قدرتنمایی رسانههای اجتماعی در افشای فساد کاظم صدیقی
در روزهای گذشته پس از آنکه یاشار سلطانی، روزنامهنگار، به افشای اسناد زمینخواری و فساد اقتصادی کاظم صدیقی، رییس حوزه علمیه «خمینی» و رییس ستاد امر به معروف پرداخت، موجی از واکنشها در توییتر و اینستاگرام درباره آن شکل گرفت.
شهروندان پرشماری، با یادآوری شرایط اقتصادی و توصیههای مکرر مقامها به تحمل ، این گونه فساد را در مقابل وضعیت معیشتی خود قرار داده و پیام واضحی به عرصه عمومی منتقل کردند.
نوع واکنشی که کاربران برای انتقاد و اعتراض به این موضوع انتخاب کردند، زبانی از طعنه و کنایه و خشم داشت.
بسیاری از شهروندان عکسی از امضایشان منتشر کرده و نوشتند «این امضای من، میتوانید آن را جعل کنید تا زمینی هم گیر من بیاید.»
اما چرا این بار امضاها صدای اعتراض جامعه شدند؟
کاظم صدیقی وقتی با بازتاب گسترده زمینخواری خود مواجه شد، در نخستین واکنشهایش سعی کرد از خود در بهنام زدن باغ حوزه علمیه اعلام برائت کند. حوزه علمیهای که خودش موسس و متولی آن است و اسناد میگویند حضورا در فرایند انتقال مالکیت باغ نقش داشته و حتی پول آن را که حدود ۶ میلیارد بوده به شکل نقد دریافت کرده است. صدیقی گفت که امضای او جعل شده و خودش از این موضوع خبر نداشته است.
او در نامه ای به دادستان تهران در جایگاه شاکی نشست و گفت که برای ثبت موسسهای با هدف به نام زدن باغ، این جعل امضا صورت گرفته است.
بیچاره کسانی که پشتش نماز میخوانند
روایت صدیقی مورد اعتماد مخاطبان قرار نگرفت و حتی فاصله شدید آن با شواهد و اسناد مورد توجه قرار گرفت. از یک سو،کاربران در شبکههای اجتماعی مختلف نبود صداقت در این مقام مذهبی-سیاسی و ابهام حقوقی و قانونی در صحبتهای او را یادآوری کردند و یادآوری کردند که «بیچاره مردمی که پشت این فرد نماز میخوانند.»
جاعل «رابینهود» بود؟
شماری از مخاطبان هم طعنهآمیز پرسیدند که چطور میشود کسی امضای شخص دیگری را جعل کند و در آن به جای آنکه سودی به خود برساند، زمینی را به نام شخص دیگر بزند.
همین بود که بعضی کاربران به طعنه و کنایه نوشتند احتمالا جاعل امضا «رابینهود» بوده است. صدیقی خودش گفته بود فردی که «امین حوزه علمیه» بوده این امضا را جعل کرد.
امضای ما را هم جعل کنید
اما حرکت فراگیرتر انتشار تصویر امضا بود. شهروندان با انتشار تصویر امضایی از خود نوشتند که اگر قرار است با جعل امضای کسی، آن شخص سود ببرد، آنها هم راضیاند امضایشان جعل شود تا قطعهای زمین هم نصیبشان شود.
این حرکت اعتراضی به نوبه خود خصلتی کاملا مدنی و ادبیاتی نرم داشت، و در عین حال موثر و چشمگیر افتاد. به لطف این طعنه اعتراضی، نام کاظم صدیقی در چند روز در صدر هشتگها قرار گرفت و ماند.
دیدی چرا دنبال فیلترینگ بودند؟
مانند بسیاری از موارد دیگر فساد، کاربران در این موضوع هم سعی کردند بار دیگر به یکدیگر یادآوری کنند که این افشاگریها قدرت رسانههای اجتماعی است.
یک خبرنگار در همین زمینه نوشت «حالا متوجه شدید» چرا «سالها آرزوی قطع اینترنت و فیلترینگ را داشتند؟»
یادآوری حملات صدیقی به معترضان
جدای از آنکه شهروندان در موج هشتگها و اعتراضات مجازی به دروغ و فساد و ریا اشاره کردند، با توییتهایی یادآوری کردند که فراموش نمیکنند همین کاظم صدیقی از مقامهایی بود که در خطبه و سخنانش به شهروندان معترض به جمهور ی اسلامی حمله میکرد.
کاربری نوشت «وسط جنبش زن زندگی آزادی همین کاظم صدیقی گفت مشکلشان حرامخواری است و دنبال آزادیاند.»
گریه برای پول
کاربرانی هم به پیوند فساد اقتصادی مقامها پشت چهره و نمای دین پرداختند. شهروندان عکسهای کاظم صدیقی که بسیاری از آنها در حالت گریه و مویه در خطبههای نماز جمعه است را منتشر کردند. یکی از کاربران نوشت: «امام جمعه تهران از جیب ملت به رسم اسلام گریه فرموندند وگفتند کار دشمن بود.»
بعضی کاربران هم نوشتند «چند میگیری گریه کنی؟»
وجه قدرتنمایی رسانه اجتماعی
نقش رسانههای اجتماعی و فضای مجازی در افشای فساد و مقابله با آن همواره در مطالعات و تحقیقات سیاسی از وجوه گوناگون مورد تاکید قرار گرفته است.
سازمان ملل متحد در وبسایتش در زمینه اقدام رسانههای اجتماعی علیه فساد نوشته که رسانههای اجتماعی به دلیل اینکه ساختار کنترلی سلسلهمراتبی ندارد، بیش از رسانههای سنتی مورد توجه قرار میگیرند. این نهاد اشاره کرده که حتی ممکن است پلتفرمهای مجازی افکار عمومی را به نحوی به حرکت در آورند که مشارکت شهروندان را در مسائل خاص افزایش دهد و در صورت رسیدن به سطحی خاص این امر منجر به اعتراضات و تغییرات در حکومت میشود.
این نوع اعتراض در چندین کشور از جمله تونس، مصر و ارمنستان از طریق فعالیتهای شهروندان در توییتر رخ داده است.