انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳، نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه

انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری در ایران در حالی به دور دوم کشیده شد که بنا بر گزارش اندیشکده چتم هاوس، نتیجه آن می‌تواند تاثیری عمیق بر روابط خارجی حکومت ایران و به ویژه نسبتش با روسیه بگذارد چرا که اکنون ابهام‌های فراوانی درباره آینده روابط تهران و مسکو وجود دارد.

حادثه سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی در اردیبهشت ۱۴۰۳ که منجر به کشته شدن دو چهره کلیدی در روابط جمهوری اسلامی و روسیه شد، تحولی غیرمنتظره در صحنه سیاسی ایران ایجاد کرد.

رئیسی، رییس‌جمهوری و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، هر دو از حامیان اصلی نزدیکی با روسیه بودند.

مرگ نابه‌هنگام این دو، قبل از آن اتفاق افتاد که دو کشور بتوانند روابط خود را در قالب یک توافق‌نامه جدید مشارکت بلندمدت، نهادینه کنند.

این رویداد، سوالات مهمی را درباره آینده روابط ایران و روسیه ایجاد کرده است. از جمله اینکه آیا رییس‌جمهوری بعدی جمهوری اسلامی نیز با همان شدت به دنبال توسعه روابط با روسیه خواهد ‌بود یا اینکه تغییرها، مسیر جدیدی را برای سیاست خارجی ایران ترسیم خواهند‌ کرد؟

اندیشکده چتم هاوس در گزارشی نوشت به نظر می‌رسد مسیر کلی روابط جمهوری اسلامی و روسیه، بدون تغییر مانده ‌است.

محمد مخبر، کفیل ریاست‌جمهوری و علی باقری کنی، سرپرست وزارت امور خارجه، هر دو بر ماهیت بلندمدت و استراتژیک روابط جمهوری اسلامی و روسیه تاکید دارند.

این موضع‌گیری نشان می‌دهد دست‌کم در کوتاه‌مدت، تغییر چشم‌گیری در سیاست خارجی تهران نسبت به روسیه رخ نخواهد‌ داد اما نگاهی دقیق‌تر به مواضع نامزدهای اصلی رقابت‌های ریاست‌جمهوری، تصویر متفاوتی را نشان می‌دهد.

در حدود دو هفته اخیر و در جریان تبلیغات شش نامزد، اکثرشان بر اولویت‌هایی تمرکز کرده بودند که مستقیما به بهبود وضعیت اقتصادی ایران و رفع تحریم‌ها مربوط می‌شد.

این رویکرد نشان می‌دهد رابطه ویژه با مسکو که رئیسی به دنبال آن بود، ممکن است در دستور کار دولت آینده اولویت کمتری داشته باشد.

وضعیت روابط روسیه و جمهوری اسلامی

تصمیم برای نزدیکی بیشتر به روسیه در سال‌های ۲۰۲۰-۲۰۲۱ در سطح عالی و از سوی رهبر جمهوری اسلامی اتخاذ شد. با این حال حتی این تصمیم نیز تضمینی برای ادامه روابط با روسیه در مسیری که رئیسی برنامه‌ریزی کرده ‌بود، نیست.

تغییر در جایگاه ریاست‌جمهوری می‌تواند منجر به بازنگری در این استراتژی شود؛ به‌ویژه اگر منافع جمهوری اسلامی ایجاب کند.

روابط کنونی تهران و مسکو بسیار گسترده است و شامل هماهنگی مواضع و تبادل اطلاعات در موضوعات مختلف بین‌المللی از جمله برنامه هسته‌ای ایران، جنگ در سوریه، وضعیت منطقه دریای خزر، روندهای سیاسی و امنیتی افغانستان و امنیت خلیج فارس می‌شود.

ایران همچنین نقش مهمی در بازارهای نفت و گاز دارد و روسیه اولین نیروگاه هسته‌ای خود در خاورمیانه را در ایران ساخته است.

پس از حمله روسیه به اوکراین، ایران به تامین‌کننده مهم تسلیحات برای روسیه تبدیل شد.

همچنین ایران نقشی کلیدی در برنامه‌های ایجاد کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب برای دور زدن تحریم‌های روسیه ایفا می‌کند.

جمهوری اسلامی نه تنها به روسیه یاد داد که چگونه تحریم‌ها را دور بزند، بلکه به عنوان ابزاری برای انجام این کار نیز عمل کرده است.

با وجود چنین شرایطی، برای تضعیف روابط دوجانبه نیازی به تجدید نظر اساسی نیست.

تهران می‌تواند با کاهش سرعت همکاری در برخی زمینه‌ها مانند تامین تسلیحات یا توسعه کریدور شمال-جنوب، تامین منافع روسیه در ایران را با چالش مواجه کند.

