گزارش فعالان صنفی از ابعاد برخورد امنیتی با فرهنگیان پس از خیزش مهسا
نرگس ملکزاده، محمدرضا نیکنژاد و محمد داوری، سه معلم و فعال صنفی فرهنگیان در گفتوگویی با یک سایت داخلی درباره ابعاد برخورد امنیتی با فرهنگیان پس از خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی گفتهاند حدود ۴۰۰ معلم به دلیل فعالیت صنفی از طرح رتبهبندی محروم و ۲۰ هزار مدیر برکنار شدهاند.
در این گفتوگو که در وبسایت خبرآنلاین منتشر شده، علاوه بر این موضوع، به مهاجرت میان دانشآموزان و معلمان و وضعیت معلمان در ساختار فعلی آموزش و پرورش پرداخته شده است.
ملکزاده: اینها انتقادات را برنمیتابند
نرگس ملکزاده در خصوص تغییر حدود ۲۰ هزار مدیر مدرسه به وسیله آموزش و پرورش گفته است: «وقتی من را صدا کردند گفتند تغییر شما به خاطر مطالب انتقادی، گفتوگوهایی که انجام میدهی، مطالبی که مینویسی، فعالیت صنفی، حمایت از معلمان زندانی و مسایل مربوط به حوادث سال گذشته است. برای همین ابلاغ مدیریت مرا لغو کردند.»
او در ادامه گفته است: «من ۱۰ سال است ضمن مدیر بودن نقدهای خودم را به وضعیت آموزش و پرورش نوشتهام اما در این دولت اینطور تصمیم گرفتند. اینها انتقادات را برنمیتابند.»
این معلم درباره ویژگی مشترک مدیران تغییر یافته گفته است: «تغییرات بیشتر جنبه سیاسی داشته. آموزش و پرورش سیاسیترین سالهای خودش را میگذراند و سیاسیترین تصمیمات هم میگیرد؛ چیزی که ما از خودشان میشنویم اعتراضات سال گذشته در این تغییر و تحولها تاثیر گذاشته. به نظرم در سالی که منتهی به انتخابات مجلس میشود یک جور خالصسازی در آموزش و پرورش رخ داده است.»
او در توضیح این شرایط تاکید کرده است که انگار مدیران را الک کردهاند: «آنها که خوب بودند برداشتند کنار گذاشتند و ریزها را برای مدیریت مدارس انتخاب کردند. حتی همکارهایی که برای آرام کردن جو مدرسه در سال گذشته فقط همراهیهایی با دانشآموزان داشتند، برکنار شدند.»
به گفته این معلم، مسوولان با اقدامات جدید قصد داشتند آموزش و پرورش را متناسب با دیدگاه خودشان سفید کنند اما در واقع سیاهتر کردند: «آثار ضربهای که این اتفاق میزند در سالهای آینده مشخص میشود.»
نیکنژاد: سیاهترین دوران آموزش و پرورش را سپری میکنیم
محمدرضا نیکنژاد این تغییرات را تنها مربوط به مدیران و معاونان نمیداند.
او به خبرآنلاین گفته است: «این دولت یک لایه تندرو از اصولگرایان است که با هدف خاصی سر کار آمده. در یکی دو سال عمر این دولت حذف کردن افراد در آموزش و پرورش بیسابقه بوده. در هیچ دورهای اینطور علیه معلمها نبودند. پیش از این معلمهایی که فعالیت صنفی داشتند عموما درگیر روند رسیدگی قضایی میشدند اما الان این وظیفه به عهده ساختار اجرایی در آموزش و پرورش گذاشته شده؛ یعنی تعداد ۳۰۰ الی ۴۰۰ معلم داریم که به خاطر فعالیت صنفی از رتبهبندی محروم شدند.»
نیکنژاد اضافه کرده که پیش از این هر برخوردی با معلمها متوجه رهبری فعالان صنفی میشد اما الان این برخوردها گریبان معلمهایی که فقط در تجمع شرکت میکنند نیز گرفته است.
او برای نمونه از معاون مدرسهای نام برده که به دلیل فعالیتهایش رتبهبندی نگرفته و بعد از مدتی بازنشستگی اجباری به او دادهاند.
