چگونه درباره شرایط سخت و بحرانی مانند جنگ با کودکان صحبت کنیم
با تهاجم روسیه علیه اوکراین، افزایش دوباره موارد ابتلا به کرونا و بحران آب وهوایی، کودکان با دنبال کردن اخبار در این زمینه در رسانههای اجتماعی نگرانی و مضطرب میشوند. اما بهترین راه برای مدیریت اضطراب کودکان چیست؟
به نوشته گاردین، کودکان هنگام صرف غذا یا در مدرسه، در لحظات بیپرده درست قبل از خاموش شدن چراغها و رفتن به رختخواب اغلب آنچه را که واقع آنها را آزار میدهد فاش میکنند و بسیاری از والدین اکنون با پرسشهایی روبرو میشوند که پاسخ به آنها برایشان دشوار است.
در حالیکه اضطراب در میان کودکان غیر اوکراینی در مقایسه با آنچه که همسالان آنها در اوکراین زیر بمباران موشکهای روسیه متحمل میشوند کمتر است، اما همهگیری ویروس کرونا که منجر به افزایش مشکلات سلامت روان در میان کودکان و نوجوانان شده است، بسیاری از والدین را در مورد تاثیر زندگی این دوران آخرالزمانی بر کودکان دچار سردرگمی کرده است.
هنوز بسیاری از والدین مطمئن نیستند که باید در مورد اخبار و واقعیت جنگ اوکراین با کودکان حرف بزنند و یا در شرایطی که دنیا به آرامی از بحران همهگیری بیرون میآید باید به کودکان خود اطمینان خاطر دهند که جهان قرار نیست دوباره با بحران دیگری دست و پنجه نرم کند.
به نوشته روزنامه گاردین، لیز، نویسنده و مادر سه فرزند ۱۲، ۱۴ و ۱۶ ساله، میگوید: «من به دروغ گفتن به بچهها اعتقاد راسخ دارم. ما در طول دوران همهگیری به فرزندان خود گفتیم که حال همه ما خوب است و نگران نباشند، همانطور که حال ما واقعا خوب بود. من با خود گفتم اگر اتفاق وحشتناکی بیفتد، همانموقع در مورد آن کاری میکنم و لازم نیست پیش از اتفاق نگران آن باشم. من بار نگرانی در مورد آینده را روی دوش بچهها نمیگذارم.»
اما جولیا، مادر سه نوجوان ۱۴، ۱۷ و ۱۹ ساله، پشیمان است که وقتی کرونا برای اولین بار در چین ظاهر شد به آنها اطمینان داد که جای نگرانی نیست. به فاصله چند هفته، پسرهای نوجوان او مجبور شدند در قرنطینه باشند و مادربزرگشان در خانه سالمندان درگذشت. او میگوید در چنین شرایطی «یاد گرفتم که وقتی مطمئن نیستم، هرگز اطمینان خاطر ندهم. اما من نگرانم که پس از دو سال همهگیری، ما بلافاصله وارد دنیای ترسناکتری شده باشیم.[ما در دنیایی زندگی میکنیم] که پدر و مادر بودن دشوار است.»
دکتر جین گیلمور، مشاور روانشناس بالینی و نویسنده کتاب چگونه با کودک خود گفتوگوهای باورنکردنی داشته باشیم، صداقت را توصیه میکند. «اگر چیزی بگویید که برای فرزندتان قابل باور نیست، ممکن است به حس اعتماد او آسیب برساند، و وقتی ما در یک دوره زمانی هستیم که اوضاع ناپایدار است، حفظ احساس ثبات و امنیت دقیقا همان چیزی است که کودکان به آن نیاز دارند.»
اما او تاکید میکند که صادق بودن به این معنا نیست که هر آنچه را میدانید به کودکان بگویید. به عنوان مثال، برای یک کودک خردسال، میتوانید از یک قیاس از زندگی روزمره استفاده کنید تا توضیح دهید که چرا جنگ شروع شده است. مثلا به آنها بگویید اگر کسی چیزی را که به او تعلق ندارد بردارد، اشکال دارد. توضیح شما لازم نیست طولانی باشد.
در مورد سوالاتی که خود والدین نیز با آنها مشکل دارند، مانند اینکه آیا این آغاز جنگ جهانی سوم است، او پیشنهاد میکند که وارد جزئیات نشوید. او میگوید به بیان یک سری حرفهای کلی معتقد است؛ مثلا بگویید: «بله، این یک موضوع نگرانکننده است، اما کشورها با هم کار میکنند تا بفهمند چه کاری باید انجام دهند. توجه داشته باشید که زندگی روزمره در کشور ما مانند همیشه خواهد بود.»
