اقلیت‌های اتنیکی، پرچمدار و میدان‌دار خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی

قیام مردم ایران علیه جمهوری اسلامی حالا به دومین ماه خود رسیده و قلب ایران اکنون در گوشه‌گوشه این سرزمین، در سیستان و بلوچستان، کردستان، آذربایجان و ... می‌تپد.

کاربران رسانه‌های اجتماعی که حکومت سال‌ها با تبلیغات واهی درباره نقش خود در حفظ تمامیت ارضی ایران و جلوگیری از تجزیه‌طلبی، بر سر آنان منت گذاشته، می‌گویند: «ما تجزیه شده بودیم و تازه داریم ترکیب می‌شویم.»

یا می‌گویند: «مهسا تو بهترین معلم جغرافیایی. تو اسم تمام شهرهای ایران را به یادمان آوردی.»

مردم ایران می‌دانند جمهوری اسلامی چگونه دهه‌ها از تفرقه‌افکنی بین اتنیک‌ها در ایران، به‌ نفع بقای خود سود برده است. مردم این سرزمین حالا هوشیار و آگاه شده‌اند.

فارین پالیسی در مقاله‌ای تحلیلی به نقش پررنگ اتنیک‌ها در ایران در پیروزی خیزش مردم پرداخته است.

نگارنده مطلب معتقد است در تحلیل‌های غرب معمولا به «نقش اقلیت‌های غیرفارس» پرداخته نشده اما «همین اقلیت‌ها» هستند که خط سیر و سرنوشت قیام مردم ایران را تعیین می‌کنند.

اعتراضات مردم ایران فروکش نمی‌کند و این اولین باری نیست که جمهوری اسلامی با قیام انبوه مردم مواجه شده است.

با این حال خیزش این بار، از جهت مقیاس و آرام نگرفتن، منحصربه‌فرد است؛اعتراضات در پی قتل مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد، این بار به تهران و دیگر شهرهای مرکزی محدود نشده و تا دورترین نقاط مرزی را هم در بر گرفته است.

خیزش سراسری این بار در خارج شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها و در ده‌ها نقطه شکل گرفته است.

در این خیزش، ایرانیان از رویه قیام‌های پیشین گذر کرده‌اند و معترضان حالا با پلیس و نیروهای سرکوب درگیر می‌شوند؛ نیروهایی که جان چند صد معترض را گرفته‌اند.

جنایت، تیراندازی و آتش در زندان اوین هم خشم معترضان را شعله‌ورتر کرده است.

اگر خیزش مردم ایران این‌چنین با قدرت پیش برود، این موج اعتراضات سهمگین‌ترین چالش برای جمهوری اسلامی، از زمان به قدرت رسیدن در سال ۱۳۵۷ تا به امروز است.

قالیچه پرنقش‌ونگار اتنیکی ایران

مهم‌ترین جنبه این نوبت از خیزش ایرانیان، نقش پررنگ اتنیک‌هاست.

بنا بر گزارش‌ها، نیروهای سرکوب شمار بسیاری از «اقلیت‌های اتنیکی» را هدف قرار داده و کشته‌اند؛ این به‌ویژه در سیستان و بلوچستان آشکار است.

نیروهای سرکوب در زاهدان یک قتل عام به‌ تمام‌ معنا به راه انداختند و دست‌کم ۸۰ بلوچ را هنگام اقامه نماز جمعه کشتند.

نیروهای سرکوب ابتدا لباس سنتی بلوچ پوشیدند تا لو نروند و ناگهان نمازگزاران را به گلوله بستند.

رسانه‌های غرب به قتل‌عام زاهدان آنچنان که باید و شاید نپرداختند؛ البته که زاهدان هم پس از آن از پا ننشست و اعتراضات ضدحکومتی همچنان در این شهر ادامه دارد.

