ابتکار کمربند و جاده: بازی بزرگ چین
چین هم اکنون بزرگترین شریک اقتصادی و سرمایهگذار خارجی در ۱۱ کشور خاورمیانه است. ابتکار کمربند و جاده مجموعهای از شاهراههای زمینی و دریایی از چین به سوی کشورهای دیگر است.
یک پروژه جهانی چند تریلیون دلاری درباره زیر ساختها در سراسر جهان که از سال ۲۰۱۳ از سوی شی جین پینگ رهبر کنونی چین کلید خورده است.
چین از طریق ابتکار کمربند و جاده در دهه گذشته به طور قابل توجهی نفوذ و جای پای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را در خاورمیانه افزایش داده است. این طرح عظیم که شامل دهها پروژه زیرساختی و اقتصادی و تجاری بزرگ است از طریق شاهراهها و جادههای زمینی چین را به آسیای جنوبی و مرکزی و اروپا متصل میکند و از سوی دیگر از طریق یک شاهراه دریایی شهرهای ساحلی چین را به آفریقا و مدیترانه و در نهایت به اروپا وصل میکند.
مرکز تحقیقات اقتصاد و بازرگانی (CEBR) گزارش داده که ابتکار کمربند و جاده چین به احتمال زیاد تولید ناخالص داخلی جهان را تا ۷.۱ تریلیون دلار در دو دهه آینده افزایش خواهد داد. این موضوع هر چقدر هم که جذاب به نظر برسد، واقعیت این است که چین علاوه بر منافع اقتصادی، انگیزههای ژئوپلیتیکی نیز پشت این طرح عظیم دارد.
به گفته گاردین، پروژه های ابتکار کمربند و جاده ۱۶۵کشور را در مجموع ۳۸۵ میلیارد دلار به چین بدهکار کرده است.
چین بطور سیستماتیک چنین آماری را به نهادهای بین المللی مانند بانک جهانی گزارش نمیدهد.
دفتر اطلاعات دولت چین گزارش داده که ابتکار کمربند و جاده بیش از ۲۴۴ هزار شغل برای افراد محلی در سایر کشورها ایجاد کرده است.
با این حال، اکثریت قریب به اتفاق این پروژهها با استفاده از پیمانکاران چینی و حتی نیروی کار چینی اجرا میشوند. به این معنی که در نهایت بسیاری از مزیتها و منافع حاصل از اجرای این طرحها به تولید ناخالص داخلی و اقتصاد چین سرازیر میشوند و نه به اقتصاد کشورهایی که چین در آنها سرمایهگذاری کرده است. یکی از این مناطق خاورمیانه است.
راهبرد امنیت انرژی چین
برای چین امنیت انرژی یک راهبرد اصلی است. به گفته موسسه بروکینگز، نقش رو به رشد چین در خاورمیانه، این ابرقدرت در حال ظهور را در تقابل مستقیم با رویکرد ایالات متحده در حوزههای مهمی مانند امنیت انرژی، اسرائیل و ایران قرار میدهد.
راهبرد جدید آمریکا مبنی بر کاهش حضور خود در خاورمیانه و توجه بیشتر واشینگتن به حوزه آسیا- پاسیفیک، فرصت را برای جای پای بیشتر چین در خاورمیانه مهیا کرده است.
سلطه اقتصادی چین در خاورمیانه ممکن است باعث بروز چالشهای جدید در منطقه شود بهویژه آنکه چین از سیاست بدهکارکردن کشورهایی که در آنها سرمایهگذاری میکند برای بهرهگیری دیپلماتیک و در راستای افزایش نفوذ خود استفاده میکند.
روابط چین با کشورهای خاورمیانه در وهله نخست حول انرژی و طرحهای مرتبط با ابتکار کمربند و جاده قرار میگیرد.
کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شامل ۱۹ کشور دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز هستند که آنها را برای چین جذاب کرده است.
چین به شدت به نفت و گاز خاورمیانه وابسته است. علاوه بر امنیت انرژی، روابط دیپلماتیک قوی چین با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا برای اجرای طرحهای مرتبط با ابتکار کمربند و جاده در چندین قاره دیگر حیاتی به نظر میرسد.
وام دهندگان دولتی چین پروژههایی را در مصر، ایران، عربستان سعودی، عمان، امارات متحده عربی و جیبوتی تامین مالی کرده اند. جیبوتی واقع در «شاخ آفریقا»، جایی است که پکن تنها پایگاه نظامی خود را در خارج از کشور ایجاد کرده است.
