خیزش سراسری مردم ایران؛ معترضانی که در کوره شکنجه آبدیده می‌شوند

خیزش سراسری مردم ایران و ایرانیان سراسر جهان علیه جمهوری اسلامی به دومین ماه خود رسیده و با آبان‌ ماه همزمان شده است. ماهی که معترضان ایرانی آن را «ماه خون و انتقام» می‌خوانند.

آبان، یادآور اعتراضات آبان ۹۸ است که آمار کشتار خونین آن هنوز روشن نیست. خبرگزاری رویترز شمار قربانیان سرکوب این اعتراضات را هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرد.

رویه معمول جمهوری اسلامی در کشتار، بازداشت و سر به نیست کردن معترضان، همچنان برجاست اما این حکومت ناکارآمد در هر حوزه، در عوض، شکنجه و آزار را از بر است و پس از بازداشت، چند نفری را هم رها می‌کند تا داستان هولناک حبس و شکنجه در زندان‌های جمهوری اسلامی را برای دیگران تعریف کنند.

امید جمهوری اسلامی این است که این حکایت‌ها، دیگران را از پیوستن به قیام مردمی منصرف کند اما معترضان ایرانی دقیقا می‌دانند با چه حکومت خطرناکی روبه‌رویند و به همین خاطر است که سینه‌شان را برای سرنگونی آن سپر کرده‌اند.

سی‌ان‌ان در پرونده‌ای به شکنجه‌ معترضان ایرانی در زندان‌های جمهوری اسلامی پرداخته است. اسامی معترضان برای حفظ امنیت آن‌ها تغییر داده شده و از اسامی مستعار استفاده شده است.

داستان آرمان

خواب دیگر به چشم آرمان نمی‌آید. در خواب‌هایش کسی او در تاریکی دنبال می‌کند. او می‌گوید: «تنهایم و فریادرسی هم نیست.»

زندگی آرمان چند هفته پیش برای همیشه عوض شد. او در خیزش ضدحکومتی علیه جمهوری اسلامی در خیابان دستگیر و چهار روز در بازداشتگاهی متعلق به سپاه پاسداران شکنجه شد.

او به‌ سی‌ان‌ان می‌گوید که شکنجه‌اش جسمی و روانی بوده؛ از جمله با شوک الکتریکی، نگه داشتن سر زیر آب و شبیه‌سازی اعدام.

آرمان ۲۹ ساله در بازداشت، مدتی در حبس انفرادی بوده و به تناوب هم کتک خورده، سپس به اتاقی با حدود ده‌ها معترض دیگر منتقل شده، زنی در آنجا بوده که روی صورتش زخم داشته و به آرمان گفته که نیروهای امنیتی او را آزار جنسی داده‌اند.

آرمان می‌گوید که روی یک میز و لباس متحدالشکل یکی از افرادی که تحت حفاظت او بوده، آرم سپاه پاسداران را دیده اما او نمی‌داند مرکزی که در آن نگهداری شده، کجای تهران واقع بوده چون پیش از رسیدن به آنجا هوشیاری خود را از دست داده.

آرمان برای جان به در بردن از بازداشتگاه، یک اعتراف اجباری امضا زده که بنا بر آن، او از دولت‌های آمریکا، بریتانیا و اسرائیل پول گرفته که در جامعه ایران «اغتشاش» به پا کند.

به او گفته شده اگر در هر فعالیت دیگری علیه نظام درگیر شود، سراغ او و خانواده‌اش خواهند رفت و بازداشتشان خواهند کرد.

آرمان می‌گوید آنچه به او و دیگر بازداشت‌شدگان گذشته، مختص آن‌ها نیست بلکه بخشی «امتحان‌پس‌داده» از دفترچه راهنمای جمهوری اسلامی برای دنبال کردن، شکنجه و حبس کردن معترضان است: «هدف در هم کوبیدن معترضان سیاسی است.»

آرمان هنوز هم تماس و پیام‌های تهدید‌آمیز دریافت می‌کند اما عزم او راسخ است.

او می‌گوید: «ما را شکنجه می‌کنند و به جهان و جامعه جهانی دروغ می‌گویند اما ایرانی‌ها آزادی می‌خواهند.»

او در ادامه می‌گوید: «ما دیکتاتوری نمی‌خواهیم. می‌خواهیم به جهان متصل شویم.»

در اعتراضات سال ۲۰۱۹ (آبان ۹۸) هم هزاران مورد شکنجه و بازداشت به ثبت رسید. با این حال تمام ایرانیان با هر پیشینه‌ای در این خیزش گرد آمده‌اند تا حقوق مدنی‌ خود را طلب کنند.

یک معترض زن ۲۴ساله به سی‌ان‌ان می‌گوید: «در بدترین ایام زندگی‌ به سر می‌بریم. پر از اضطراب، سرشار از وحشتیم.»

این زن می‌گوید بسیاری از دوستانش شکنجه شده‌اند و به یکی از دوستانش در رشت، پس از دستگیری، تجاوز شده است.

او این اظهارات را در تماسی ویدیویی به سی‌ان‌ان می‌گوید اما صورتش را برای حفظ امنیت پوشانده: «من گیر نیفتادم و بلایی سرم نیامده و هر بار توانسته‌ام فرار کنم اما هر اتفاقی، هر لحظه، می‌تواند برایم بیفتد.»