تاریخچه رنج «اقلیت اتنیکی» ایران، کبریتی است که در انبار باروت قیام افتاده است و سرکوب وحشیانه رژیم جمهوری اسلامی در زاهدان و کردستان، حاکی از آن است که رژیم از این موضوع به خوبی آگاه است.

طبیعت چند اتنیکی ایران نقش مهمی در سیاست این کشور بازی می‌کند و جای آن در بحث و گفت‌وگوهای خارج از ایران خالی بوده است چون رسانه‌های غربی و تحلیلگران حوزه ایران در غرب، اغلب با تمرکز بر «فارس‌ها» به رویدادهای ایران می‌نگرند.

اقلیت‌های اتنیکی ترک، کرد، عرب، ترکمن، بلوچ و غیره، تقریبا بیش از نیمی از جمعیت ایران‌اند و مناطق وسیعی از کشور را به‌ دور از مرکزیت تنیده به دور تهران، قلب ایران، تشکیل می‌دهند.

جمهوری اسلامی آموزش زبان مادری به کودکان اقلیت‌های اتنیکی و ارائه خدمات دولتی به زبان مادری‌ را برای آنان ممنوع کرده است.

رسانه‌های اصلی جمهوری اسلامی و محتوای کتاب‌های درسی، اغلب اقلیت‌های اتنیکی ایران را نادیده می‌گیرند.

در مقایسه با مرکز ایران، با اکثریت جمعیت «فارس»، اقلیت‌های اتنیکی ایران با دشواری‌های بیشتری همچون فقر، دسترسی محدود به خدمات دولتی، وضعیت بد زیست‌محیطی و کمبود آب روبرویند که به تبعیض در قبال آن‌ها و محرومیتشان دامن می‌زند.

سهم اقلیت‌های اتنیکی از اعدام و حبس حکومتی هم بیشتر است. فعالان و چهره‌های فرهنگی که برای حفظ حقوق فرهنگی و زبان مادری اقلیت‌های اتنیکی کارزار به راه می‌اندازند، اغلب دستگیر و به اتهاماتی واهی همچون اقدام علیه امنیتی ملی محکوم می‌شوند.

با پیشرفت خیزش ضدحکومتی، نقش اقلیت‌های اتنیکی ایران تنها پررنگ‌تر و پراهمیت‌تر می‌شود.

با توجه به تنوع اتنیکی ایران، در بحبوحه خیزش، سایبری‌های حکومتی می‌کوشند با انتشار تصاویری از ایرانی تجزیه‌ شده، کاربران را نگران کنند.

حمله رژیم جمهوری اسلامی به مناطق مرزی کردنشین که جان دست‌کم ۱۳ نفر را گرفت هم به‌ مثابه زهرچشم گرفتن از آن‌ها بود.

البته که جمهوری اسلامی مدام تلاش کرده و می‌کند اقلیت‌های اتنیکی را به جان هم بیندازد اما میراث چنداتنیکی بودن، مانند قالیچه‌ای در سراسر ایران پهن شده است و جزو طبیعت این سرزمین است.

موج خیزش ضدحکومتی، این بار در شهر، شهرستان‌ها و استان‌هایی است که پیش‌تر اغلب به‌ندرت در آن‌ها قیامی روی داده است.

به نظر می‌رسد رژیم بر روی انفعال این شهرها حساب می‌کرده و غافلگیر شده است چرا که بیشتر تجمعات از تهران و برخی دیگر از شهرها آغاز می‌شده اما این بار از این خبرها نیست.

اقلیت‌های اتنیکی ایران می‌توانند تاثیری شگرف بر پیروزی خیزش ضدحکومتی داشته باشند، مخصوصا که بسیاری مناطق استراتژیک ایران در واقع محل سکونت همین اقلیت‌های اتنیکی است. مثلا صنعت نفت و گاز ایران و بنادر صادرات آن در خوزستان واقع شده که بیش از نیمی از جمعیت آن عرب هستند و بندر چابهار، با نقش مهم آن در صادرات نیز در منطقه‌ای با اکثریت جمعیت بلوچ قرار دارد.