پایان مرحله یکچهارم نهایی؛ چرا جام جهانی زنان هنوز در جذب مخاطب مشکل دارد؟
از بچههایی که در پارک بازی میکنند تا لیگهای حرفهای، فوتبال از جذابترین بازیهای جهان است اما چشمها کمتر به دیدن بازی زنان عادت کرده و انگار عموما آن را فعالیتی مردانه میبینند. این موضوع بر نحوه سازماندهی و تجهیز فوتبال زنان تاثیر گذاشته و موفقیت آن را محدود کرده است.
جام جهانی فوتبال زنان ۲۰۲۳ احتمالا پرمخاطبترین رقابت فوتبال زنان تاکنون است که دور نیمهنهایی آن روز سهشنبه ۲۴ مرداد بین تیمهای اسپانیا و سوئد در یکطرف و تیمهای انگلیس و استرالیا در طرف دیگر انجام میشود.
بازی ردهبندی هم روز شنبه ۲۸ مرداد و فینال رقابتها یک روز بعد از آن برگزار خواهد شد تا تکلیف قهرمان رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۳ فوتبال زنان مشخص شود.
بخشی از شور و هیجان این دوره ممکن است به این دلیل باشد که فوتبال زنان بالاخره به جایگاه خود رسیده است و برای رسیدن به سطح بازی مردان فقط نیاز به زمان دارد. اما مسایلی هم وجود دارد که همچنان رقابتهای زنان را با چالش روبهرو میکند.
با شروع مسابقات جام جهانی، انتظار میرود مردم آن را از منظری آگاهانه تماشا و در موردش صحبت کنند. وبسایت «کانورسیشن» با نگاهی دقیقتر به علل عدم موفقیت این رویداد ورزشی مهم در جذب مخاطب بیشتر به پنج مشکلی پرداخته که فوتبال زنان همچنان در تلاش است بر آنها غلبه کند.
۱- بازیکنان و تیمها باید برای رسیدن به عدالت مبارزه کنند
قبل از شروع مسابقات، بازیکنان کلیدی تیمهای برتر مانند فرانسه، اسپانیا، کانادا و جاماییکا در مورد حمایت ضعیف، منابع و مربیگری اعتراض کردند.
آنها با امتناع از بازی یا انتقاد آشکار از فدراسیونهای خود و درخواست مشاوره از اتحادیه بینالمللی فوتبالیستهای حرفهای (Fifpro) این اعتراض را نشان دادند.
این اعتراضها نشان میدهند همانطور که در چند روز اول جام جهانی دیدیم، بسیاری از داستانهای کلیدی و جذاب مسابقات به جای رقم خوردن در داخل مستطیل سبز، خارج از زمین اتفاق بیفتند و درامها حول محور آنها شکل بگیرند.
۲- صدمات جدی فرصتها را نابود میکنند
بسیاری از بازیکنان در طول جام جهانی به دلیل تعداد بالای مصدومیتهای جدی خود غایباند؛ صدماتی که احتمالا با اولویت قرار دادن تحقیق در زمینه پیشگیری از آسیب ورزشکاران زن، میشد به سادگی از آنها جلوگیری کرد.
دانش فعلی پزشکی ورزشی عمدتا بر پایه فیزیک مردان است و تجهیزات مخصوص هم برای زنان در دسترس نیست.
مروری گذرا بر این تجهیزات نشان میدهند پارگی بدنام رباط صلیبی قدامی و سایر جراحات جدی که باعث فرصتسوزی میشوند، تا حدی مربوط به استوکهای بسیار بلند کفشهایی هستند که در اصل برای مردان طراحی شدهاند.
تحقیقات اخیر همچنین نشان دادهاند ۸۲ درصد از بازیکنان زن، درد و عملکرد ضعیف ناشی از کفشهای موجود را گزارش کردهاند. البته کفشهای فوتبال «زنانه» جدید در دسترس هستند اما مشخص نیست آیا این کفشها فقط مارک زنانه دارند یا تغییرات علمی و اساسی در طراحیشان داده شده است؟
۳- قرارداد پخش تلویزیونی اروپا خیلی دیر انجام شد
حق پخش رسانهای برای پنج کشور اروپایی از جمله انگلیس، تنها کمتر از شش هفته قبل از شروع مسابقات مورد توافق قرار گرفت.
این تاخیر از اشتباه فیفا مبنی بر جدا کردن حق پخش مسابقات مردان و زنان برای نشان دادن اینکه مسابقات زنان نیز «اهمیت یکسان دارد» ناشی شد اما پیشنهادهای کم برای پخش مسابقات ثابت کرد این تصمیم زودهنگام است.
