رپ اعتراضی؛ راوی بدون سانسور مبارزه نسل جوان برای آزادی
موسیقی رپ در سال گذشته و پس از خیزش «مهسا »، بازتاب اعتراضات مردم ایران در خیابان بود. زبان گویای نسل آزادیخواهی که خشمشان را همراه با شعار «نه به جمهوریاسلامی» فریاد زدند.
تعداد فراوان ترانههای رپی که در این خیزش ساخته و با استقبالی بینظیر روبهرو شدند، گواه این موضوع است.
«همیشه رپ واسه من یه استعداده،
که درون من مثل اسب میشتابه،
این کار واسه من همیشه یه افتخاره،
اما سرکوب که واسه انتقامه»
این بخشی از ترانه رپ اعتراضی به نام «بیابان» است که امیرارسلان اژدهاکش ۱۴ ساله در تابستان ۱۴۰۱ نوشت و آن را در استودیوی کوچکی در شهر جلفا ضبط کرد تا روزی به همان زودی آن را منتشر کند.
امیرارسلان نام هنری «طومار» را برای خودش انتخاب کرده بود و آرزویش این بود که روزی رپر شناختهشدهای شود و از رنجهای آمیخته به خشم مردم ایران بخواند. او را در اعتراضات مهرماه ۱۴۰۱ و بعد از قتل حکومتی مهساژینا امینی در شهر جلفا بازداشت کرده و دو ماه در زندان پیربنو در شیراز نگه داشتند.
این رپر نوجوان ساعتهای طولانی شکنجه روحی و جسمی شد. او بعد از آزادی از زندان بیآنکه سخنی به زبان بیاورد، همچنان با آثار ناشی از شکنجهها درگیر بود و در نهایت در عصر روزی در آبانماه ۱۴۰۲ در پشت بام خانهاش در شیراز به زندگی خود پایان داد.
به گفته دوستان امیرارسلان او بعد از بازداشت تصمیم داشت ترانه اعتراضی که خوانده بود را منتشر کند، اما فشارهای روانی بازجو که همچنان بعد از بازداشت ادامه داشت، فرصت این کار را به او نداد.
سرکوب رپرها
با شروع خیزش مهسا در ایران، جوانان و نوجوانان بسیاری از شهرهای مختلف با خواندن ترانههای رپ اعتراضی نسبت به کشتار و بازداشت همنسلانشان و وحشیگری حکومت واکنش نشان دادند.
تعدادی از آنها که از طریق صفحات اینستاگرام یا توییتر و یا کانالهای تلگرامشان تکآهنگهای رپ خود را منتشر کرده بودند، احضار، بازداشت و ممنوعالخروج شدند. برخی از آنها هم برای همیشه از حضور در فضای مجازی منع شدند.
توماج صالحی و سامان یاسین هر دو در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شدند و اکنون نیز در زندانند. حکومت آنها را در زندان به سختی شکنجه جسمی و روحی کرد. سامان یاسین را مدتی به بیمارستان بیماران روانپزشکی منتقل کردند و انگشتان دست توماج را شکستند.
از میان کسانی که خبر بازداشتشان رسانهای شد، میتوان به صادق زیلابی رپر ایذهای در اهواز، میلاد جلیلی، معروف به «ایلشن» در تبریز و «دورچی» در تهران اشاره کرد. اما این بازداشتها و سرکوبها نه تنها از محبوبیت رپ اعتراضی کم نکرد که با بالا گرفتن سرکوب حکومت در خیابان و بازداشتگاهها علیه مردمی که آزادیخواهی را فریاد میزدند، موجب شکلگیری شاخههای موسیقی رپ و هیپهاپ در شهرها و استانهای مختلف شد.
دهههفتادیها، هشتادیها و نودیها در میتینگهای رپ، همدیگر را پیدا کردند و خشمشان را از خیابان به کلمات آوردند و فریاد زدند.
دهنکجی رپ اعتراضی به حکومت
بسیاری از کشته شدگان و دستگیرشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی» هم مخاطب و دوستدار موسیقی رپ بودند؛ مهرشاد شهیدینژاد، نیکا شاکرمی، عرفان رضایی و سیاوش محمودی. این را میشود از پستهایشان در شبکههای اجتماعی یا تصاویری که خانواده و دوستانشان آن را منتشر کردهاند، دریافت.
عرفان رضایی ۲۰ ساله، جوان کشته شده در اعتراضات در لاهیجان در صفحهاش در شبکه اجتماعی اکس درباره علاقهاش به رپ فارسی نوشته بود. سیاوش محمودی در ویدیویی که مادرش، لیلا سعادتی در اینستاگرام منتشر کرده، تکهای از موزیک رپ رضا پیشرو را میخواند. پیمان قلیپور، برادر پژمان قلیپور نیز در سالگرد کشته شدن برادرش به دست جمهوریاسلامی یک تکآهنگ رپ منتشر کرد و در آن از دادخواهی برای خون برادرش گفت.