او همچنین به والدین توصیه میکند قبل از شروع بحث با بچهها از آنچه آنها شنیده و میدانند آگاهی پیدا کنند و بر اساس آن با آنها صحبت کنند. اولین سوالات این باشد که: «چه چیزی میخواهید بدانید؟» نه اینکه بپرسید: «نگران چه چیزی هستید؟» برخی کودکان که بزرگترند شاید علاقمند به دانستن فکتها در مورد جنگ باشند مانند اینکه تحریم چیست؟ برخی دیگر شاید فقط بخواهند در مورد امنیت اوضاع اطمینان حاصل کنند و پرسش آنها شاید این باشد که «آیا خطری مرا تهدید میکند؟»
گاردین در ادامه مینویسد با بچههای کوچکتر میتوانید اخبار را با هم تماشا کنید. اگر نوجوانان در مورد چیزی که در شبکههای اجتماعی دیدهاند حرف بزنند آنها را مسخره نکنید، بلکه پیشنهاد کنید آن مطلب یا ویدئو را با آنها ببینید. شاید محتوی درست باشد اما مهم است که به آنها مهارتهای ارزیابی انتقادی برای تایید صحت محتوی را یاد بدهیم. اگر ترشرویی کنید و بگویید: «چیزی را که در شبکههای اجتماعی دیدهاید برای من نیاورید، فرصت گفتوگو را از دست دادهاید.»
در مورد کودکانی که مستعد مضطرب شدن هستند، گیلمور میگوید همه چیز به این بستگی دارد که چگونه این موضوع را ارائه کنید. «نحوه ارائه بحث، لحن صدایتان، سرعتی که با آن صحبت میکنید همه به کودکان کمک میکند تا درک بهتری نسبت به اتفاقاتی که در جهان در حال وقوع است داشته باشند و بدانند چه احساسی باید داشته باشند. اگر والدین آرام به نظر برسند، فرزندانشان بیشتر احساس آرامش میکنند.»
وقتی کودکان را به این وا میدارید که احساسات خود را شناسایی کنند و یا احساسات آنها را دوباره برایشان بازگو میکنید (مثلا بگویید: من فکر میکنم شما اضطراب دارید...) میتواند به آنها کمک کند احساس کنترل بیشتری داشته باشند.
برای کودکانی که مدام از یک سناریو به سناریوی بعدی میروند و برای هر کدام سوالی دارند او پیشنهاد میکند که آنها را تشویق کنید تا نگرانیهای خود را در طول روز یادداشت یا ثبت کنند و سپس یک ساعت مشخص در روز برای بحث در مورد آنها تعیین کنید. به آنها کمک کنید تشخیص دهند که کدام ترس از زمان نوشتن آن محو شده است، کدام ترس هنوز بزرگ و کدام نسبتا کوچک است. نگرانیها اغلب در لحظه شدید هستند اما با گذشت زمان از بین میروند.
والدین همچنین میتوانند برای کودکان توضیح دهند که اگرچه اخبار ممکن است تاریک به نظر برسند، اما زندگی همیشه این گونه نخواهد بود و برخی مانند استیون پینکر روانشناس معتقدند که روند کلی پیشرفت بشر از خشونت دور است.
برخی خانوادهها با سوالات پیچیدهتری روبرو میشوند. ناتاشا دو دهه پیش از روسیه به بریتانیا مهاجرت کرد. دو پسر ناتاشا در بریتانیا به دنیا آمدهاند اما پدر و مادرش هنوز در مسکو زندگی میکنند. او تصاویری از تظاهرات ضد جنگ در روسیه به فرزند ۱۴ ساله خود نشان میدهد و توضیح میدهد که بسیاری از مردم عادی روسیه از این تهاجم بیزارند، و آن دسته از مردم روسیه که از جنگ حمایت میکنند فقط به این دلیل است که تحت تاثیر تبلیغات دولت روسیه قرار دارند.
آنچه همهگیری در دو سال گذشته برای بسیاری از والدین به ارمغان آورده رسیدن به این باور تلخ است که نمیتوان از کودکان در مقابل همه چیز محافظت کرد. وقتی در دوران قرنطینه پارکهای بازی بسته شده بود و کودکان نمیتوانستند دوستان و پدربزرگ و مادربزرگ خود را ببینند، دیگر راهی برای پنهان کردن باقی نمانده بود. وقتی رسانههای اجتماعی مانند تیک تاک پر است از ویدئوهایی از کییف، محافظت از نوجوانان در برابر جنگ دشوار میشود.
گیلمور میگوید زندگی در شرایط سخت میتواند به کودکان کمک کند ابزارهای مقابله با شوکهای بزرگ در بزرگسالی را به دست آورند. او میگوید: «یکی از چیزهایی که ما به عنوان والدین باید یاد بگیریم روشهای مدیریت بحران است. من نمیگویم که این دوره آسانی در زندگی خانوادگی است. اما این فرصتی است برای خانوادهها که به خود بگویند ما در شرایط نگرانکنندهای قرار داریم، اما آرامش خود را حفظ میکنیم و ادامه میدهیم.»