کشتن کودکان و معترضان نوجوان؛ اقدامات یونیسف در حمایت از کودکان ایران به هیچ وجه کافی نیست
مطلبی تحلیلی در وبسایت «شورای آتلانتیک» به کمکاری یونیسف در حمایت از حقوق کودکان در خیزش انقلابی مردم ایران پرداخته است. در این مطلب از بسنده کردن این سازمان صاحبنام به صدور تنها چند بیانیه انتقاد و راهکارهایی برای بهبود حمایت این سازمان از کودکان در ایران ارائه شده است.
خیزش سراسری که در اعتراض به مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد ایران را درنوردید، آن را از سلسلهاعتراضات پیشین در ایران متمایز کرده است. جدا از طبیعت فراگیر این جنبش که مردم را از هر قشری متحد کرده و از این جهت بینظیر بوده، سرکوب حکومتی هم بیسابقه بوده است.
جمهوری اسلامی برای خاموش کردن آنچه انقلابی رعدآسا به نظر میآمد، دست به خشونت زد؛ در پنجمین ماه اعتراضات، صدها تن کشته شده و هزاران نفر در بازداشتاند. همچنین برای اولین بار در این سالها، حکومت به هنرمندان، ورزشکاران و چهرههای سرشناسی که با معترضان همراهی کردند هم تاخت.
اما آنچه از همه تکاندهندهتر بود، هدف قرار دادن کودکان زیر ۱۸ سال است که موجی از انزجار و محکومیت جهانی برای رژیم پدید آورد. کشتن کودکان که در برخی موارد با سرپوش گذاشتن بر قتل و حتی ربودن جسد یا پنهان کردن آن برای مدتی طولانی همراه بوده، نشان داد جمهوری اسلامی در چه حد تنزل کرده که حاضر است دست به هر کاری بزند تا ریشه اعتراضات را بخشکاند و معترضان را مجبور به بازگشت به خانههایشان کند.
سازمان عفو بینالملل، ماه دسامبر ۲۰۲۲، جزییات قتل دستکم ۴۴ کودک در طی تظاهرات به دست ماموران (عوامل) سرکوب جمهوری اسلامی را به ثبت رساند.
بنا بر گزارش این سازمان، افراد زیر ۱۸ سال، دستکم ۱۴ درصد کشتهشدگان اعتراضات اخیر را تشکیل دادهاند.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم آمار کودکان کشتهشده تا روز ۱۷ ژانویه ۲۰۲۳ را دستکم ۷۱ کودک اعلام کرد.
تاوان سنگین کودک بودن در ایران
کودکان در اعتراضات اخیر در ایران هزینه هنگفتی پرداختهاند. آنان در خیابانها شاهد صحنههای شوکهکنندهای بودهاند که دستکم به تروماهای طولانیمدت برای آنها تبدیل خواهد شد.
دستگاه سرکوب از مدرسهها برای پارک و نگهداری خودرو و تجهیزات ضدشورش استفاده کرده که ایندست اقدامات، نه تنها توهین به شأن اماکن آموزشی است که به رابطه کودکان و محل آموزش آنها که خانه دومشان است هم آسیب زده است.
همچنین چندین و چند مورد از ورود ماموران سرکوب به مدارس برای بازداشت دانشآموزان منتشر شده؛ مواردی که در آن اولیای حامی حکومت مدرسه، سر زدن حرکاتی ساده از دانشآموزان مثل درآوردن مقنعه را به ماموران امنیتی خبر داده بودند.
این نشانه خیانت اولیای مدرسه به اصولی است که مدرسه بر مبنای آن بنا شده و گذشته از آن، نمایش سطحی اعلا از اعمال خشونت به دست جمهوری اسلامی است که آماده است تا برای خاموش کردن اعتراضات حتی به مدارس هجوم ببرد و نوجوانان را مورد آزار و اذیت قرار دهد.
تنها یک نمونه از این دست حملات، حمله به مدرسهای در اردبیل و کشته شدن اسرا پناهی، دانشآموز ۱۵ ساله به دست ماموران بود که موجب خشم مردم شد و به سرخط خبرهای جهان راه یافت.
یونیسف کجاست و چه میکند؟
صندوق کودکان سازمان ملل متحد، یونیسف، نخستین نهاد مسوول برای ارائه کمک بشردوستانه و کمک به رشد و توسعه کودکان در سراسر جهان، در برابر اعمال خشونت بیجا و زور علیه کودکان بیگناه ایران، موضع روشنی اختیار کرد.
یونیسف در چندین مورد، بیانیههایی صادر کرد و استفاده از زور و خشونت علیه کودکان که منجر به آسیب و از دست رفتن جانشان شده و همچنین بازداشتهای خودسرانه کودکان در ایران را محکوم کرد.
کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف، اکتبر ۲۰۲۲ از نگرانی این سازمان درباره گزارشهایی از قتل و جراحت و بازداشت کودکان و نوجوانان در بحبوحه اعتراضات در ایران خبر داد.
راسل با اشاره به این که کودکان ایران در خیابان و رسانهها شاهد صحنههای خشونتآمیز بودند، از به خطر افتادن صحت و سلامت روانی کودکان در ایران اظهار تاسف کرد و افزود که نظاره چنین لحظاتی، لایهای از رنج روانی هم بر انواع دیگر ناراحتیهای کودکان در ایران افزوده است.