سی‌ان‌ان با حدود ۱۰ ایرانی که روایات دست‌اول از شکنجه در سال ۹۸ و ۱۴۰۱ ارائه دادند، گفت‌وگو کرده است؛ از جمله آنانی که عزیزانشان یا در حبس کشته شده‌اند یا در زندان‌های جمهوری اسلامی ناپدید شده‌اند.

برخی از این افراد، تصاویری به سی‌ان‌ان فرستاده‌اند که زخم‌های شکنجه‌شان و احکامی که برای آن‌ها صادر شده و را نشان می‌دهد.

برخی هم به روایت داستان‌هایشان اکتفا کرده‌اند.

سی‌ان‌ان در تماس با سازمان ملل متحد، از موارد شکنجه و بازداشت معترضان جویا شده اما همچنان پاسخی دریافت نکرده است.

داستان فرهاد

فرهاد ۳۷ ساله و پدر دو فرزند، هزینه ایستادن در برابر جمهوری اسلامی را با گوشت و پوستش لمس کرده است. آنچه فرهاد از سر گذرانده، او را از پیوستن دوباره به خیزش مردمی باز نداشته است.

فرهاد در نوامبر ۲۰۱۹ (آبان ۹۸) جان سپردن بسیاری از دوستانش را با شلیک گلوله نیروهای سرکوب، به‌ چشم دیده است.

بعد از حدود یک ماه، نیروهای لباس شخصی شبانه به خانه او هجوم آورده‌اند تا او را برای شرکت در اعتراضات دستگیر کنند.

فرهاد می‌گوید سپاه پاسداران برای پیدا کردن او از ویدیویی استفاده کرده که به بی‌بی‌سی فرستاده شده (او این ویدیو را برای سی‌ان‌ان فرستاده) و در حقیقت از سلاح پوشش خبری، برای زدن رد معترضان استفاده شده.

فرهاد ۱۶ روز شکنجه شده و او هم تنها از آرم و نشانه روی دیوار فهمیده که در بازداشتگاه سپاه در حبس است.

فرهاد در آن بازداشتگاه تنها نبوده و چند صد نفر دیگر هم بازداشت و شکنجه می‌شده‌اند. فرهاد صدای فریاد آن‌ها را می‌شنیده.

او می‌گوید که مردم به تختی بسته می‌شده‌اند و مورد آزار قرار می‌گرفته‌اند؛ با تجاوز، شوک الکتریکی و آب جوش شکنجه می‌شده‌اند. او می‌گوید مردم را آویزان می‌کرده‌اند و کتک می‌زده‌اند.

آخرین خاطره فرهاد از آنجا، اتاقی تاریک است که در آن آویزان شده و بی‌رحمانه از لباس‌شخصی‌ها کتک خورده است، سپس او را داخل ماشینی انداخته‌اند و به محلی نامعلوم برده‌ و کنار جاده رها کرده‌اند.

روزها بعد، او در یک درمانگاه در نزدیک خانه‌اش در تهران به هوش آمده، نمی‌دانسته کجاست اما حدس می‌زند فامیل دوری که روابطی با جمهوری اسلامی داشته، ممکن است دلیل احتمالی جان به در بردن او باشد.

او می‌گوید که دندان‌هایش شکسته بوده، لبش پاره‌پاره و آن‌قدر خون از او رفته بوده که فکر زنده ماندنش را هم نمی‌کرده‌اند.

او عکس جراحات و زخم‌هایی را که ردشان بر تنش مانده، برای سی‌ان‌ان فرستاده است.

فرهاد برای امنیت خود و خانواده‌اش از تهران خارج شده اما هنوز هم گاهی دیروقت شب تماس‌هایی تلفنی با او می‌گیرند و او را تهدید به تجاوز به زنش و کشتن فرزندانش می‌کنند.

او می‌گوید که حساب بانکی او گاه‌گاه مسدود می‌شود.

فرهاد می‌گوید ماه‌ها پس از بازداشت و شکنجه، کارت ملی او از سیستم پاک شده بوده و کار نمی‌کرده است.

اما برخلاف خطراتی که برای جان و معاش او وجود دارد، در پایبندی فرهاد برای شرکت در اعتراضات مردمی خللی وارد نشده است.

او می‌گوید: «کشور و مردمم در رنج‌اند. حکومت جمهوری اسلامی به‌اسم دین ظلم می‌کند. نمی‌توانم ببینم مردم برای باورهایشان کشته می‌شوند.»

این روایات در حالی است که داستان شکنجه شدن معترضان پیش از انقلاب ۱۳۵۷، همواره دستمایه جمهوری اسلامی قرار گرفته تا «آزادی» را ارمغان این حکومت برای مردم ایران معرفی کند.

روال علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در سرکوب اما بازداشت‌های گسترده، کنترل و خاموش کردن صدای مخالفان در خیزش کنونی، همانی است که بوده و دست او مدت‌هاست برای مردم ایران رو شده است.

خیزش کنونی که به‌ رهبری زنان است، ایرانیان نسل‌های گوناگون را متحد کرده و به بزرگ‌ترین تهدید علیه رژیم تبدیل شده است.