تحلیل

سلاح خشونت جنسی علیه کودکان را از کار بیندازید

حامد فرمند
حامد فرمند

فعال حقوق کودکان

در نبود قوانین بازدارنده در ایران چه راهکاری می‌توان برای حمایت از آسیب‌دیدگان و جلوگیری از تکرار خشونت جنسی علیه شهروندان از جمله کودکان ارائه داد؟

سازمان عفو بین الملل در گزارش مفصل خود، «به من وحشیانه تجاوز کردند» که آذر ۱۴۰۲ درباره خشونت جنسی علیه معترضان خیزش «زن، زندگی، آزادی» منتشر شد، نقل کرده است که ماموران، فردی را که به او تجاوز کرده بودند، وادار کردند بگوید: «نیکا شاکرمی دختری منحرف و همجنس‌گرا بود. به همین دلیل مستحق تجاوز جنسی بود.»

در زمان انتشار آن گزارش هنوز نحوه قتل نیکا پس از آزار جنسی او مشخص نشده بود.

انتشار گزارش تحقیقی سرویس جهانی بی‌بی‌سی از اظهارات عاملان آزار جنسی و قتل نیکا شاکرمی، دختر نوجوان ۱۶ساله‌ای که ۲۹ یا ۳۰ شهریور دچار ناپدیدسازی قهری شد و جنازه‌اش ۹ روز بعد از سوی خانواده‌اش در سردخانه پزشکی قانونی کهریزک شناسایی شد، یک بار دیگر موضوع آزار جنسی و تجاوز توسط ماموران حکومتی در جریان دستگیری و سرکوب اعتراضات بعد از قتل ژینا مهسا امینی را مطرح کرد.

آزار جنسی و قتل نیکا؛ استفاده از سلاح خشونت جنسی توسط حکومت

بر اساس سند منتشر شده از سوی سرویس جهانی بی‌بی‌سی و گزارش تحقیقی این رسانه، مرتضی جلیل، مسوول تیم ۱۲ نفره‌ای که نیکا شاکرمی را ربوده یا دستگیر کرده‌ بودند، به دلیل «فحاشی و شعار دادن» توسط او و ترس این مامور از تغییر جو بازداشتگاه توسط او و ایجاد «شورش»، از تحویل نیکا به بازداشتگاه خودداری کرد. شعار دادن نیکا و تقلای او برای نجات از دست «مردان» دستگیر کننده‌اش، در نهایت به «نشستن یکی از آن‌ها»، صادق منجزی، بر روی او و آزارجنسی او منجر شد. اما صادق منجزی به همراه بهروز صادقی و آرش کلهر، آزار جنسی را برای «تنبیه» او کافی ندانستند و دختری را که برای نجات خود تلاش می‌کرد، با باتوم و سایر وسایل ضرب و شتم زدند و در نهایت او را به قتل ‌رساندند. مرتضی جلیل نیز با هماهنگی مسوول ارشد خود، که احتمالا فردی به نام محمد زمانی بوده است، جسد نیکا را در خیابان رها کرد.

پیش از آن نیز در اسفند ۱۴۰۲، گروه هکری عدالت علی، نامه خیلی محرمانه عباس مسجدی آرانی، رییس سازمان پزشکی قانونی کشور به انصاری، معاون سیاسی – اجتماعی شورای عالی امنیت ملی را منتشر کرده بود که در آن «آثار مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی خشن» را در معاینه تناسلی جسد نیکا شاکرمی تایید کرده بود.

آن چه در این گزارش آمده، در همان بستری رخ داده است که پیش‌تر سازمان عفو بین‌الملل با استناد به شهادت ۴۵ نفر و بررسی گسترده شهادت‌ها و اظهارات آن‌ها و اطلاعات موجود، مستند کرده بود و کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل در بخشی از گزارش مفصل خود به آن پرداخته بود: استفاده از خشونت جنسی و تجاوز به عنوان سلاحی علیه شهروندان توسط حکومت.

حکومت ایران نیز مانند بسیاری از دولت‌ها و گروه‌های نظامی از تجاوز و خشونت جنسی برای اعمال قدرت، تنبیه، ترساندن، مطیع‌کردن و کنترل شهروندان، به خصوص زنان و کودکان دختر استفاده می‌کند. بنا به تحقیق سازمان عفو بین‌الملل، این استفاده «نظام‌مند و گسترده» نسبت به موج‌های قبلی اعتراضات در ایران افزایش «نگران کننده‌ای» پیدا کرده است.

