روز جهانی زنان؛ رنج روزمره زیستن زیر سایه جمهوری اسلامی

هم‌زمان با هشتم مارس و روز جهانی زنان، ده‌ها شهروند ایرانی پیام‌هایی به ایران‌اینترنشنال فرستادند و از نقض سیستماتیک حقوق اولیه زنان زیر سایه جمهوری اسلامی گفتند. این پیام‌ها طیف‌های موضوعی گوناگونی را از تحمیل حجاب اجباری و ازدواج اجباری تا قوانین زن‌ستیزانه در بر ‌می‌گیرند.

یکی از مخاطبان ایران‌اینترنشنال با ۷۰ سال سن، گفت در سنین پایین با اجبار خانواده و پس از یک سال و نیم مقاومت، مجبور به ازدواج با مردی بزرگ‌تر از خود شد.

او گفت در این چند دهه زندگی نه خودش لذت یا خوشحالی را احساس کرد و نه توانست آن مرد را خوشبخت کند.

تمامی ابعاد زیست زنان ایرانی در چهار دهه اخیر و در سایه حکومت جمهوری ‌اسلامی با انواع تبعیض‌های جنسی و جنسیتی روبه‌رو بوده است.

بسیاری از فعالان حقوق زنان که به این تبعیض‌ها معترض بوده‌اند اکنون در زندان به سر می‌برند و برای شماری از آنان احکام حبس طولانی‌مدت صادر شده است.

در سال‌های اخیر جمهوری اسلامی محدودیت‌های گسترده‌ای را علیه زنان اعمال و حتی ورود دختران به برخی رشته‌های دانشگاهی را ممنوع کرده است.

تلاش برای خانه‌نشین کردن زنان شاغل، ایجاد محدودیت‌های ورزشی برای زنان و حتی ممانعت از ورود آنان به ورزشگاه‌ها برای تماشای رقابت‌های ورزشی از جمله فوتبال، از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی علیه زنان بوده است.

در سال‌های گذشته نهادهای فعال در زمینه حقوق زنان و کنش‌گرانی چون نرگس محمدی بارها با انتشار بیانیه‌هایی در مناسبت‌های مختلف تاکید کرده‌اند سازمان ملل باید آپارتاید جنسی و جنسیتی را همانند آپارتاید نژادی به‌عنوانی یکی از مصادیق جنایت علیه بشریت در اسناد بین‌المللی جرم‌انگاری کند.

این فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه نوبل صلح، روز ششم اسفند در نامه‌ای از زندان اوین، از سلب هدفمند حقوق انسانی زنان از سوی جمهوری ‌اسلامی با استفاده از ابزار و قوای حکومت به ویژه با وضع قوانین و سیاست فرودست‌سازی زنان گفت.

شمار زیادی از زنان نیز در پیام‌های خود به ایران‌اینترنشنال به این موضوع اشاره کردند و از قوانینی گفتند که جمهوری اسلامی برای تحقیر سیستماتیک زنان در ایران وضع کرده است.

زن ایرانی از نظر قوانین جمهوری اسلامی هیچ حقی ندارد

یکی از مخاطبان ایران‌اینترنشال در پیامی صوتی گفت: «از بچگی‌ام درباره حقوق نداشته زنان در اسلام شاکی بودم و همیشه برایم سوال بود که اصلا چرا زنان باید طرفدار این دین باشند؟ ما از نظر قوانین اسلام و جمهوری اسلامی اصلا حقوقی نداریم که بخواهند نقضش کنند.»

شماری دیگر از زنان در پیام‌های خود بر همین مساله دست گذاشته و گفتند بر اساس تجربه زیسته‌شان به‌عنوان زن ایرانی، هیچ حق و حقوقی ندارند.

در یکی از این پیام‌ها، زنی میان‌سال گفت: «انگار برده‌هایی هستیم که فقط باید بچه را بزرگ کنیم و داخل دیوارهای خانه‌هایمان بمانیم.»

شهروندی دیگر در پاسخ به این سوال ایران‌اینترنشنال که چه خاطره تلخی به‌عنوان یک زن دارید، گفت: «تمام اتفاقاتی که زن ایرانی در این کشور پشت سر می‌گذارد عمدتا تلخ با تجربه تذکر و سرکوب است؛ چون جمهوری اسلامی همیشه زنان را به‌عنوان شهروند درجه دوم دیده است.»

