به جای فشار به زنان برای بالا بردن اعتماد به نفسشان، نابرابریهای ساختاری را تغییر دهیم
زنان همواره تحت فشار بودهاند تا برای رشد و کسب موفقیت اعتماد به نفس خود را بالا ببرند بدون اینکه راه حلی اساسی برای رفع ریشه مشکلات آنها ارائه شود. برخی کارشناسان معتقدند به جای توصیههای مداوم باید با تبعیضها و بیعدالتیهای ساختاری مقابله شود.
توصیههای مربوط به اعتماد به نفس در همه جا شنیده میشود. مجلههای مد با شعارهایی مانند «احساس خوبی در مورد اندام خود داشته باشید» به زنان توصیه میکنند اعتماد به نفس جنسی خود را بالا ببرند و با احساسات منفی خداحافظی کنند. در همین حال فروشگاهها به مشتریان بستههایی با عنوان «معاینه فنی» رابطه جنسی ارائه میدهند که «آموزش اعتماد به نفس» به زنان به صورت بخشی از بسته ارائه میشود. آموزش و توصیه برای اعتماد به نفس بالا بلکه به وظیفه ۲۴ ساعته زنان تبدیل شده است.
وقتی صحبت از نابرابری در محل کار میشود این زنان هستند که باید همواره پیشقدم پذیرش چالشهای بزرگتر شوند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. وقتی بحث از اختلالات خوردن و تصورات اشتباه از ظاهر میشود، راه حلی که ارائه میشود برنامههای ارتقای اعتماد به نفس و نگاه مثبت به اندام دختران است. مشکلات فرزندپروری چطور؟ برای این مساله نیز همه توصیه میکنند بیایید به مادران کمک کنیم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند تا بتوانند فرزندانی با اعتماد به نفس تربیت کنند.
با روابط سرد شده پس از دوران همهگیری چه کنیم؟ برای آن هم به زنان توصیه میشود که اعتماد به نفس بالا امروزه جای «سکسی بودن» را گرفته است. حتی ارتش بریتانیا به زنان جوان وعده میدهد پیوستن به ارتش به آنها اعتماد به نفسی میدهد که در همه عمر با آنها خواهد بود.
داشتن اعتماد به نفس به قدری عادی و منطقی جلوه داده میشود که جای هیچ شکی برای بحث باقی نمیگذارد. وقتی اعتماد به نفس به صورت یک مطالبه فمینیستی که هدف آن در ظاهر توانمندسازی زنان مطرح میشود چه کسی میتواند با آن مخالفت کند؟
اما به عقیده برخی کارشناسان، مشکل این الزامات، برنامهها و مطالبات که آنها آن را «فرهنگ اعتماد به نفس» مینامند این است که ما را تشویق میکنند کلا روی خود کار کنیم و ما را از پرداختن و مطالبهگری در مورد نابرابریهای ساختاری که دلیل اصلی مشکلات زنان است دور میکنند.
به عنوان مثال تاثیر ویرانگر و ناعادلانه اقتصادی در دوران همهگیری بر زنان را در نظر بگیرید. در مشکلاتی مانند افزایش نرخ بیکاری، و افزایش شکاف جنسیتی در دستمزدها، به جای پرداختن به دلایل و عوامل اصلی موثر در این مشکلات، طرحهای سازمانی دورههایی برای آموزش بالا بردن اعتماد به نفس برای زنان ارائه کردند و از سوی دیگر رسانهها و مربیان رشد فردی مدام به زنان توصیه میکردند که خودشان را باور کنند و ابتدا «لیوان خود را پر کنند» و ناامید نشوند زیرا «اعتماد به نفس یک تلاش دائمی است».
بنابراین، به جای اینکه دولتها، کارفرماها، شرکتها و سیستم آموزشی مسئول و پاسخگو باشند، فرهنگ اعتماد به نفس بار مسئولیت را بر دوش زنان میاندازد و از آنها میخواهد که روی خودشان کار کنند تا یاد بگیرند چگونه فضا را اشغال کنند و چگونه طرز فکر، احساس و نوع برقراری ارتباط با دیگران را در خود تغییر دهند.
به جای تغییر زنان به فکر ایجاد تغییر در جهان باشیم
فرهنگ اعتماد به نفس ما را بیش از پیش به درون سوق میدهد و مسئولیت و تقصیر آسیبهای اجتماعی را بر دوش تک تک زنان میاندازد.
علاوه بر این، با افزایش تصاعدی استرس و مسائل مربوط به سلامت روان، که همگی با سالها مشکلات اقتصادی و اکنون همهگیری بسیار شدیدتر شدهاند، اپلیکیشنهای اعتماد به نفس و مراقبت از خود که برای زنان طراحی شدهاند، رونق گرفتهاند. چندین گزارش رشد اپلیکیشنهای خودمراقبتی را به عنوان یکی از بزرگترین ترندهای بهداشتی در دوران همهگیری شناسایی کردهاند که عمدتاً توسط زنان و نسلهای هزاره هدایت میشود.
اکثر کارشناسان معتقدند فشار بر زنان در مورد اندام ایدهال رو به افزایش است. با این حال، برندهای زیبایی به جای برخورد انتقادی با این ایدهآلهای غیرواقعی، «سفیران اعتماد به نفس» استخدام میکنند و سلبریتیهای زن از مثبت بودن در مورد بدن و عشق به خود حمایت میکنند. رسانههای اجتماعی پر است از تبلیغات و هشتگها و شعارهای الهامبخش و جملات تاکیدی مثبت خطاب به دختران و زنان که بیوقفه خودباوری و مثبتاندیشی را ترویج میکنند.
به باور کارشناسان کانورسیشن ما باید اینگونه تأکیدها را فورا تغییر دهیم و با نابرابریهای ساختاری که همهگیری و بحران اقتصادی ناشی از آن، آنها را برجستهتر کرده است، مقابله کنیم. ما باید تشویق بیپایان زنان و دختران را برای مراقبت از خود به چالش بکشیم.
بهجای فرهنگ بالا بردن اعتماد به نفس فردی با استفاده از شیوههای روانشناختی، ما به سرمایهگذاری برای ساخت و حفظ ساختارها و سیاستهای اجتماعی نیاز داریم که ایمنی، رفاه و قدرت زنان را تضمین و تقویت میکنند و از آنها حمایت میکنند.
ما نیازی به تاکید بیشتر بر سرزنش و تغییر زنان نداریم، ما باید دنیا را تغییر دهیم.