هر چند فیفا آن را «غیرقابل قبول» دانسته اما رسانههای تصویری تحت سلطه مردان متقاعد نشدهاند که فوتبال زنان به خودی خود ارزش کافی دارد.
از طرفی تاخیرها به این معنی بود که رسانهها زمان بسیار کمتری برای تبلیغ و جلب تقاضا و توجه مخاطب نسبت به این رویداد بزرگ ورزشی داشتند.
همچنین در مورد کیفیت پخش مسابقات نیز سوالاتی مطرح است؛ موضوعی که بر درک مخاطبان تاثیر میگذارد.
نحوه پوشش بازیها به ویژه در مقایسه با کیفیت پخش مسابقات مردان، میتواند فوتبال زنان را «عالی» یا «غیراستاندارد» جلوه دهد.
۴- بسیاری از تیمها آمادهسازی و پشیبانی ضعیفی داشتند
بسیاری از فدراسیونهای ملی نتوانستند حمایت، امکانات و سرمایهگذاری کافی را برای آمادهسازی تیمها فراهم کنند و بارها روشهای مربیگری و مدیریت برخی از تیمهای زنان در کنار لغو اردوها و پرداخت نشدن هزینه حضور بازیکنان، مورد انتقاد شدید قرار گرفته است.
تیم ملی انگلیس ناامیدی خود را از اتحادیه فوتبال علنی کرد زیرا بر خلاف آمریکا و استرالیا، این تیم جدای از جایزه فیفا، پاداشهای مورد انتظار را دریافت نخواهد کرد.
فدراسیون بینالمللی فوتبال همچنین اقدامات جدیدی را برای محدود کردن مشارکت بازیکنان در فرصتهای پرسود روابط عمومی و تبلیغات در طول مسابقات ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود آنها به اندازه کافی زمان برای استراحت دارند. نظر فدراسیون اما زمانی تغییر کرد که برای استفاده بازیکنان از این موقعیت خیلی دیر شده بود.
با توجه به اینکه تورنمنتهای بینالمللی بخش بزرگی از درآمد بازیکنان را تشکیل میدهند، آنها باید خیلی زودتر از این بدانند چه شرایطی برای انجام فعالیتهای درآمدزا دارند.
۵- همان استراتژی قدیمی برای بازاریابی
بازاریابی این مسابقات بسیار ضعیف و بیش از حد متکی به مضامین «الهامبخش» مرسوم با هدف قرار دادن دختران جوان بود. استراتژیهایی که دیگر ثابت شده تاثیر کمی بر مشارکت دارند.
برندسازی و تبلیغ جهانی بازی زنان معمولا بر دو ایده متمرکز است: اول اینکه فقط دختران جوان طرفدار این رقابتها هستند و دوم اینکه زنان فوتبالیست باید بهعنوان الگو برای دختران جوان معرفی شوند. در حالی که این استراتژی دقیق نیست زیرا مخاطب بزرگسال، فوتبال زنان را نادیده میگیرد.
از سوی دیگر، این وضعیت مطلوب یا پایدار هم نیست زیرا جذب طیف گستردهتر مخاطبان مانند مردان، پسران و زنان بدون فرزند را در نظر نمیگیرد.
این پنج مشکل اساسی نشان میدهند که چرا نباید پیشرفت در فوتبال زنان را «بدیهی» تلقی کرد.
آگاهی از این مسایل میتواند به ما کمک کند تا از پسِ هیجانات به این رویداد ورزشی نگاه کنیم و توجه داشته باشیم ورزش زنان هنوز در موقعیتی «نامطمئن» است.
دقت به این نکته مهم است که در حین تماشای جام جهانی زنان در مورد آن با دوستان خود صحبت کنیم و در رسانههای اجتماعی درباره آن پست بگذاریم تا به شرکتهای بزرگ رسانهای نشان دهیم بازار برای فوتبال زنان وجود دارد.
در واقع با پیوستن به کمپین «فشار اجتماعی» میتوانیم حمایتی مناسب از ورزش زنان بهدست بیاوریم.
فرصت به دست آمده از رقابت تابستان امسال تنها در صورتی حفظ خواهد شد که بتوان فیفا، نهادهای حاکمیتی و رسانهها را برای حمایت از استانداردهای بالایی که زنان در زمین بازی تولید میکنند، پاسخگو کرد.