روایت کاپیتان بازنشسته آمریکایی از آخرین باری که ایران در خلیج فارس مهار شد

حمله اخیر حوثی‌ها به کشتی‌های اسرائیلی نخستین نوبت از ناامنی دریای سرخ و موارد مشابه آن نیست. ویلیام لوتی، کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی آمریکا با نگاهی به رویکرد دولت جو بایدن به این رویدادها، روایتی ارائه کرده است از نقش بازدارنده کشورش و تجربه مهار جمهوری اسلامی در خلیج فارس.

ناامنی‌ها در دریای سرخ تهدیدی برای تجارت جهانی محسوب می‌شود؛ سلسله رویدادهایی که منجر به تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا برای جلوگیری از تهدیدات حوثی‌ها، گروه نیابتی تحت حمایت جمهوری اسلامی شد.

وال استریت ژورنال در مطلبی نوشته ویلیام لوتی، به بررسی وضعیت امنیت دریای سرخ پرداخت.

لوتی که کارشناس امور دفاعی و خارجی ایالات متحده است، در دوره ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش به عنوان دستیار ویژه او در بخش سیاست دفاعی و استراتژی شورای امنیت ملی خدمت می‌کرد. این کاپیتان بازنشسته با اشاره به نقش بازدارندگی آمریکا در منطقه، در وال استریت ژورنال نوشت: «پس از آنکه یک کشتی آمریکایی از سوی مین دریایی ایرانی در خلیج فارس مورد اصابت قرار گرفت، رونالد ریگان بهای سنگینی برای تهران در نظر گرفت.»

او در ادامه سخنان اخیر معاون سخنگوی پنتاگون را یادآور شد: «ما با حوثی‌ها درگیر یک نبرد مسلحانه نیستیم. بخشی از دلیل حضور ما در منطقه، تقویت بازدارندگی‌مان است.»

لوتی نوشت چنین سخنانی برای کشتی‌‌های نیروی دریایی آمریکا در دریای سرخ اطمینان‌بخش نیستند؛ به ویژه آنکه در چند ماه گذشته آمریکا در حال دفاع از موشک‌ها و پهپاد‌های تهاجمی شلیک شده از سوی شورشیان مورد حمایت ایران بوده است.

به اعتقاد او تقویت بازدارندگی، مستلزم اراده سیاسی برای تحمیل هزینه‌ای بسیار بیشتر از هر دستاوردی است که حوثی‌ها می‌توانند به آن امیدوار باشند. هر رویکرد دیگری، ملوانان آمریکایی را در حالت دفاعی و آسیب‌پذیر قرار می‌دهد.

ادامه این مطلب، مشروح روایت ویلیام لوتی در قالب «اول شخص» است.

چگونه می‌توان بازدارندگی را دوباره برقرار کرد؟

خوشبختانه ما می‌دانیم که چگونه دوباره قدرت بازدارندگی‌مان را در منطقه برقرار کنیم. ما تجربه لازم را داریم.

در ۱۴ آوریل ۱۹۸۸، یو‌اس‌اس ساموئل بی‌. رابرتز (USS Samuel B. Roberts) هنگام اسکورت نفت‌کش‌های کویتی در خلیج فارس مورد اصابت مین ایرانی قرار گرفت. انفجار ناشی از این اصابت، یک سوراخ ۳۰ فوتی (۴/۵ متری) در زیر خط آب ایجاد و بخشی از مازه را تخریب کرد.

مازه سازه‌ای فولادی است که ستون فقرات شناور محسوب می‌شود.

همچنین ۱۰ ملوان در پی این حادثه به شدت مجروح شدند.

در گزارش جالب بردلی پنیستون، ویراستار نشریه امنیتی-نظامی دیفنس وان آمده است: «هیچ افتخاری بالاتر از نجات ناو یو‌اس‌اس ساموئل بی. رابرتز در خلیج فارس نیست.»

بر همین اساس، خدمه صفحات فولادی و کابل‌ها را جوش دادند تا در تلاشی قهرمانانه، جلوی غرق شدن کشتی را بگیرند.