زمینه‌های اجتماعی خشونت جنسی به خصوص علیه زنان و کودکان دختر

کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل در گزارش نهایی خود که ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ منتشر شد، با اشاره با موارد متعدد خشونت جنسی و تجاوز به معترضان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، توضیح می‌دهد که احساس شرم و نگرانی از طرد شدن توسط خانواده، از یک طرف به گزارش نکردن موارد متعدد این شکل از اعمال خشونت منجر شده، از طرف دیگر آسیب دیدگان را از دریافت خدمات محروم کرده است. این کمیته در گزارش خود تاکید کرده که «تمام» کسانی که خدمات مراقبتی و درمانی دریافت کرده‌اند و این کمیته شهادت آن‌ها را ثبت کرده است، تنها پس از خروج‌شان از ایران به این خدمات دست پیدا کرده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل نیز در گزارش تحقیقی خود، «به من وحشیانه تجاوز کردند»، نمونه‌های مختلفی از این شرم و ترس از واکنش جامعه و خانواده را مستند کرده است. از جمله این گزارش از زینب، دختر نوجوان آسیب دیده تجاوز نام می‌برد که پدرش او را به دلیل اتفاقی که برایش افتاده، به «کشتن» تهدید کرده بود.

گرچه کودکان پسر و مردان نیز قربانی آزار جنسی و تجاوز بوده‌اند، اما بستر شکل‌گیری و تقویت خشونت‌های مبتنی بر جنسیت و تجربه دیگر کشورها، ما را به این تحلیل می‌رساند که جنسیت و سن، نقش تعیین کننده‌ای در آسیب پذیری در برابر تجاوز و آزار جنسی ایفا می‌کند، به نحوی که کودکان دختر نوجوان بیشتر در معرض آزار جنسی و تجاوز هستند. خواندن گزارشات مرتبط با خشونت جنسی و تجاوز در جریان مناقشات مسلحانه در سایر کشورها، نتیجه‌گیری سازمان عفو بین‌الملل در گزارشش را قابل فهم‌تر می‌کند:

«انتظارات فرهنگی در جامعه پیرامون باکرگی برای کودکان دختر و زنان ازدواج نکرده و نداشتن رابطه خارج از ازدواج برای زنان متاهل و دیدگاه‌های مضر جنسیتی، در همه اشکال خشونت جنسی، زنان و کودکان دختر آسیب دیده را به جای مجرمان مقصر می‌داند.»

ایجاد مدلی برای حمایت از کودکان در برابر اسلحه خشونت جنسی

کاملا متوجه هستم که نه تنها قوانین و مقررات بازدارنده در برابر خشونت‌های جنسی در ایران وجود ندارد، بلکه برعکس زمینه‌های قانونی مصونیت در برابر خشونت‌های جنسی و سایر انواع شکنجه بر روی متهمان و بازداشت شدگان وجود دارد. در عین حال بر اساس شواهد موجود، مثل موارد مشابه در کشورهای دیگر، عاملان تجاوز و خشونت جنسی یا مستقیما دستوری برای اعمال خشونت جنسی دریافت کرده‌اند، یا این خشونت‌ها با آگاهی و نهایتا چشم‌پوشی مقامات مسوول اعمال‌شده یا به دلیل نبود قوانین بازدارنده و پاسخ‌گوکننده، زمینه اعمال بدون مجازات این خشونت‌ها وجود دارد.

در چنین شرایطی، چه راهکاری می‌توان برای حمایت از آسیب‌دیدگان و جلوگیری از تکرار خشونت جنسی علیه شهروندان از جمله کودکان ارائه داد؟

موسسه نجات کودکان در گزارش «جنایت ناگفتنی علیه کودکان»، مدل «ارائه، توانمندسازی، تغییر، اصلاح» را معرفی کرده است. در ادامه، با افزودن مواردی دیگر و با آگاهی از ناکارآمدی و نبود اراده‌ حکومتی برای جلوگیری از خشونت جنسی در ایران، این مدل بسط داده شده را به عنوان راهکاری برای از کار انداختن اسلحه خشونت جنسی علیه کودکان و بزرگسالان، پیشنهاد می‌کنم:

-ارائه خدمات فراگیر کودک‌محور از جمله خدمات روان‌درمانی و پزشکی

در حال حاضر متخصصان و افراد مختلفی در حوزه‌های مختلف روان‌شناسی و پزشکی فعالیت می‌کنند که خدمات خود را به صورت مجازی یا در مواردی، با رعایت نکات ایمنی، به شکل محلی ارائه می‌دهند. تمرکز بر آسیب‌های مرتبط با تجاوز و خشونت جنسی، قرار دادن کودکان در محور خدمات تعریف شده، ارائه آموزش‌های لازم به خدمات‌دهندگان، به خصوص درمانگران و مددکاران محلی، می‌تواند زمینه را برای دسترسی بیشتر آسیب دیدگان به خدمات مورد نیاز فراهم کند. سازمان بهداشت جهانی در این زمینه برنامه و منابع آموزشی ارائه کرده که ممکن است برای فعالان این حوزه قابل استفاده یا الگوبرداری باشد.