کشوری که در نزدیکی تنگه راهبردی باب المندب میزبان پایگاههای نظامی ایالات متحده، فرانسه و ژاپن نیز هست. منافع بینالمللی جیبوتی در تنگه باب المندب نهفته است، مسیری استراتژیک برای حمل و نقل نفت و گاز که دریای سرخ و اقیانوس هند را به هم متصل میکند.إا
نزدیکی به گلوگاه باب المندب از نظر ژئوپلیتیکی و اقتصادی اهمیت ویژهای به جیبوتی کوچک میدهد. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا(EIA) تقریباً روزانه ۶.۲ میلیون بشکه نفت خام، میعانات گازی و فرآوردههای نفتی پالایش شده از طریق تنگه باب المندب به سمت اروپا، ایالات متحده و آسیا جریان مییابد و یک سوم کشتیهای جهان که محمولههای نفت و گاز را حمل میکنند باید از این تنگه عبور کنند.
باب المندب با چنین اهمیتی یکی از کریدورهای تجاری و انرژی است که چین از دریای چین جنوبی تا دریای عرب در آنها سرمایه گذاری کرده است. مناطقی حساس که هند از آنها به عنوان «رشته مروارید» یاد میکند.
هند که خود یک قدرت نوظهور اقتصادی است، به عنوان رقیب چین این سرمایه گذاریها را نشانهای از قدرت نظامی و تجاری رو به رشد چین در منطقه میداند. هندیها نگرانند که ابتکار کمربند و جاده در نهایت یک ابتکار اقتصادی- نظامی است که هدف آن دسترسی بهتر نیروی دریایی چین به اقیانوس هند است.
شاهراه زمینی چین نیز اکنون از غرب سین کیانگ به سوی آسیای مرکزی، پاکستان، آسیای غربی و خلیج فارس کشیده شده است. برای اجرای طرح عظیم ابتکار کمربند و جاده، چین به منابع مطمئن انرژي نیاز دارد و برای منابع مطمئن انرژی به پایگاههایی در بندرهای استراتژیک و گلوگاههای منطقه نیازمند است. افتتاح کنسولگری چین در بندرعباس و انتشار خبرهایی درباره وجود پایگاه نظامی چین در امارات و همکاریهای موشکی با عربستان سعودی از جمله این طرحهای چین است.
پکن روابط نزدیک خود با تهران را نیز در بحبوحه مذاکرات هستهای ایران با ایالات متحده تقویت کرده است. ایران اخیراً توافقنامه همکاری ۲۵ ساله با چین را اجرایی کرده است که به چین اجازه می دهد در مدت ۲۵ سال ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند.. علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی گفته ایران هرگز همکاری چین در دوران تحریم را فراموش نخواهد کرد.
البته همکاری ایران با چین بیشتر واکنشی به روابط نداشته جمهوری اسلامی با آمریکا به نظر میرسد تا یک حرکت استراتژیک حساب شده از سوی تهران. با این حال ایران در پی نشان دادن این نکته است که همزمان با فشار آمریکا می تواند به سوی چین برود.
دیپلماسی چینی بدهکار کردن شرکای اقتصادی
چین متهم است که از طریق سرمایهگذاری و بدهکار کردن شرکای اقتصادی خود از دیپلماسی بدهکار کردن به عنوان تله استفاده می کند. هر روز کشورهای بیشتری با وام دهندگان دولتی چین قرارداد دریافت وام امضا میکنند. نگرانیها در مورد شرایط اعطای این وامها هنگامی بیشترمیشود که برخی از بندهای این قراردادهای مالی به نهادهای چینی اجازه میدهد که اموال یا دارایی دریافت کنندگان وام را زمانی که بازپرداختها انجام نمیشود، توقیف کنند. این روش فقط مخصوص وام دهندگان چینی نیست ولی این شیوه در مواردی منجر به از دست رفتن حاکمیت برخی کشورها بر داراییها و محدود شدن حاکمیت ملی آنها شده است.
ریجارد مور رییس ام. آی. ۶، سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا میگوید چین از این روش بدهکار کردن برای زیر سوال بردن حاکمیت ملی کشورها استفاده می کند. سریلانکا، قرقیزستان و مونتهنگرو سه کشوری هستند که تجربههای تلخی از دریافت وام و بدهکار شدن به چین دارند.
سریلانکا در حال حاضر با بحران مالی ناشی از بدهی احداث بزرگراهها، بنادر، فرودگاهها و نیروگاه زغال سنگ به چین مواجه است. رئیس جمهور سریلانکا، گوتابایا راجاپاکسا، از چین درخواست کرده است که به این کشور برای بازپرداخت بدهیهایش مهلت بدهد. به گزارش رویترز، چین در دهه گذشته بیش از ۵ میلیارد دلار به سریلانکا وام داده است. منتقدان می گویند چین از روش «فیل سفید» استفاده میکند.. فیل سفید اصطلاحی است برای هدیه ای بزرگ و حتی مقدس که هدیه گیرنده از عهده خرج و مخارجاش برنمیآید و هزینههای نگهداری آن به شکلی است که پذیرنده هدیه را به خاک سیاه مینشاند.