چهار روز بعد، به دستور پرزیدنت ریگان، نیروی دریایی آمریکا در حملات ترکیبی هوایی-دریایی، نیروی دریایی ایران را در یک نبرد یک روزه به نام عملیات پریینگ مانتیس (Praying Mantis) درگیر کرد.

با اولین پرتاب از ناو هواپیمابر هسته‌ای یو‌اس‌اس اینترپرایز (USS Enterprise) به‌عنوان بزرگ‌ترین نبرد دریایی و هوایی از زمان جنگ جهانی دوم، عملیات آغاز شد.

عملیات پریینگ مانتیس

عملیات پریینگ مانتیس همچنان یک «مورد مطالعاتی» در تقویت توان بازدارندگی است. پیروزی ما در این عملیات، نیروی دریایی جمهوری اسلامی را برای بیش از دو دهه دور نگه داشت و به تغییر مسیر جنگ ایران و عراق کمک کرد. از آن زمان، ایران دیگر هرگز در خلیج فارس مین‌گذاری نکرد.

حمله تلافی‌جویانه پریینگ مانتیس (آخوندک) مانند حشره‌ای به همین نام، سریع و وحشیانه بود. ماموریت ما هم شامل انهدام دو سکوی نفتی ایران بود که به‌عنوان پایگاهی برای حمله به کشتی‌های خلیج فارس استفاده می‌شد و هم غرق کردن یکی از دو ناوچه بدنام ایرانی که خدمه کشتی‌های تجاری را با مسلسل هدف قرار می‌دادند.

گردان هوایی پروولر EA-۶B، هواپیمای تهاجمی الکترونیکی، وظیفه داشت رادار کنترل آتش و ارتباطات ایران را هدف قرار دهد تا نیروهای ما بتوانند با خیال راحت به اهداف خود برسند.

نبرد با شلیک گلوله‌های دریایی و بمب‌های انفجاری به سمت سکوهای نفت آغاز شد. ایران با فرستادن دو جنگنده فانتوم اف-۴، یک قایق گشتی مجهز به موشک‌های هدایت شونده و گروهی از قایق‌های تندرو مسلح بوگ هامار، به این اقدام پاسخ داد.

ما بی‌درنگ این تهدیدات را خنثی کردیم. ناوچه سهند چند ساعت بعد غرق شد.

سبلان به‌عنوان ناوچه خواهر، اگر نخواهم بگویم احمقانه اما جسورانه به صحنه رسید و به یک مهاجم دیگر که خلبان آن ستوان جیم انگلر بود، شلیک کرد. انگلر و خدمه‌اش با یک بمب هدایت شونده لیزری پاسخ دادند و موتورخانه ناو را منفجر کردند.

هنگامی که سایر هواپیماها عملیات بمباران خود را آغاز کردند و ویلیام کرو، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت «ما به اندازه کافی برای یک روز خون ریخته‌ایم»، ریگان حمله را متوقف کرد.

جمهوری اسلامی بعدا سبلان را که به شدت آسیب دیده بود به بندر برگرداند.

مصادف شدن پیشروی‌های زمینی عراق در آن زمان با عملیات پریینگ مانتیس و سرنگونی تصادفی هواپیمای مسافربری ایرانی توسط ناو یو‌اس‌اس وینسنس در ماه ژوییه، آیت‌الله [خمینی] را متقاعد کرد که ادامه مبارزه بسیار خطرناک خواهد بود. در نتیجه، جنگ ایران و عراق در ماه اوت همان سال به پایان رسید.

اکنون تاریخ در حال تکرار شدن است؛ تشکیل گروه ضربت دریایی چند ملیتی برای محافظت از کشتی‌هایی که از دریای سرخ عبور می‌کنند در مقابل دشمنی که در واقع نیروی نیابتی جمهوری اسلامی است، گامی موثر محسوب می‌شود اما اگر دولت بایدن می‌خواهد حوثی‌ها متوقف شوند، باید به خاطر داشته باشد که آن‌ها نمی‌توانند موشک و پهپادی را شلیک کنند که دیگر در اختیار ندارند.