خودکشی یک پزشک جوان بار دیگر زنگ خطر سلامت روان کادر درمان را به صدا درآورد

خودکشی یک پزشک جوان بار دیگر زنگ خطر را درباره شرایط دشوار کاری و نبود امنیت روانی میان اعضای کادر درمان در ایران به صدا درآورد. پرستو بخشی، پزشک متخصص قلب و عروق که در بیمارستان ابن‌سینا دلفان استان لرستان مشغول به کار بود، در پی خودکشی جان باخت.

یوسف رضا جهانی، مدیر شبکه بهداشت و درمان شهرستان دلفان از «مرگ ناکهانی» این پزشک خبر داد و گفت هنوز علت آن مشخص نیست.

به گفته جهانی، پس از تماس بی‌پاسخ سوپروایزر بیمارستان با بخشی در شب شنبه چهارم فروردین و متعاقبا مراجعه همکاران او به منزل مسکونی این پزشک در محوطه بیمارستان، آن‌ها با جسد بی‌جان بخشی در بالکن مواجه می‌شوند.

او تاکید کرد: «این مرحومه با رضایت خود بیمارستان ابن سینا دلفان را انتخاب و چهار روز پیش در این مرکز درمانی مشغول به کار می شود.»

فرماندار دلفان هم گفت بخشی «به تازگی» از تهران به بیمارستان رحیمی خرم‌آباد منتقل شده بود و سپس از ابتدای سال ۱۴۰۳، فعالیت خود را در بیمارستان دلفان آغاز کرد.

او با تکرار سخنان مدیر شبکه بهداشت دلفان افزود دلیل مرگ این پزشک مشخص نیست.

بخشی در زمان مرگ تنها ۳۵ سال سن داشت.

(به توصیه کارشناسان اگر با کسی یا کسانی روبه‌رو می‌شوید که از جمله‌ها و عبارت‌هایی نشان‌دهنده افسردگی یا تمایل به پایان زندگی استفاده می‌کنند، از آنان بخواهید با پزشک معتمد، نهادهایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند یا فردی مورد اعتماد، درباره نگرانی‌هایشان صحبت کنند. اگر به خودکشی فکر می‌کنید، در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید.)

با این حال، روایت اعضای جامعه پزشکی در شبکه‌های مجازی از مرگ بخشی با اظهارات مقام‌های مسوول در تضاد است و آن‌ها به صراحت به خودکشی او و دلایل آن اشاره کرده‌اند.

علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان نظام پزشکی ایران، با انتشار مطلبی در صفحه خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، نسبت به شیوع افسردگی «بی‌سابقه» در میان پزشکان جوان هشدار داد.

سلحشور نوشت: «خانم دکتر بخشی پس از دو ترومای بزرگ (از دست دادن پدر و مادر) و با یک سال تاخیر طرح خود را آغاز کردند. وزارت بهداشت کمکی به جابجایی محل طرح ایشان نکردند (ایشان در لیست سیاه وزارت‌خانه بودند). یک تن از اساتید داخلی (گوارش) بیمارستان رحیمی خرم‌آباد هم نهایت بی‌انصافی، توهین و تحقیر را در حق ایشان انجام دادند. حقوق ایشان و متخصص دیگر قلب طرحی را نصف پرداخت کردند! به دلیل اینکه مسوول آموزش بیمارستان رحیمی نامه‌ای به ریاست بیمارستان نوشته بودند و در آخر این اتفاق ناگوار و فاجعه رخ می‌دهد.»

محمدرضا اسدی، عضو هیات مدیره نظام پزشکی تهران بزرگ هم با اشاره به مرگ خودخواسته بخشی، به «دومینوی فاجعه‌بار خودکشی پزشکان و دستیاران» پرداخت و گفت این موضوع در سایه «بی‌توجهی یا سوءمدیریت» مسوولان به تهدیدی جدی علیه نظام سلامت ایران بدل شده است.

او در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، خواستار شناسایی و مجازات عوامل انسانی دخیل در رشد آمار خودکشی پزشکان و دستیاران پزشکی (رزیدنت‌ها) شد و هشدار داد: «افزایش خودکشی نهنگ‌ها را دانشمندان هشداری زیست محیطی‌ قلمداد کردند و با نادیده گرفتنش توسط سیاستمردان، اکنون تغییرات اقلیمی را شاهدیم. زنگ خطر خودکشی رزیدنت‌ها نیز توسط اندیشمندان حوزه پزشکی کشور به صدا درآمد و حالا باید دید آیا تصمیم‌سازان حوزه سلامت نگران آینده سلامت مردم هستند؟»

وب‌سایت خبری تجارت نیوز در دی‌ماه سال گذشته نوشت تنها در یک هفته سه مورد خودکشی در میان رزیدنت‌ها و پزشکان طرحی گزارش شده است.

در آن مقطع زمانی، بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی ایران، بزرگ‌ترین مشکل رزیدنت‌ها و پزشکان طرحی را «نداشتن امید به آینده» دانست.

شکارچی اضافه کرد: «گفته می‌شود کار رزیدنتی سخت شده است اما باید بدانیم که رزیدنتی هیچ زمان کار راحتی نبود ولی قبلا امید به آینده وجود داشت. امید به آینده لزوما جنبه اقتصادی ندارد. امید به آینده می‌تواند اقتصادی، اجتماعی و معنوی باشد.»

در واکنشی دیگر به خودکشی بخشی، علاءالدین شیخی، رییس هیات مدیره نظام پزشکی خرم‌آباد خواستار برگزاری جلسه فوری با حضور مسوولان دولت، مجلس و وزارت بهداشت برای واکاوی این رویداد شد.

شیخی بر لزوم به‌کارگیری ظرفیت انجمن متخصصین روانپزشکی ایران برای مقابله با چالش فزاینده خودکشی اعضای کادر درمان تاکید کرد.

انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در دی‌ماه ۱۴۰۲، در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، رییس قوه مجریه ایران، خواستار تشکیل کمیته‌ای برای بررسی خودکشی پزشکان و رزیدنت‌ها و اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از وقوع مجدد آن شد.

به گفته وحید شریعت، رییس انجمن علمی روان‌پزشکان ایران، وزارت بهداشت آمار دقیق خودکشی رزیدنت‌‌ها را محرمانه می‌داند و آن را اعلام نمی‌کند.