قرقیزستان هم تجربه مشابهای با چین دارد. قرقیزستان ۴۰ درصد از بدهی خارجی خود، یعنی حدود ۱.۸ میلیارد دلار را به وام دهندگان چینی بدهکاراست. مقامات قرقیزستان حالا با چالش بازپرداخت این بدهیهای انباشته دست و پنجه نرم می کنند آن هم در شرایطی که کشور با مشکلات مالی ناشی از همهگیری کووید-۱۹ مواجه است.
مونتهنگرو مثال دیگری است. بدهی مونتهنگرو به چین به دلیل احداث یک بزرگراه به معادل ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور رسیده است. پس از درخواست کمک دولت مونتهنگرو از اتحادیه اروپا برای بازپرداخت وام یک میلیارد دلاری چین، نگرانیها بالا گرفته است. اقتصاد مونتهنگرو در آستانه سقوط قرار گرفته و بدتر اینکه این بزرگراه به نمادی از تصمیمات نادرست تبدیل شده است. دراگان سوک، وزیر دادگستری سابق مونتهنگرو میگوید: ما یک شوخی میکنیم و آن اینکه مسیر این بزرگراه از هیچ به هیچ است. امتناع اتحادیه اروپا از کمک به مونتهنگرو برای پرداخت بدهیاش فرصتی برای چین در جهت افزایش نفوذ و جای پای خود در اروپا ایجاد کرده است. اسکات موریس، یکی از همکاران ارشد مرکز توسعه جهانی میگوید: «چین بزرگترین وام دهنده در جهان است، بنابراین مهم است که چگونه به این قراردادها نزدیک شوید.» موریس میگوید هنگامی که چشم انداز بازپرداخت بدهیها تیره میشود، به نظر میرسد چین به همان اندازه از مبادله بدهی با حقوق بیشتر، مالکیت افزونتر و نفوذ گستردهترخوشحال میشود.
سیاست عدم مداخله، یک پیام نادرست
چین در روابط بینالمللی از سیاست عدم مداخله در امور داخلی حمایت و استفاده میکند. چین همچنین در حوزه امنیت انرژی در خاورمیانه و خلیج فارس به همکاری شورای همکاری خلیج فارس نیاز دارد. وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین گفته که دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، هنگام نشست اعضای این شورا با مقامات چینی در اوایل ژانویه ۲۰۲۲ در پکن از «مواضع مشروع چین در مورد مسائل مربوط به تایوان، سین کیانگ و حقوق بشر» حمایت قاطعانه ای ابراز کرده است.
وانگ میگوید آنها مخالفت خود را با «سیاسی کردن مسائل حقوق بشر» ابراز کردهاند. سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ فاش کرد که چین بیش از یک میلیون مسلمان اویغو را در منطقه سین کیانگ به عنوان بخشی از کارزاری برای از بین بردن فرهنگ، زبان و اعتقادات سنتی آنها در اردوگاههای دستهجمعی بازداشت کرده است. سکوت در برابر بازداشت اویغورها توسط چین، به نمایندگی از شورای همکاری خلیج فارس - ارگانی که بیش از ۵۴ میلیون مسلمان را نمایندگی می کند - سابقه ناراحت کنندهای را برای نحوه رفتار با مردم کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد می کند که ابتکار کمربند و جاده قرار است از طریق آنها گسترش یابد. به نظر می رسد سیاست «عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر» در میان کشورهای اقتدارگرایی مانند چین جذابیت بیشتری پیدا میکند. جمهوری اسلامی ایران هم در همین سمت حرکت میکند. تهران نسبت به سیاست چین در نقض حقوق اقلیت مسلمان در سین کیانگ سکوت کرده است. قرارداد همکاری ۲۵ساله ایران و چین هم در شرایطی امضا شده که ایران از نظر سیاسی و اقتصادی در انزوا قرار دارد که میتواند مفاد این توافق را به ضرر مردم ایران تحت تاثیر قرار دهد. سابقه و نحوه عملکرد چینیها در کشورهایی با اقتصادهایی به مراتب قویتر از ایران به این معنی است که ایران ممکن است ۲۵ سال آینده سالهای سختی را پیش رو داشته باشد.
علاوه بر بیش از ۸۲ میلیون مسلمان ساکن ایران، تقریباً ۳۲۵ میلیون مسلمان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی می کنند. سیاست «عدم مداخله» چین چگونه می خواهد عملی شود؟ جهان اسلام اساساً به چین اجازه داده تا جمعیت مسلمان خود در سین کیانگ را بازداشت کند، آنها را به اردوگاههای دسته جمعی ببرد و برای تغییر زبان و فرهنگ آنها تلاش کند. ایران و شورای همکاری خلیج فارس باید در نظر بگیرند که اگر چین در آینده اقدامات مشابهی را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا انجام دهد، آنها چه خواهند کرد؟