خیزش سراسری مردم ایران؛ تاثیر نزدیک شدن ایران و روسیه در حوزه انرژی چیست؟
یک ماه از خیزش سراسری مردم ایران گذشت. علاوه بر خون دادن بر کف خیابانها و اعتصابات در داخل ایران، ایرانیان خارج کشور نیز در تلاشند به جهان بفهمانند رفتن نظام جمهوری اسلامی نه تنها به نفع ایران، که به نفع جهان است.
آنان همچنین تلاش میکنند تا یادآور شوند جمهوری اسلامی همان دولتی است که غرب مدام آن را «بیثباتکننده» مینامید و حالا به جز آن، با فروش پهپادهایی به روسیه که جان مردم اوکراین را میگیرد، جنایتی جدید علم کرده است.
مردم ایران میکوشند دیگر کشورها را متوجه کنند که دست جمهوری اسلامی با دشمن صلح جهانی، ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، در یک کاسه است.
روسیهای که با تهدیدهای ریز و درشت هستهای، دنیا را در وحشتی پیوسته از وقوع احتمالی جنگ جهانی سوم نگه داشته است.
در برهه حساسی چون خیزش سراسری مردم ایران و سرکوب بیرحمانه معترضان، کاربران رسانههای اجتماعی نگران هستند که در بحبوحه بحران انرژی در جهان و بالا رفتن قیمت آن، نیاز به منابع انرژی ایران باعث شود غرب همان نیمچهحمایتی را که تا اینجا از مردم ایران داشته است، دریغ کند و چشم بر روی جنایتی که در خیابانهای ایران رخ میدهد، ببندد. این روزها جملهای در میان کاربران رسانههای اجتماعی دست به دست میگردد: «بوی نفت نمیگذارد کشورهای دیگر بوی خون را از مملکت ما احساس کنند.»
معترضان همچنین امید بسیاری به تداوم اعتصابات کنونی در صنعت نفت و پتروشیمی در ایران دارند و میدانند درآمد بیشتر برای جمهوری اسلامی مترادف با سرکوب وحشیانهتر معترضان است.
در ادامه، بخشهایی از مطلب منتشر شده در وبسایت «عرب ویکلی» درباره نزدیکتر شدن رابطه ایران و روسیه در حوزه انرژی را بخوانید:
اروپا برای زمستانی بدون گاز وارداتی روسیه آماده میشود و کرملین هم به دنبال فروش گاز طبیعی به کشورهای خاورمیانه و شرق است. چین و هند، همچنان مهمترین خریداران نفت روسیهاند اما در اقدامی عجیب، روسیه حالا به خریداری جدید هم چشم دوخته است: جمهوری اسلامی در ایران.
سوال اینجاست: چرا کشوری با یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در جهان، باید از روسیه انرژی بخرد؟
ایران به خط لوله جدید احتیاج دارد تا گاز و فرآوردههای انرژی خود را به خارج بفرستد. مسیر فعلی خط لولهای که از ترکیه و عراق میگذرد، تنها قادر به انتقال مقدار کمی از فرآوردههای ایران است.
در سال ۲۰۲۱، صادرات گاز ایران ۱۷ میلیارد متر مکعب بود. در مقایسه، روسیه در همین سال، ۲۴۱ میلیارد متر مکعب گاز صادر کرد.
مشکل دیگر برای ایران، نداشتن فرآورده گاز مایع طبیعی یا همان الانجی است.
پیشتر جواد اوجی، وزیر نفت ایران، اعلام کرده بود بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد نفتی و گازی در این وزارتخانه امضا شده که تنها نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار آن با گازپروم روسیه بوده است.
ایران که به دلیل تحریمها دستش از فنآوریهای مرتبط با انتقال گاز مایع طبیعی غربی کوتاه شده است، به تخصص لازم برای بهبود و توسعه صنعت انرژی دسترسی ندارد و گازپروم روسیه میتواند ایران را در این زمینه کمک کند.
بنا بر نظر برخی کارشناسان، منزوی شدن روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین هم برای جمهوری اسلامی، فرصت مهیا کرده است. به عنوان بخشی از تفاهمنامه نفتی امضاشده بین ایران و روسیه، موسوم به «MoU»، مسکو به تهران در توسعه میدانهای نفتی کیش و پارس شمالی و همچنین شش میدان نفتی دیگر کمک خواهد کرد.
اگر ایران و روسیه بتوانند بر سر سازوکاری برای دور زدن تحریمهای آمریکا توافق و برای صادرات انرژی همکاری کنند، اتحادیه اروپا باید روی نفت عربستان سعودی و امارات و گاز مایع طبیعی آمریکا و قطر حساب کند که این خود میتواند به افزایش هر چه بیشتر قیمت انرژی در جهان و کمبود گاز در اروپا بینجامد؛ مخصوصا این که مسکو و ریاض در نشست اخیر اوپک پلاس از کاهش تولید نفت خبر دادند.
