امیر هوشنگ ابتهاج، متخلص به سایه، شاعر سرشناس ایرانی درگذشت
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه، شاعر و پژوهشگر سرشناس ایرانی، درگذشت. یلدا ابتهاج، دختر این شاعر، در صفحه اینستاگرام خود خبر درگذشت پدرش را تایید کرد.
امیر هوشنگ ابتهاج متولد سال ۱۳۰۶ در رشت و از بزرگترین غزلسرایان معاصر ایران است که بیش از هفت دهه در شمار شاعران نامدار و اثرگذار در شعر فارسی بوده است.
یلدا ابتهاج، دختر این شاعر، در اولین ساعتهای بامداد چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه با انتشار عکسی از پدر خود امیر هوشنگ ابتهاج، از درگذشت این شاعر نامدار خبر داد و نوشت: «سایه ما با هفت هزار سالگان سربهسر شد.»
امیر هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در یکی از خانوادههای قدیمی رشت متولد شد و دوره ابتدایی و بخشی از دوره دبیرستان را در همین شهر سپری کرد و پس از آن برای ادامه تحصیل به تهران رفت.
اولین مجموعه شعر او در سال ۱۳۲۸ خورشیدی با عنوان «نخستین نغمهها» با همراه مقدمهای از مهدی حمیدی شیرازی، در رشت منتشر شد و دو سال بعد در سال ۱۳۳۰ مجموعه دوم شعرهای ابتهاج با عنوان «سراب» در تهران به چاپ رسید.
ابتهاج که با تخلص شعری هـ.ا.سایه فعالیت میکرد در سال ۱۳۳۲ سومین مجموعه اشعار خود را با نام «سیاه مشق» چاپ کرد که مجموعهای از غزلیات او بود و به فاصله کوتاهی مجموعه بعدی شعرهایش «شبگیر» را منتشر کرد و در سال ۱۳۳۴ نیز منتخبی از اشعار سایه با عنوان «زمین» به چاپ رسید.
پس از این به مدت یک دهه سایه کتاب شعری منتشر نکرد و مجموعه شعر بعدی او با نام ««چند برگ از یلدا» در سال ۱۳۴۴ به چاپ رسید.
در سال ۱۳۵۲ سایه مجموعه دیگری از غزلیات خود را با نام «سیاه مشق دو» منتشر کرد و کتاب شعر بعدی او سه سال پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به نام «یادگار خون سرو» در سال ۱۳۶۰ و «سیاه مشق سه» در سال ۱۳۶۴ انتشار یافت.
ابتهاج از سال ۱۳۵۱ تا هنگام انقلاب مسئول موسیقی رادیو ایران و سرپرست برنامه گلها بود که از جمله اثرگذارترین و ماندگارترین برنامههای رادیو ایران به شمار میآید.
سایه از دهه سی چون بخش عمده نویسندگان و شاعران آن سالها گرایش چپ داشت و با شماری از چهرههای مشهور این جریان نیز دوستی بسیار نزدیک داشت. او در جریان انقلاب سال ۵۷ از سمتهای خود در بخش موسیقی رادیو استعفا کرد.
او در این دوره علاوه بر همکاری با محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی به عنوان شاعر تصنیف «ایران ای سرای امید»، در کانون نویسندگان فعالیت میکرد.
پس از جدالهای درونی کانون، سایه به همراه چند نفر از شاعران و نویسندگان از این کانون اخراج شد. او سپس با تعدادی از شاعران و نویسندگان از جمله به آذین، سیاوش کسرایی و فریدون تنکابنی «شورای نویسندگان و هنرمندان ایران» را تشکیل دادند.
ابتهاج در سال ۱۳۶۲ بازداشت و زندانی شد. او درباره این دوره از بازداشت خود گفته است که به مدت ۸۴ روز مرا با چشمبند در راهرو و کنار مستراح نگهداشتند و همان جان روی موزاییک باید میخوابیدم اما بعد از ۸۴ روز مرا به سلولی کوچک منتقل کردند که یک جوان کُرد هم در آن محبوس بود.
در همین سلول نشسته بودیم که تصنیف «ایران ای سرای امید» را پخش کرد و من همزمان زدم زیر گریه و بعد خندیدم. آن جوان کُرد از من پرسید که دلیل این حال چیست، گفتم شعر «ایران ای سرای امید» را من نوشتم. گفت پس چرا تو را زندانی کردهاند.
در سال ۱۳۶۹ منتخبی از آثار سایه، به انتخاب محمدرضا شفیعی كدكنی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر به نام «آینه در آینه» در تهران منتشر شد.
امیر هوشنگ ابتهاج پس از آزادی از زندان کتابهای دیگری شعری خود از جمله سیاه مشق چهار را در سال ۱۳۷۱ چاپ کرد اما کار بزرگ پژوهشی او در این دوره بیش از ده سال تلاش برای ارائه تصحیحی تازه از اشعار حافظ است که سرانجام در سال ۱۳۷۲ با عنوان «حافظ به سعی سایه» در نشر کارنامه به چاپ رسید.
امیر هوشنگ ابتهاج، سایه، را بسیاری از پژوهشگران نقد ادبی، یکی از بزرگترین غزلسرایان شعر ایران در یک قرن گذشته میدانند. او همچنین از شاعرانی بود که در آثار شعری خود گرایشی قابل توجه به مضامین اجتماعی داشت و این رویکرد را تا آخرین شعرها و آثارش نیز حفظ کرد.