سینمای ایران در دولت ابراهیم رئیسی
دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی اگرچه در حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی یک شکست مطلق را تجربه کرد اما دستاوردش برای ملت ایران این بود که ناخواسته جمهوری اسلامی را چند گام به سرنگونی نزدیکتر کرد.
دولتی که در آن فارغ از شعارهای همواره اخلاقی، وطنپرستانه و آزادیخواهانه، بیشترین سرکوب و کشتار را در عمر کوتاه حکومت اسلامی ایران مدیریت کرد؛ دولتی که در آن خیزش آزادیخواه مردم با شعار «زن، زندگی، آزادی» جهانیان را به خود معطوف و روابط بینالمللی ایران را مخدوش کرد؛ دولتی که با تمامیتخواهی و رفتارهای غیردیپلماتیک - درست همانند دو دوره ریاست محمود احمدینژاد- هنجارهایی نظیر حجاب را پایان بخشید و مردم را به خیابان کشید.
در عین حال دولت سیزدهم در زمینه فرهنگ و سینما نیز کاملا شکست خورد. در طول حدود سه سال ریاست ابراهیم رئیسی بهعنوان رییس جمهوری و محمدمهدی اسماعیلی بهعنوان وزیر ارشاد، سینمای ایران روز به روز به پایان خود نزدیکتر شد و همزمان سینمای زیرزمینی ایران از زیر خروارها خاکستر سرکوب و سانسور بیرون زد و دنباله شعار انسانی جنبش مهسا را در پیش گرفت - تا جایی که اکنون در هرکدام از جشنوارههای معتبر سینمایی، یک فیلم زیرزمینی شعار زن، زندگی، آزادی را پشتیبانی میکند. شنیدهها حاکی از آن است که در سال ۲۰۲۴ حدود ۷۰ فیلم زیرزمینی اعم از مستند، فیلم کوتاه و فیلم بلند داستانی از ایران برای حضور در جشنواره کن فرستاده شده است.
همزمان با شکلگیری سینمای زیرزمینی، جشنواره حکومتی فجر بیآنکه به واقعیتهای جامعه نظری داشته باشد و رخدادهای اجتماعی را جدی بگیرد، و با توجه به اینکه تعداد زیادی از سینماگران، جشنواره فجر را تحریم کرده بودند، تولید فیلمهای تبلیغاتی خود را حفظ کرد و جشنواره فجر را بیش از پیش به یک جشنواره مذهبی/اسلامی/محلی تقلیل داد تا تنها افراد نزدیک به دستگاه نظام جمهوری اسلامی و ارگان های نظامی/امنیتی قادر به حضور در آن باشند.
در جشنواره چهلویکم فجر، فیلم «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی حامد عنقا جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی را از آن خود میکند. غریب به بخشی از زندگی محمد بروجردی و شیوه فرماندهی او در کردستان پرداخته است.
در عین حال بهترین فیلم در بخش مسابقه نیز به یک اثر جنگی (دفاع مقدس) اختصاص یافت - «سینما متروپل» ساخته محمدعلی باشهآهنگر و تهیهکنندگی سید حامد حسینی.
باید توجه داشت که فیلمهای موسوم به دفاع مقدس تنها آثاری است که میتواند ضمن حفظ ارزشهای نظام جمهوری اسلامی، پیوندی هر چند اندک با مردم نیز برقرار کند و از این روی، فیلمهای پروپاگاندای جمهوری اسلامی سالهاست که در قالب دفاع مقدس ظاهر میشود. این رویکرد در جشنواره فجر سال بعد نیز وجود داشت و مجدداً جایزه بهترین فیلم به یک اثر جنگی اهدا شد؛ فیلم «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی عباس نادران. داستان فیلم به بخشهایی از زندگی مهدی زینالدین و برادرش مجید میپردازد که در جریان جنگ ایران و عراق با راهبری لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب بخشی از عملیات خیبر را در جزیره مجنون پیش بردند.
وضعیت اکران فیلمها نیز در این دولت بهتر از جشنوارهاش نبود. فیلمهای جنگی که با شکست تجاری مواجه شد و در برابرش تولید فیلمهای کمدی چند برابر سایر دولتها ادامه پیدا کرد؛ گویی سینمایی ایران در دولت سیزدهم تنها هدفش ساخت کمدیهای سطح پایین بود که از طریق شوخیهای جنسی و تابوشکنی قصد افزایش آمار فروش و رکوردزنی داشت.
این در حالی است که با روی کار آمدن محمد خزاعی و شعار «اخلاق، آگاهی و امید» یکی از نخستین سرکوبهای فرهنگی با جریان سعید روستایی و ممنوع شدنش و حکم تبعیدش به شهر قم، در اذهان ثبت شد.
تا پیش از این، فیلمهایی که به جشنوارهها ارسال میشد پس از نمایش خارجی و اکران بدون سانسور، در ایران با حذف و ممیزی اکران داخلی میشد -بیآنکه آبی از آب تکان بخورد؛ اما محمد خزاعی با اقدامی غیرقابل پیشبینی این وضعیت را تاب نیاورد و برای فیلم برادران لیلا ایجاد مشکل کرد. همین وضع باعث قاچاق - خواسته یا ناخواسته- تعدادی فیلم ایرانی شد که شاید امکان اکران برایشان میسر نبود و از راه قاچاق و پخش در شبکههای اجتماعی به دست تماشاگر رسید.
گزارشها حاکی از آن است که قاچاق فیلم در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۶۰ میلیارد تومان به اقتصاد سینما آسیب زده است؛ آن هم سینمایی که پس از کووید به طور طبیعی به افول رفته و عدهای را خانهنشین کرده بود. «برادران لیلا» اولین قربانی انتشار غیررسمی و قاچاق در دولت ابراهیم رئیسی بود. فیلمی که با تمام کاستیهایش سعی داشت به واقعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران بپردازد و از این روی باعث واکنشهای تند دولتمردان شد.
این فیلم پس از نمایش در جشنواره کن و بازخوردهای مثبتش در نشریات خارجی، با ممنوعیت مواجه شد و راه را -شاید- برای قاچاق دیگر فیلمها نیز باز کرد. در ادامه خط فرضی به کارگردانی فرنوش صمدی و تفریق مانی حقیقی و شب/ داخلی/ دیوار ساخته وحید جلیلوند نیز دچار چنین وضعی شدند.
«شب/ داخلی/ دیوار» درباره یک مأمور امنیتی است که نسبت به سرکوب همکارانش واکنش نشان داده و اکنون در یک سلول انفرادی، روزگارش را سر میکند؛ فیلمی تلخ و سیاسی که میتوان به جنبش مهسا نسبتش داد.
شاید تنها نکته مثبت تولید محصولات فرهنگی در آغاز این دولت، تولید سریالهای پلتفرمهای نمایش خانگی بود که سازندگان در ابتدا سعی داشتند با محدودیتهایی کمتر، بیننده کرونازده را با سینما آشتی دهند که باز هم دولتمردان و دستگاههای حکومت آن را تاب نیاوردند و محدودتر کردند.
سینمای ایران در دولت سیزدهم اگر برای خود دولت شکست بود، برای ایرانیان آزادیخواه یک دستاورد بزرگ تلقی میشود که راه را برای ساخت آثاری بدون هیچ محدودیتی باز کرد و موج نوی سینمای ایران را که فیلمهایی بدون مجوز، بدون سانسور و بدون حجاب است رقم زد که در مقالات آینده دربارهاش خواهیم نوشت.