تحلیل

شورش زنان: قدرتی که عریان‌تر شده است

زهرا باقری‌شاد
زهرا باقری‌شاد

پژوهش‌گر مطالعات جنسیت

در سال نوی خورشیدی، زنان ایران با چه واقعیتی روبه‌رو خواهند بود؟ آینده در یک نگاه روشن است: جنبشی که آغاز شده، شکست نخورده است.

- زنان به عقب بازنمی‌گردند.

این تنها گزاره‌ حتمی سال در پیش رو و حتی سال‌های آینده نزدیک و دور ایران است. از هشت مارس در سال ۱۳۵۷ و اعتراض قدرتمند زنان به حجاب اجباری مقابل ساختمان دادگستری تهران ۴۵ سال می‌گذرد و از کشته شدن ژینا مهسا امینی به دست گشت ارشاد یک سال و نیم.

اکنون جبهه مقاومت و مبارزه زنان محکم‌تر، متنوع‌تر و پیشروتر از هر زمان دیگری به نظر می‌رسد.

زنانی که در یک سال اخیر بیشتر از هر زمان «روسری‌ها» را از سر برداشته‌اند، زورگویی‌های گشت ارشاد را پس زده‌اند و حتی گاه چنان در این رویارویی مقاوم بوده‌اند که کار به خشونت فیزیکی و کشته شدنشان رسیده، دیگر به عقب برنمی‌گردند. اما قوی‌تر شدن آنها ممکن است به سرکوب بیشترشان منجر شود و حتی به افزایش خشونت علیه آنها؛ مگر اینکه بقیه جامعه نیز هم‌پای زنان رشد کند، مطالبات زنان را جدی بگیرد و به مبارزه برای برابری جنسیتی بی‌تفاوت نباشد.

پیش از این هم زنان به تنهایی برای حقوقشان جنگیده بودند، سرکوب شده بودند و تاب آورده بودند: وقتی هما دارابی در اعتراض به حجاب اجباری خودسوزی کرد، وقتی اعضای کمپین یک میلیون امضا یکی یکی بازداشت و مجبور به مهاجرت شدند، وقتی دختر آبی در اعتراض به محرومیت زنان از ورود به استادیوم فوتبال خودسوزی کرد، وقتی ویدا موحد روسری از سر برداشت و جنبش دختران خیابان انقلاب را آغاز کرد و وقتی میلیون‌ها زن در دادگاه‌ها و مدرسه‌ها و خانه‌ها و خیابان‌ها برای حقوقشان مبارزه کردند و در تمام این سال‌ها به تنهایی بار جنبش‌ زنان را بر دوش کشیدند.

اما «زن، زندگی، آزادی» نقطه‌ همدلی جامعه با زنان بود. جایی که مردان از سنگر «مردسالاری» بیرون آمدند و به جنبشی پیوستند که در اعتراض به ستم جنسیتی آغاز شده بود.

ژینا نقطه پیوستن گروه‌های به‌ حاشیه‌ رانده‌ شده به زنان بود و می‌رفت که فمینیسم را به یک سکوی پرتاب برای جامعه ایران مبدل سازد که حکومت در سرکوب، پیش‌روی‌ها کرد و به این پیش‌روی‌ها ادامه خواهد داد.

دالان سیاه گشت ارشاد در نقاط مختلف شهرهایی از ایران، فشارها بر فعالان حقوق زنان و بازداشت گسترده‌ آنها تنها مواردی از این پیش‌روی است. و این در حالی است که شاهد افزایش خشونت‌ علیه زنان در جامعه نیز خواهیم بود، همان گونه که در ماه‌های اخیر خبرهای متعدد و مکرر از قتل‌های ناموسی و زن‌کشی‌ها در ایران رسانه‌ای شد و این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفت که: این بود نتیجه‌ جنبشی که به نام «زن، زندگی، آزادی» آغاز شده بود؟

بله! این از نتایج جنبش قدرتمندی است که بر اساس مطالبات زنان شکل گرفت و به همه ایران رسید. در جامعه‌ای که با نهادینه‌ترین ارزش‌های مردسالاری و تبعیض دست به گریبان است و با وجود حکومتی که از همه نیروی خود برای به عقب راندن زنان و سرکوب آنها استفاده کرده، روشن است که هر گونه رشد اجتماعی و سیاسی زنان به واکنش شدیدتر از سوی نظام سیاسی مردسالار منجر خواهد شد.

حتی واکنش همه‌ مردان جامعه هم نمی‌تواند الزاما نسبت به رشد زنان مثبت باشد اگر در نگرش آنها تغییراتی صورت نگیرد. صدای امثال مهدی یراحی هنوز در جامعه ایران چندان بلند نشده تا یک‌صدا بگویند «روسری‌تو در بیار»، چرا که جامعه مردسالار می‌داند زنی که روسری‌اش را در بیاورد می‌تواند در برابر سایر اجبارها و قوانین زن‌ستیزانه هم بایستد و نیز در برابر سنت‌ها و ارزش‌های مردسالاری.

چنین زنی هنوز مطلوب عموم جامعه ایران نیست، حتی اگر به نام «زن، زندگی، آزادی» جان‌های عزیز بسیاری را از دست داده باشیم.

با این‌ همه، جنبشی که آغاز شده شکست نخورده است. زنان هنوز پیروز میدان مبارزه و مقاومت هستند. این را از خشم و توحش رو به افزایش مردسالاری می‌توان فهمید. از قتل‌های ناموسی و زن‌کشی‌های اخیر و از حضور همچنان مهیب گشت ارشاد.

سال در پیش رو احتمالا سال سخت‌تری برای زنان ایران باشد، چرا که از همیشه مقاوم‌تر شده‌اند و «قدرت عریان» آنها برای جامعه مردسالار ترسناک است.