به گفته او، زنان در ایران نه تنها از نظر قوانین دیده نمی‌شوند بلکه مدام از سوی نهادهای حکومتی و بخشی از جامعه مردسالار با این پرسش‌ها سرکوب می‌شوند: «چرا موهایت معلوم است، چرا روسری‌ات را این‌طور بستی، چرا رژلب قرمز می‌زنی، چرا کفش پاشنه‌بلند می‌پوشی، در اداره چرا آن‌طور رفتار می‌کنی، چرا با مرد حرف زدی، چرا با همکارت خندیدی؟»

این شهروند در ادامه گفت حتی اگه مردی به یک زن تعرض یا حتی تجاوز جنسی کند، حکومت و بخشی از جامعه به زن می‌گویند خودت مقصری که آن مرد را تحریک کردی.

اوایل آذر امسال چند نهاد و انجمن صنفی و مدنی ایرانی از جمله گروه انقلاب زنانه بیانیه‌های جداگانه‌ای به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان منتشر کردند و گفتند خشونتی که از سوی حکومتِ «ضد زن اسلامی» علیه زنان در ایران اعمال می‌شود دارای ساختاری دولتی، قضایی و سازمان‌یافته است.

کانون نویسندگان ایران نیز در بیانیه‌ای، عبارت «زن‌ستیزی نظام‌مند» را برای آنچه از سوی حکومت در ایران جاری است به کار برد و یادآور شد اگرچه ستم و خشونت، تجربه‌ زیسته‌ زنان بوده اما اکنون با توسل به عناصر واپس‌گرای فرهنگی، مذهبی و سنتی، به ابعادی تازه و فاجعه‌آمیز رسیده است.

اسفند سال گذشته هشت گزارشگر سازمان ملل متحد در جریان حملات شیمیایی به مدارس دخترانه تاکید کردند زنان و دختران ایرانی تحت بدترین شکل تبعیض و خشونت سیستماتیک قرار دارند.

این حملات شیمیایی از نهم آذر سال گذشته آغاز شد و صدها مدرسه و هزاران دانش‌آموز را درگیر کرد.

اواخر مهر ۱۴۰۱ و در اوج خیزش انقلابی، سازمان دیده‌بان سازمان ملل متحد درباره ادامه خشونت سیستماتیک مقامات جمهوری اسلامی علیه زنان ابراز نگرانی کرد.

رنجی مضاعف زیر سایه محرومیت اقتصادی

مخاطبان ایران‌اینترنشنال در پیام‌های خود به مناسبت روز هشتم مارس به نقض بنیادین حقوق زنان در قوانین جمهوری اسلامی اشاره کردند و به‌عنوان مثال از نداشتن حق حضانت فرزند، حق طلاق و غیرعادلانه بودن قوانین ارث نام بردند.

به گفته این مخاطبان، حتی در امور روزمره نیز قوانین کشور، زنان را زیر سایه و قیومیت مردان قرار داده است به‌طوری که زن حتی نمی‌تواند فرزند خود را بیمه کند.

یک زن تجربه خود را از چهار سال دوندگی در راهروهای دادگاه برای گرفتن طلاق از همسرش بیان کرد که به او خیانت کرده بوده اما او نمی‌توانسته این موضوع را در دادگاه ثابت کند.

یک شهروند دیگر به ایران‌اینترنشنال گفت: «می‌توانم از دادگاه‌ها و موارد متعدد نقض حقوق زنان و تحقیرشان، کتابی سه جلدی بنویسم.»

هم‌زمان بحران‌های اقتصادی در ایران و تبعاتش در سال‌های گذشته بسیاری از شهروندان را دچار مشکل کرده است اما برای زنانی که عمدتا خود به تنهایی وظیفه تامین مالی خانواده را بر عهده دارند، این شرایط رنجی مضاعف به همراه داشته است.

بسیاری از زنان در ایران از دسترسی به شغل مناسب با درآمدی برابر با مردان (در شرایط برابر) محروم‌اند.

یافته‌های آخرین گزارش سازمان ملل مربوط به سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ میلادی تایید می‌کند ایران در میان کشورهایی با نابرابری جنسیتی بالا قرار دارد.