عوامل مختلفی می‌توانند منجر به تغییر در روابط جمهوری اسلامی و روسیه شوند. یکی از مهم‌ترین این عوامل، وضعیت اقتصادی ایران است.

بحران اقتصادی در ایران

بحران اقتصادی و فشار تحریم‌ها، دو چالش اصلی هستند که رییس‌جمهوری آینده ایران با آن‌ها مواجه خواهد ‌بود.

با پایان دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم راه یافتند اما طی حدود دو هفته اخیر، تمام نامزدهای ریاست‌جمهوری، صرف نظر از دیدگاه سیاسی خود وعده بهبود اقتصاد و کاهش فشار تحریم‌ها را دادند.

جلیلی نه تنها خواستار لغو تحریم‌ها بلکه خواهان عذرخواهی کشورهایی شد که این تحریم‌ها را اعمال کرده‌اند.

در مقابل، پزشکیان آشکارا از استراتژی «چرخش به شرق» ایران انتقاد کرد و خواستار گشایش راه کشور به سوی غرب و کاهش تنش با آمریکا شد.

این تفاوت در دیدگاه‌ها نشان می‌دهد سیاست خارجی جمهوری اسلامی از جمله روابط با روسیه، می‌تواند تحت تاثیر نتیجه انتخابات قرار گیرد.

همان‌طور که برخی تحلیل‌گران اشاره کرده‌اند، سیاست «چرخش به شرق» تهران تنها فرصت‌های اقتصادی محدودی را فراهم کرده است که برای جبران تاثیر منفی تحریم‌ها کافی نبوده‌اند و اکنون این واقعیت برای بسیاری از سیاستمداران آشکار شده‌ است.

نکته مهم دیگر این است که دهه آینده ممکن است زمان انتقال قدرت از رهبر فعلی جمهوری اسلامی به جانشین او باشد و برخی جریان‌های سیاسی دنبال ایجاد محیط اجتماعی-اقتصادی باثبات‌تر در داخل هستند تا روند جانشینی تا حد امکان «بدون تنش» طی شود.

نامزدها روابط با روسیه را کم‌اهمیت می‌دانند

هر گونه لغو تحریم‌ها و بهبود روابط با غرب، احتمالا تهران را ملزم به تجدید نظر در روابط خود با روسیه خواهد‌ کرد؛ اگرچه این تغییر ممکن است فوری نباشد.

مسکو از این موضوع آگاه است و با احتیاط عمل می‌کند. پس از مرگ رئیسی، کرملین تلاش کرد تا بحث در مورد توافق بلندمدت دوجانبه را با اشاره به لزوم دیدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، به تعویق بیندازد.

این احتیاط کرملین قابل درک است زیرا همه نامزدها در مدت تبلیغات انتخاباتی خود علاقه‌مند به همکاری نزدیک با مسکو نبودند.

پزشکیان، بنا بر سنت اصلاح‌طلبان، با تکیه یک‌جانبه تهران به همکاری با روسیه و چین مخالف است.

او معتقد است پتانسیل کامل روابط خارجی ایران تنها پس از لغو تحریم‌ها و ایجاد یک سیاست چندجانبه که مستلزم تعامل با غرب است، آشکار می‌شود.

حتی در میان محافظه‌کاران نیز حمایت از «چرخش به شرق» کاهش یافته ‌است.

بسیاری از آن‌ها به این واقعیت اشاره می‌کنند که این سیاست نتایج ملموسی در بهبود وضعیت اقتصادی ایران نداشته ‌است و برعکس، کمک به روسیه در جنگ اوکراین تنها بار تحریم‌های ایران را افزایش داده ‌است.

جلیلی رویکردی محتاطانه و عمل‌گرایانه نسبت به روابط با روسیه اتخاذ کرده است.

در گفتمان سیاسی او، مسکو جایگاه ویژه‌ای به عنوان شریک استراتژیک منحصر به فرد ندارد.

به نظر می‌رسد جلیلی، روسیه را در بستر گسترده‌تر سیاست «نگاه به شرق» می‌بیند که در آن، کشورهایی چون چین و هند نیز اهمیتی برابر دارند.

این نگرش متوازن‌تر، نشان‌دهنده تمایل به ایجاد روابط خارجی متنوع‌تر و کم‌تر وابسته به یک قدرت خاص است که می‌تواند انعطاف‌پذیری بیشتری در دیپلماسی ایران ایجاد کند.

به این ترتیب نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر آینده روابط تهران و مسکو بگذارد. گرچه نباید فراموش کرد که منافع مشترک زیادی بین دو کشور وجود دارد و حتی اگر تغییراتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی رخ دهد، احتمالا این تغییرات تدریجی و با در نظر گرفتن منافع بلندمدت خواهد ‌بود.