وفا احمدپور، خواننده رپ اعتراضی معروف به «وفادار» در بهمن ۱۴۰۲ بازداشت و بعد از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد. او حالا در انتظار برگزاری دادگاهش است. وفادار موزیکی به نام «ایرانبانو» خوانده که درباره حجاب اجباری و به حراج گذاشتن سرمایههای ملی ایران به دست جمهوریاسلامی است.
وفادار چندی پیش درباره موج موسیقی رپ اعتراضی در خیزش مهسا گفت: «آن روزها هر رپری بنا به وظیفه یا احساسی که به جامعه داشت، خودش را در شرایطی میدید که لااقل یک کار رپ اعتراضی-سیاسی در رزومه کاریاش باشد. این طور شد که حتی آنها که بیشتر رپ عاشقانه میخواندند هم، اعتراضی خواندند.»
او درباره زبان جدید و بیسانسوری که موسیقی رپ در خیزش مهسا آن را طی کرد و با استقبال گسترده مواجه شد، نیز گفت: «بعضی تغییرات چنان جامعه را زیر و رو میکند که هیچ رسانهای نمیتواند زبان گویای آن باشد و فقط رپ اعتراضی میتواند آن احساس را به شنونده منتقل کند.»
جمهوریاسلامی بارها نشان داده که از رپ اعتراضی به دلیل طرفداران بالای آن میان نسل جدید میترسد. در دهه هشتاد که رپ اعتراضی در حال پا گرفتن در ایران بود، استودیوها را یک به یک بست و خوانندگانی که چارهای جز فعالیت زیرزمینی نداشتند را بازداشت کرد و فراری داد.
وفادار درباره سرکوب رپرها در ایران میگوید: «از بازداشت و بیکاری و فراریشدن بگیرید تا بیپولی و نداشتن اسپانسر. از طرف دیگر حکومت ما را بازداشت میکند و وقتی مجبورمان میکند تا همکاری کنیم یا اینکه ایران را ترک کنیم، اما ما همکاری نمیکنیم و در ایران میمانیم، شروع به بیاعتبار کردن ما میکند. این کاری است که سعی کردند در مورد توماج صالحی هم انجام دهند.»
وجدان رپر نمیپذیرد که از درد جامعه نگوید
خوانندگان موسیقی رپ در ایران به دنبال گرفتن مجوز حکومتی برای انتشار کارهایشان نبودهاند و همواره فعالیتهایشان را به طور زیرزمینی ادامه دادند.
این تن ندادن به سانسور و دهنکجی به جمهوریاسلامی یکی دیگر از عواملی است که حکومت را از رپرها دچار هراس و نگرانی میکند. تعداد بالای دنبالکنندگان رپرها در پلتفرمهایی از جمله ساندکلود، اسپاتیفای و یوتیوب و واکنشهای بالایی که در روزهای خیزش مهسا میگرفتند، گویای تاثیرگذاری عمیقشان در جامعه است.
رپرها همواره از سوی رسانههای جریان اصلی نادیده گرفته میشوند، در حالی که یکی از بزرگترین جریانات تاثیرگذار در فرایندهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران هستند.
افراسیاب، خواننده رپ اعتراضی که یک تکآهنگ با عنوان «فریاستایل بشردوستانه» با توماج صالحی منتشر کرده، در گفتوگو با ایراناینترنشنال درباره موج گسترده رپهای اعتراضی در روزهای خیزش مهسا گفت:«به نظرم یک رپر واقعی در چنین برههای اگر تعهدی به جامعه داشته باشد، وجدانش قبول نمیکند که در موزیکهایش از مسائل و مشکلات روز جامعه نگوید. از طرفی اگه دقت کنید دغدغههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در موزیکهای رپ نسبت به سایر سبکها بیشتر است، چون رپ اصولا زبان بدون سانسور جامعه است.»
او درباره بازتاب فضای اعتراضی خیابانها در خیزش مهسا به موسیقی رپ میگوید: «زبان رپ خیلی رُک و بیپرده است و مطابق زبان نسل امروز، همین باعث شده که نسل امروز ارتباط بیشتری با این سبک برقرار کند. برای همین در روزهای اعتراضات بچههایی که بیرون بودند از موزیکهای رپ اعتراضی استقبال میکردند.»
او یکی دیگر از دلایل این استقبال را خودآموز بودن رپ میداند و میگوید: «رپ خودآموز است و همین باعث میشود که خیلیها به راحتی وارد این سبک شوند. چون نسل جدید خیلی رپ را دنبال میکنند، پس به طور ناخودآگاه با ریتم آن آشنا هستند و همین باعث میشود که یک سری افراد اشتیاق پیدا کنند که رپ بخوانند.»
افراسیاب درباره تلاش جمهوریاسلامی برای منحرف کردن جریان موسیقی رپ اعتراضی میگوید: «ما همچنان تلاشمان این است که اصالت رپ را حفظ کنیم و نگذاریم حکومت توسط رپرهای وابسته به خودش، این فضا را به دست بگیرد.»