علاوه بر حضور کم‌رنگ زنان در بازار کار به دلیل نقش‌های عمدتا تحمیل شده به آنان در فرزندآوری و مراقبت از کودک و خانواده، در بین جمعیت محدودی که قادر و مایل به کار هستند نیز ‌درصد کمتری نسبت به مردان موفق به یافتن شغل می‌‌‌شوند.

یکی از مخاطبان ایران‌اینترنشنال در این زمینه گفت یک زن حتی اگر به تنهایی خانواده‌اش را تامین کند، در فیش حقوقی‌اش بر‌عکس مردان، حق «خواروبار و اولاد» جایی ندارد.

زنی دیگر به روایت «بی‌خانمانی و نداشتن سقفی بالای سر» اشاره کرد و گفت مادری بیمار است که برای خود و فرزندانش نمی‌تواند حتی نانی برای خوردن فراهم کند و به دلیل زن بودن، شماری از فرصت‌های حمایتی و شغلی را از دست می‌دهد.

یک زن دیگر که خود را «سرپرست خانوار» معرفی کرد گفت که مسوولیت پنج فرزند از جمله یک کودک دارای معلولیت ذهنی بر عهده‌اش است و ماهانه تنها شش میلیون تومان درآمد دارد.

او در ادامه گفت: «شکم فرزندانم را فقط با نان سیر می‌کنم. بیشتر وعده‌ها، نان خشک را با چای شیرین می‌خوریم .... پیش آن‌ها شرمنده‌ام اما با قرض و بدهی روزگار را سر می‌کنم.»

اواسط آبان امسال روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی به تبعیض جنسیتی در اقتصاد ایران و دو برابر بودن نرخ بیکاری در میان زنان نسبت به مردان پرداخت.

بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از تحولات بازار کار در تابستان امسال، نرخ مشارکت زنان در این فصل به ۱۴/۶ درصد رسیده است.

از میان بیش از ۳۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زن در سن کار بیش از ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر اصلا به بازار کار وارد نشده و منفعل هستند.

حجاب اجباری، تحقیر روزمره زنان از سوی حکومت

- با ارسال پیامک حجاب، هر روز تحقیرمان می‌کنند ...

این محتوای مشترک پیام بسیاری از زنان است که از رنج روزمره خود به ایران‌اینترنشنال گفتند.

یکی از مخاطبان از تجربه برخورد تحقیرآمیز حجاب‌بان‌های مترو با خود و تلاش آن‌ها برای گرفتن گوشی تلفن همراهش گفت.

به گفته او، این ماموران زن به کسانی که شال بر سر نداشتند تذکر حجاب می‌دادند و اگر با بی‌تفاوتی زنان مواجه ‌می‌شدند از آن‌ها عکس و فیلم می‌گرفتند.

در شش ماه اخیر آزار زنان از سوی حجاب‌بانان در متروی تهران در حالی واکنش‌های متعددی در پی داشته است که برای مدت‌ها نه شهرداری تهران و نه وزیر کشور مسوولیت این نیروها را گردن نمی‌گرفتند.

کاربران شبکه‌های اجتماعی، حضور این نیروها را با اشاره به کشته شدن آرمیتا گراوند، به ساختن تونل وحشت برای زنانی تشبیه کرده بودند که در برابر حجاب اجباری مقاومت می‌کنند.

یک دختر نوجوان تجربه خود را از مواجهه با ماموران گشت ارشاد در خیابان گفت و به ایران‌اینترنشنال توضیح داد: «ما را به‌خاطر بر سر نداشتن روسری از مجتمع تفریحی-تجاری بیرون کردند. در ادامه دو مامور ما را تعقیب کردند، تحقیر کردند و ترساندند.»

شهروندی دیگر گفت با وجود جمهوری اسلامی، هیچ زنی احتمالا اصلا خاطره‌ای خوش در زندگی‌اش ندارد.

او به دریافت پیامک‌های «بدحجابی در خودرو و جریمه» و احضار از سوی نهادهای امنیتی اشاره کرد و گفت: «همه ما در ایران دچار سطحی از بیماری افسردگی و روانی شده‌ایم.»

این زن رفت‌وآمد در خیابان پس از تاریک شدن هوا و ترس از تعقیب شدن از سوی نیروهای امنیتی را نگرانی هر روزه خود توصیف کرد و گفت: «زندگی در ایران خیلی سخت شده .... خیلی اذیتمان می‌کنند.»