مسکو و تهران حتی قصد دارند یک «کارتل جهانی گاز» ایجاد کنند که به آنها در برابر غرب دست بالا میدهد؛ به ویژه در برابر کشورهای اروپایی که همچنان به واردات گاز بسیار وابستهاند.
همزمان با دست همکاری دادن جمهوری اسلامی و کرملین، تهران برای حل مشکل کاهش انرژی در اروپا ( که در پی حمله روسیه به اوکراین پیش آمده است) ابراز تمایل کرده.
ایران هم مثل روسیه تحریم شده و با محدودیت صادرات انرژی روبهروست و ایجاد تغییری در وضعیت این تحریمها (بهویژه با خیزش مردم ایران و ادامه نیافتن گفتوگوها درباره احیای برجام) نامحتمل به نظر میرسد. نتیجه این که از جمهوری اسلامی برای کمک به اروپا در حل مشکل کمبود انرژی قاره سبز طی زمستان، کاری برنمیآید.
نکته این است که حتی با فرض چراغ سبز نشان دادن آمریکا به جمهوری اسلامی، ایران زیرساخت لازم را برای افزایش صادراتش ندارد و برای همین است که به دنبال ایجاد روابط مستحکم در حوزه انرژی با «کشورهای دوست» است. کشورهایی که بتوانند به ایران برای توسعه و مدرنسازی صنایع نفت و گازش کمک کنند.
البته این رویکرد تهران به دوستیابی در حوزه انرژی، با بدبینیهای بسیار روبهروست.
مرتضی بهروزیفر، متخصص حوزه انرژی، پیش از این به خبرگزاری ایلنا گفته است که «روسیه تاکنون ریالی در نفت و گاز ایران سرمایهگذاری نکرده» و تفاهمنامه نفتی «MoU» هم به جایی نمیرسد.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرده است که گرچه ایران «پلنت الانجی» ندارد، روسیه هم تکنولوژی آن را در اختیار ندارد و «تمام واحدهایی که اکنون در دست بهرهبرداری است، آمریکایی و اروپایی است.»
به گفته بهروزیفر، روسیه تاکنون نتوانسته حتی یک واحد کوچک هم برای خودش راهاندازی کند: «بنابراین انتظار نداشته باشیم که این کار را برای ما انجام دهد.»
از حدود یک ماه پیش و بنا بر اعلام وزارت نفت ایران، تهران روزانه ۹ میلیون متر مکعب گاز از روسیه -برای مصرف داخلی- میخرد ( که احتمالا صرف حوزه انرژی در شمال غرب ایران میشود).
با قصد اتحادیه اروپا مبنی بر قطع واردات گاز روسیه، کرملین به بازار جدید نیاز دارد. ایران یکی از آن بازارهاست و میتواند سر قیمت گاز چانه بزند و ارزانتر بخرد.
برخی تحلیلگران اما به این که فروشندهای چون روسیه، بیطمع به جمهوری اسلامی گاز ارزانتر بفروشد، بهدیده تردید مینگرند.
شش میلیون متر مکعب گاز وارداتی روسیه میتواند دوباره از ایران به دیگر کشورها صادر شود. بنا بر نظر تحلیلگران، تهران انتظار دارد پس از خرید گاز روسیه، آن را به ترکیه، پاکستان و حتی افغانستان بفروشد که به ایران اجازه خواهد داد یک شکاف در بودجه خود را پر کند.
چنین چیزی به نفع گازپروم روسیه است چرا که خریدار تهران است و نه کابل و اسلامآباد و پول مسکو را میپردازد.
البته ایران برای روسیه، جایگزین بازار بزرگ اروپا نمیشود. حتی اگر روسیه تا سقف روزانه به ایران گاز صادر کند، گازپروم سالانه فقط به ایران ۵/۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی خواهد فرستاد که تنها ۱۰ درصد صادرات روسیه به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم است. حالا که نورد استریم و نورد استریم ۲ در پی وقوع انفجار در آنها از کار افتاده است، گازپروم احتمالا حجم صادرات گاز به ایران و باقی مناطق را بالا خواهد برد.
آنچه روشن است این است که روسیه منزوی از غرب، به بازارهای خاورمیانه و آسیا و ایران پناه برده است. کرملین ممکن است در نهایت بهدنبال سلطه بر منابع گازی ایران باشد.
البته در حال حاضر بیشتر نقشههای جمهوری اسلامی و کرملین بلندپروازانه هستند چون حتی بهترین راهبردها هم از نتیجه جنگ اوکراین متاثر خواهند شد؛مخصوصا اگر روسیه شکست سختی بخورد.
ایران هم در بحبوحه یک خیزش سراسری ضدحکومتی است و رژیم به جای نگرانیهای روزمره،بر بقای خود متمرکز است.
جمهوری اسلامی و کرملین گرچه آمال و آرزوهای دور و درازی برای همکاری در حوزه انرژی دارند اما ضمانتی وجود ندارد که رنگ آن را ببینند.