یکی دیگر از پدیدههای رپ فارسی در خیزش «زن، زندگی، آزادی» حضور و تاثیرگذاری خوانندگان رپ فارسی بود. سوگند، مدگل، جاستینا سه رپری بودند که ترانههایشان با استقبال فراوانی روبهرو شد. حتی سوگند از طریق صفحهاش در شبکه اجتماعی ایکس اخبار اعتراضات در شهرهای مختلف را پوشش میداد.
بایکوت رپرهایی که سمت حکومت ایستادند
موسیقی رپ فارسی بعد از خیزش مهسا شرایط جدیدی را تجربه کرد. خط قرمزهای زبانی شکسته شد و شجاعت و آزادیخواهی دهه هفتادیها و هشتادیها در مقابل سرکوب و کشتار نیروهای حکومتی را به شکل عریان بازتاب داد.
از کلمات رکیک علیه نیروهای حکومتی شعار ساخته شد و این شعارها به خیابانها راه پیدا کرد و بارها از زبان مردم فریاد زده شد. از شعارهای اعتراضی که از موسیقی رپ به خیابانهای ایران راه یافت، این بیت از رپری به نام «شایع» بود که میگفت: «امسال میده کشته سپاه، مرگ بر کل نظام».
یکی دیگر از اتفاقاتی که در آن روزها و در جریان موسیقی رپ فارسی رخ داد، بیاعتبار شدن رپرهای حکومتی بود. تینای ۱۷ ساله که سالهاست طرفدار این موسیقی است، در گفتوگو با ایراناینترنشنال به یکی از گروههای رپ اشاره کرده و میگوید این گروه را «نه تنها من که خواهر ۲۶ سالهام هم دنبال میکرد و طرفدارش بود، اما اعضای این گروه در اوج اعتراضات و گلوله خوردن مردم در خیابان از سپاه و آخوندها حمایت کردند و از آنجا به بعد ما و دوستانمان آنها را خط زدیم.»
تینا درباره فضای آن روزها میگوید که در روزهای اوج اعتراضات، وقتی موزیکهای هیچکس یا سورنا، فدایی، رضا پیشرو را در ماشینش با صدای بلند پخش میکرده، چقدر با واکنشهای مثبت مردم و به ویژه همنسلانش مواجه میشده است: «گوش دادن به این موزیکها هر کسی را که پر از خشم و امید برای براندازی بود، مصممتر میکرد. ما تشنه شنیدن این موزیکها بودیم و هر روز در کوچه و خیابان و مدرسه و گوش میدادیم و بعضی وقتها مقنعههایمان را برمیداشتیم و همراه با آن شعار میدادیم.»
مهیار ۱۷ ساله که در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» همراه با یکی از دوستانش یک تکآهنگ برای اعتراضات ساخته و منتشر کرده، به ایران اینترنشنال گفت: «میتوانم بگویم الان کف جامعه و نسل دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ نزدیک هشتاد درصد رپ گوش میدهند. قشرهای کم درآمدتر همینطور. از وقتی که میشود از ساندکلود و اسپاتیفای با ساختن موزیک درآمدزایی کرد، خیلی از همنسلان من به فکر ساختن موزیک برای رپ افتادهاند.»
اتحاد رپرها برای ایران
در خیزش مهسا، رپرها در اتحادی بینظیر خشم مردم و اتحادشان را علیه حکومت فریاد زدند. ۳۹ رپر مطرح از شهرهای مختلف داخل و خارج ایران تک آهنگ اعتراضی را منتشر کردند که زبان گویای اتحاد مردم ایران بود.
مهیار درباره حاشیههای فراوانی که ناگهان گریبان رپ فارسی را گرفت، میگوید: «جمهوریاسلامی در اتاق فکرهایش برای نابود کردن همبستگی میان رپرها و مردم برای بیان اعتراض و خشمشان، همان روش همیشگیاش را پیش گرفت و شروع به تفرقهافکنی کرد.»
او درباره این اختلافافکنیهای حکومت اشاره کرد که «ناگهان در میان رپرهایی که همه همصدا با هم فریاد نه به جمهوریاسلامی سر میدادند، عدهای شروع به ساختن دعوای ساختگی کردند و یک جنگ بیخود راه انداختند تا بخش زیادی از فضای سیاسی را از بین بردند. دیس و دیسبکهای الکی که همه ساخته و پرداخته حکومت بود.»
خشم از حکومت، خمیرمایه رپ اعتراضی است. میتینگهای رپ در شمال و جنوب و شرق و غرب ایران، مکانی برای شکلگیری جریانهای آزادیخواهی است که در موسیقی رپ فعالیت میکنند. این ترانهها و خشم و اعتراض عریان در آنها شاید تنها راوی باشد که حقیقت مبارزه نسلی آزادیخواه را برای آیندگان بازگو کند.