دولت ابراهیم رئیسی، میتوانست شرایط بغرنجی را رقم بزند، اما مرگ ابراهیم رئیسی در سقوط هلیکوپتر و تعیین مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت، کورسوی امیدی برای جمهوری اسلامی گشوده است.
در این شرایط پر بیراه نیست که همزمان با سریال حضور پزشکیان در هیاتهای عزاداری و سینهزنی، ظریف مشغول چیدن کابینه دولت آینده شده باشد؛ هرچند ظریف سابقه معامله با غرب را در دولت روحانی در کارنامه دارد، اما شرایط امروز با آن زمان تفاوتهایی دارد.
از یک طرف، در دولت اول ترامپ، شیوع کرونا نه تنها ایران، بلکه همه کشورهای جهان را متاثر کرد؛ امروز دیگر خبری از کرونا نیست. اما اتفاقی دیگر رخ داده است: «حملات ۷ اکتبر» و «وعده صادق».
در پانزدهم مهر ماه ۱۴۰۲، حماس به اسرائیل حمله بی سابقهای انجام داد، حدود شش ماه بعد از آن هم جمهوری اسلامی برای اولین بار از داخل خاک ایران در روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ به خاک اسرائیل حمله کرد. حملهای با عنوان وعده صادق.
این شرایط دشوار و پیچیدهای است که پزشکیان با آن روبرو خواهد بود. هرچند پزشکیان اذعان کرده که با کمک علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نامش از صندوق رای بیرون آمده، اما او حسن روحانی، شیخ دیپلماتی که سالها سابقه دبیری شورای عالی امنیت ملی و مذاکره داشت، نیست.
در سوی دیگر هم نه تنها ترامپ و جیدی ونس، گزینه او برای سمت معاون اولی رییسجمهوری آمریکا و چهرههای سرشناس حزب جمهوریخواه آشکارا از ضرورت برخورد محکمتر با جمهوری اسلامی سخن گفتهاند، بلکه دست کم در حرف نیز شماری از مقامهای بلندپایه دولت جو بایدن، مواضع سرسختانهتری را در قبال رژیم حاکم بر ایران اتخاذ کردهاند.
مجموع این شرایط، و افزایش احتمال همسویی اروپا با ترامپ در صورت پیروزی او در انتخابات، شرایط را برای جمهوری اسلامی بسیار دشوارتر از زمانی خواهد کرد که جو بایدن در کاخ سفید میکوشید از راه دادن امتیازاتی به جمهوری اسلامی از جمله چشم پوشیدن بر صادرات و فروش نفت ایران و یا آزاد کردن منابع مالی مسدود شده، به توافقی با حکومت ایران دست یابد.