جنگ اوکراین؛ چپ‌گرایان آلمان چطور شیفته ارسال سلاح به اوکراین شدند؟

وب‌سایت ژاکوبن در مقاله‌ای تحلیلی به موضع جدید و متناقض‌ چپ‌گرایان آلمان در قبال جنگ اوکراین و ارسال سلاح به این کشور از سوی متحدان غربی‌اش پرداخته که ترجمه‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید.

در آلمان حتی چپ‌گرایان افراطی که دیر زمانی است با قدرت سر سازگاری نداشتند خواستار فرستادن تانک و جت به اوکراین شده‌اند و در غیاب یک راه‌حل جایگزین، خودشان هم دنباله‌رو درخواست دولت برای تجهیز سلاح برای اوکراین هستند.

بین سیاستمداران چپ‌گرای آلمان یک اقلیت کوچک اما با صدای رسا، نظر خودشان را درباره جنگ در اوکراین بیان می‌کنند: آنها حامیان فرستادن سلاح به اوکراین‌اند.

استدلال اساسی: حق دفاع برای اوکراین

یک استدلال چپ‌گرایان حامی ارسال سلاح به اوکراین این است:‌ شکی نیست که اشغال اوکراین به دست نیروهای روسیه نقض حقوق بین‌الملل است و حق دفاع برای اوکراین محفوظ است و همبستگی بین‌المللی با این کشور هم به معنای دفاع از اوکراین (یا دست‌کم دولت فعلی آن) در حفظ چنین حقی است.

منتقدان فرستادن سلاح به اوکراین هم خواستار این هستند که دولت‌های غربی از تلاش‌های دیپلماتیک سازمان ملل متحد، برزیل، چین، اسپانیا و ...، برای دسترسی به یک قرارداد صلح استفاده کنند اما با ارائه چنین راه‌حلی، منتقدان ارسال سلاح به تسلیم شدن در برابر پروپاگاندای ارعاب پوتین متهم می‌شوند و اینکه به نظر می‌رسد آنها اوکراین را به حال خودش رها کرده‌اند تا تسلیم شود و در حقیقت یک سیاست کجدار و مریز در پیش گرفته‌اند.

بیشتر حامیان فرستادن سلاح به اوکراین‌ معمولا هرگز به پیامدهای ممکن و ناخواسته اعمال خودشان فکر نمی‌کنند اما نتیجه (عدم عاقبت‌اندیشی) در مورد حمله روسیه به اوکراین بسیار جدی است و با توجه به غلبه روسیه در جنگ اوکراین و رو کردن انواع سلاح جنگی مسکو در خاک این کشور، در نهایت حساب وکتاب عاقبت این جنگ ممکن نیست و خطر یک جنگ جهانی سوم هسته‌ای در خارج مرزهای اوکراین هم وجود دارد.

وارد نبودن استدلالات چپ‌گرایان آلمان

جالب اما رنگ عوض کردن چپ‌گراها از زمان وقوع جنگ اوکراین است و کشف ناگهانی این که چطور دولتی که قابل قبول آنها نبود حالا می‌تواند ابزار پیشبرد سیاست‌هایشان باشد.

اوکراین یک انقلاب آنارشیستی-کمونیستی نیست که در حال دفاع از خودش در برابر فاشیسم باشد و یک مدل دموکراتیک جدید در خاورمیانه هم نیست. دولت اوکراین از نظر مالی و نظامی کاملا وابسته به غرب است و دولتی است که به زحمت از کشور همسایه‌اش روسیه، کمتر خودکامه و کمتر اولیگارشی-کاپیتالیستی است.

در اوکراین فعالیت احزاب اپوزیسیون سوسیالیست و کمونیست حتی پیش از شروع جنگ هم به عنوان احزاب «حامی روسیه» ممنوع شده بود.

همنوازی چپ‌گرایان آلمان با حاکمان

به طور کلی به ساز دولت رقصیدن چپ‌گرایان آلمان مبنی بر فرستادن سلاح به اوکراین عجیب است و برای این درخواست، گروه‌های چپ‌گرا و چپ‌گرای افراطی در آلمان باید بتوانند با ارزیابی دولت آلمان و آمریکا همسو شوند.