به گفته نیکنژاد برخوردهای سیاسی-امنیتی در ساختار آموزش و پرورش آنقدر گسترش یافته است که در این زمینه «سیاهترین دوران آموزش و پرورش را سپری میکنیم».
داوری: دانشآموزان قربانی رویکردهای غلط شدند
محمد داوری وضعیت دانشآموزان در کشور را مخدوش و ناامید و آنان را فراری از مدرسه دانسته و گفته است آنها قربانی رویکردهای غلط شدهاند.
داوری درباره تغییر مدیران نیز گفته است: «تغییر مدیران مدارس با این رویکردها نگرانکننده است چرا که میبینیم مدیران جدید با چه نگرشی انتخاب میشوند. گمان میکنم اعتبار زدایی که از مسجد و پادگان صورت گرفته دارد برای مدرسه هم اتفاق میافتد. بیاعتبار شدن یعنی اعتماد مردم را از دست دادن و کارکرد اصلی خود را فراموش کردن.»
او اضافه کرده که اگر مدرسه نماد تربیت است و خانوادهها باید به آن اعتماد کنند این اعتبار دارد از آن گرفته میشود.
این سه معلم در ادامه در خصوص کمبود معلم در مدارس کشور توضیح دادهاند.
داوری کمبود معلم را ناشی از این دانسته که «رویکرد تربیت و تعلیم معلم در سالهای گذشته با آیندهنگری بر اساس واقعیتها و نیازهای آموزش و پرورش نبوده» است.
نیکنژاد هم ریشه این کمبودها در ایران را در برنامهریزیهای غلط گذشته دانسته و گفته است همه میدانستهاند این اتفاق خواهد افتاد.
مهاجرت دانشآموزان و معلمها
داوری با بیان اینکه «اخیرا ایده مهاجرت در دانشآموزان بیشتر شده و حتی این ایده به دانشآموزان مقاطع متوسطه اول و ابتدایی هم کشیده شده» گفته است: «چنین چیزی کم سابقه است. اراده برای مهاجرت خیلی زیاد است اما توان برای مهاجرت کم است.»
نیکنژاد نیز با تاکید بر اینکه بسیاری از دانشآموزان گذشتهاش مهاجرت کردهاند، گفته: «بعد از حوادث سال گذشته میزان سرخوردگی دانشآموزان افزایش پیدا کرد. به دلیل برخوردهایی که انجام شده خیلی از معلمهای جدید گرایش به مهاجرت دارند. این معلمها از فضای آموزشی کشور به شدت بدشان میآید.»
به گفته این معلم، «نسل جدید دانشآموزان و معلمان کولهپشتی مهاجرت را حداقل در ذهنشان بستهاند و فقط منتظر یک فرصت هستند».
ملکزاده مهاجرت را مرتبط با شرایط اقتصادی دانسته و گفته است: «اکثر دانشآموزان ما شرایطی را ندارند که بخواهند مهاجرت کنند اما ذهنشان را برای مهاجرت به دلیل ناامیدیها و سرخوردگیهایی که دارند آماده کردهاند و به مهاجرت تمایل دارند.»
به گفته ملکزاده، بسیاری از دانشآموزان سفر کردن و رفتن از ایران را جزو علاقههای خودشان میدانند: «خیلیهایشان ترکیه را برای مهاجرت انتخاب کردهاند و این نشان میدهد انگار فقط دوست داشتند از اینجا بروند.»
فشار و تلاش حکومت برای سرکوب معلمان و فعالان صنفی در دو دهه گذشته سابقه داشته اما در سالهای گذشته شمار زیادی از معلمان بازداشت و با احکام سنگین حبس مواجه شدهاند.
برخی همچون محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی نیز به دلیل فعالیتهای صنفی با پروندهسازی تازه مواجه شده یا از کار اخراج شدهاند.
از زمان آغاز خیزش سراسری، فشارهای جمهوری اسلامی بر معلمان و دانشآموزان حامی خیزش شدت گرفت.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، مهر ماه امسال در گزارشی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، فشار بر دانشجویان، دانشآموزان و معلمان را نگرانکننده خواند.