- توانمندسازی کودکان و جامعه اطراف‌شان از طریق آموزش و سایر روش‌ها

بخشی از برنامه‌های آموزشی و خدمات ارائه‌شده باید به توانمندسازی کودکان به طور کلی و کودکان آسیب دیده از تجاوز و خشونت جنسی اختصاص یابد. هدف چنین برنامه‌هایی آگاهی بیشتر کودکان از حقوق خود، افزایش تاب‌آوری و یافتن گروه‌های حامی است.

- تغییر عادات اجتماعی برای کاهش زمینه‌های ایجاد خشونت جنسی علیه کودکان

در صورتی که رفتارها و عادات اجتماعی، قربانی نکوهی را ترویج کند، به مردسالاری دامن بزند و کلیشه‌ها و رفتاری مضر مبتنی بر جنسیت را تشویق کند، نمی‌توان انتظار داشت تا خدمات ارائه‌شده به دست گروه هدف برسد و نتیجه پایداری برای آن‌ها داشته باشد. به این ترتیب رسانه‌ها، فعالان حقوق بشری، حقوق زنان و کودکان و نهادهای مدنی باید تلاش منسجم و دامنه‌داری انجام دهند تا به تغییر عادت‌های مضر اجتماعی کمک کنند. نتیجه چنین برنامه‌های آموزشی و آگاهی رسانی عمومی باید بتواند خود را در کاهش حس شرم برای بازماندگان تجاوز و آزار جنسی و قدرت گرفتن آن‌ها در بیان روایت‌هایشان منجر شود. در این حوزه نیز تلاش‌هایی توسط برخی فعالان در حال انجام است که می‌تواند در جهت جلوگیری از خشونت جنسی توسعه پیدا کند. همکاری نظام‌مند گروه‌های مختلف در این زمینه ضرورت دارد.

- اصلاح قوانین و نهادها و ایجاد اراده سیاسی برای پیشگیری و مقابله با خشونت جنسی

در حال که چنین اراده‌ای از جانب حکومت وجود ندارد، فعالان حقوق بشری و حقوق‌دانان با همکاری سایر فعالان از جمله فعالان حقوق زنان می‌توانند در تنظیم اسناد قابل استفاده در آینده اقدام کنند. در جریان خیزش زن، زندگی،‌ آزادی اسنادی از این دست تهیه شد که می‌توان با در نظر گرفتن نیازهای مرتبط با جلوگیری از بروز خشونت‌های جنسی، آن‌ها را بازنگری کرد.

- استفاده از فرصت تمدید ماموریت کمیته حقیقت‌یاب برای مستندسازی دقیق‌تر موارد خشونت جنسی

برای این منظور آموزش مدافعان حقوق بشر و مستندسازان حقوق بشری در نحوه مستندسازی موارد تجاوز و آزارجنسی، به خصوص در مورد کودکان، اهمیت فوق العاده‌ای دارد. آسیب‌دیدگان و شاهدان نیز باید آموزش ببینند که چه مواردی می‌تواند در مستندسازی رنجی که متحمل شده‌اند، مهم و کمک کننده باشد. نهادها و کارشناسان حقوق بشری همواره بر اهمیت ثبت اطلاعات مرتبط با خشونت‌های جنسی تاکید می‌کنند. علاوه بر شکل‌های مرسوم مستندسازی حقوق بشری، گروه‌های فعال در حوزه‌های زنان و کودکان نیز می‌توانند از دیگر مدل‌های ثبت اطلاعات الگو بردارند. این اطلاعات علاوه بر این که می‌تواند در زمانی که امیدواریم چندان دور نباشد، به اجرای عدالت کمک کند، همچنین حق خانواده‌ها و جامعه به حقیقت را نیز تامین می‌کند. در زمینه ثبت داده‌ها از جمله در موارد خشونت علیه زنان نیز اقداماتی از سوی برخی فعالان در حال انجام است که همچنان با تمرکز بر خشونت جنسی علیه زنان، کودکان و مردان، می‌تواند به شکل نظام‌مندی بسط داده شود.

تنها در صورت بلند شدن فریاد آسیب‌دیدگان تجاوز و خشونت جنسی و مستند شدن حرفه‌ای و هدفمند این شکل از شکنجه و نقض جدی حقوق بشری، در کنار اصلاح فرهنگ مردسالارانه و مروج خشونت جنسی است که می‌توان امیدوار بود آروزی مهتاب در گفت‌وگو با سازمان عفو بین الملل محقق شود: «من نمی‌خواهم مقامات بتوانند به این راحتی مردم را بکشند، تجاوز کنند، شکنجه کنند و سلامت روحی مردم را به بازی بگیرند.»