این دو کشور حمله روسیه به اوکراین را «تضاد ارزش‌ها» می‌دانند که در آن اوکراین در در دفاع از «آزادی و دموکراسی» غرب در برابر «خودکامگی شرقی» ایستاده است.

توجیه چپ‌گرایان این است که در جنگ اوکراین با روسیه، باید با فرستادن سلاح به اوکراین با این کشور همبستگی نشان داد و از حاکمیت آن دفاع کرد. این نشان می‌دهد که چطور منطق نیروی نظامی به تفکر چپ‌گرا رخنه کرده است و شاهدی بر این مدعاست که آنان که از راهبردهای ارتشی و نظامی به دور‌ترین هستند، شدت و حدت بیشتری برای اعمال راه‌حل‌هایی وابسته به زور ارائه می‌دهند، آن هم در حالی که افسران نظامی ارشد درباره توهم راه‌حل نظامی در اوکراین هشدار می‌دهند.

تجربیات پیشین تاریخی درباره آلمان نشان می‌دهد اگر کشوری مورد حمله قرار بگیرد، اجبار اخلاقی برای تامین سلاح از سوی این کشور وجود ندارد و نظر آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان هم چیزی جز این نیست.

ماجرا آنجایی مشکل‌دار می‌شود که بر اساس همین استدلال، دولت آلمان به مردم یمن (برای مقابله با عربستان سعودی) و کردهای شمال سوریه و شمال عراق هم (برای مقابله با ترکیه) سلاح بفرستد.

سیاست خارجی همسو ارزش-محور؟

اما نمی‌بینیم که‌ دولت آلمان تصمیم به (فرستادن سلاح به یمن و کردهای شمال سوریه و شمال عراق) گرفته باشد و در همان حال هم از اینکه چنین راه‌حل‌هایی (فرستادن سلاح به اوکراین) را «سیاست خارجه در راستای ارزش‌ها» بخواند ابایی ندارد.

اغلب چپ‌گرایان آلمان که حالا همراستا با دولت آلمان از «حق دفاع شخصی» اوکراین و فرستادن سلاح می‌گویند، در همان حال هم استاندارد دوگانه و ریاکاری غربی را تقبیح می‌کنند که البته این دو کنار هم، واقعا با هم جور در نمی‌آیند.

اینکه چپ‌گرایان در عمل از دولت چیزی مثل فرستادن سلاح طلب می‌کنند عجیب است چون کلا وجود همان دولت را در نظریه رد می‌کنند.

همچنین چپ‌گرایان خواستار تحریم هم می‌شوند و گرچه تحریم ابزار معمول سیاست خارجی است اما این هم در تناسب و تجانس با باقی موارد نیست و اعمال تحریم تنها موقعی منطقی است که یک‌نوع یکدستی (در قبال باقی موارد در جهان) درباره آن اعمال شود.

جواب‌های ناخوشایند!

در واکنش به تمامی این تناقضات، وقتی از چپ‌گرایان آلمان در این باره پرسیده شود که چرا از فرستادن سلاح به اوکراین حمایت می‌کنید ولی آن را به یمن یا مناطق کردنشین شمال سوریه و عراق نمی‌فرستید، چه جوابی دارند؟

تنها دو پاسخ احتمالی به این پرسش وجود دارد: یکی اینکه چنین درخواستی از سوی چپ‌گرایان صرفا مبتنی بر نژاد است. اینکه اوکراینی‌ها سفیدپوست و مسیحی‌اند و طبق همین استدلال، ارزش‌های برتری نسبت به مسلمانان غیرسفیدپوست دارند (این احتمال پایین است) و دو اینکه، این سیاست که چپ‌گرایان آلمان در پیش گرفته‌اند شبیه همان دولت کاپیتالیستی شده که تقبیحش می‌کرده‌اند.

و جواب هر کدام باشد، باید چپ‌گرایان آلمان را حسابی معذب کند.