اما ایرانیان فکر میکنند یونیسف آنچنان که باید و شاید به وظایفش در قبال کودکان در ایران عمل نکرده است.
توقع ایرانیان از یونیسف چیست؟
ایرانیان، بهویژه ایرانیان ساکن خارج کشور، از این که یونیسف از اهرمهایی که در دسترس دارد استفاده نمیکند تا جمهوری اسلامی را از آسیب زدن بیشتر به کودکان بازدارد، ناراضیاند؛ کودکانی که در بحبوحه ناآرامیها، آسیبپذیرترین گروه جامعهاند.
چندین روز پیش از آغاز سال ۲۰۲۳ میلادی، ایرانیان با تجمع در مقابل دفاتر یونیسف در واشینگتن، لسآنجلس، سانفرانسیسکو، مونترال، رم، وین، برلین، کلن و دیگر شهرها در سراسر دنیا، پیام نارضایتیشان را منتقل و خواستار این شدند که سازمانهایی همچون یونیسف، اقدامات تاثیرگذارتری از اظهار نگرانی صرف و صدرو بیانیههای نرم انجام دهند.
حدود اختیارات یونیسف کجاست و واقعا چقدر از دست این سازمان برمیآید؟
سازمانهای بینالمللی در رفتار با رژیمهای خودکامه حاکم بر جوامع منزوی، گزینههای نامحدود در اختیار ندارند و فشار بر این دست حکومتها همیشه آنچنان که فشار بر جوامع دموکراتیک و پاسخگو کارساز است، اثرگذار نیست. اما این بدان معنا نیست که این سازمانها از ایجاد هر تغییری ناتوان هستند.
در مورد یونیسف، این سازمان حضوری طولانی در ایران داشته، از سال ۱۹۵۰ میلادی در تهران صاحب دفتر بوده و فعالیتهایی با همکاری وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت دادگستری و قوه قضاییه انجام داده و میدهد.
اما در زمان بحران، دفاتر یونیسف در کشورها باید در تطابق با شرایط، به راهبردهایی سریع مجهز شوند و تمرکزشان را از فعالیتهای معمولی، متوجه بحران در آن کشور کنند و واکنشی متناسب در زمان مقتضی نشان دهند.
در مواجهه با اعمال خشونت رژیم در برابر کودکان، اقدامات یونیسف باید شامل درخواست دسترسی به خانوادههای آسیبدیده، ملاقات اضطراری با سران دادگستری و وزارتخانهها و البته، کنار گذاشتن رویه معمول این سازمان برای به چشم نیامدن و در پیش گرفتن شیوه جدیدی برای قرار گرفتن جدی در مرکز توجه، برای آگاهیبخشی داخلی و بینالمللی شود.
یونیسف نهادی قدرتمند و ثروتمند در جهان است و دفاتر اصلی آن میتوانند خود را به خطرات بزرگتری بیندازند و مستقلانه وارد عمل شوند تا این که منتظر صدور بیانیه بنشیند یا منتظر اقدام درخور شعبه رسمی این سازمان در ایران بمانند.
خود یونیسف میتواند هیاتهایی به ایران بفرستد تا با مقامات گفتوگو کنند و درباره رخدادها توضیح بخواهند. البته این هیاتها باید با احتیاط رفتار کنند چون رژیمهای اصلاحناپذیری مثل جمهوری اسلامی، در برابر هر گروهی که در هیات تیم حقیقتیاب یا متخصصانی به این منظور به ایران سفر کنند، مقاومت خواهد کرد.
همچنین مدیر اجرایی یونیسف میتواند شخصا با وزارت امور خارجه ایران تماس بگیرد یا درخواست کند که با رییسجمهوری صحبت کند و آنچه در بیانیهاش بازتاب داده را مستقیما به زبان بیاورد.
تا به امروز اما گزارشی مبنی بر این که چنین مکالمهای اتفاق افتاده باشد وجود ندارد و اگر هم اتفاق افتاده، گزارشی از آن در دست نیست.
با تامین منابع مالی برای پوشش برخی هزینههای اضطراری برای خانوادههایی با کشتهشدگان زیر ۱۸ سال و اعلام هدف از اختصاص این کمکهای مالی برای تسکین غم و پریشانی خانوادههای داغدیده که از سمت حکومت هدف قرار داده شدهاند، یونیسف میتواند پیامی قدرتمند به حکومت برساند.
در این مورد، کار چندانی از دست رژیم برای مسدود کردن چنین کمکهایی به خانوادهها برنمیآید. این دست اقدامات همچنین گامی در این جهت است که دیگر سازمانهای مرتبط با ملل متحد هم پا پیش بگذارند و به جنایات جمهوری اسلامی پاسخی عینی و درخور بدهند.
ایرانیها حق دارند از سازمانهایی مثل یونیسف توقع اقدامات بیشتری داشته باشند. چنین نهادهایی اخلاقا ملزماند هنگامی که حقوق کودکان در ایران در روز روشن نقض میشود و مجرم هم از محاکمه مصون است، با توش و توان و عزمی نو وارد میدان عمل شوند.