گردشگری در سایه وحشت در سین کیانگ؛ آیا همه چیز عادی شده است؟
دولت چین با انتقادهای شدیدی در مورد سرکوب اقلیت اکثرا مسلمان اویغور در منطقه سینکیانگ روبروست. دولت چین متهم است با نگهداری افراد این اقلیت در اردوگاهها وعقیمسازی اجباری آنها در حال نسلکشی این قوم است.
دولت چین با انتقادهای شدیدی در مورد سرکوب اقلیت اکثرا مسلمان اویغور در منطقه سینکیانگ روبروست. دولت چین متهم است با نگهداری افراد این اقلیت در اردوگاهها وعقیمسازی اجباری آنها در حال نسلکشی این قوم است.
دولتهای غربی با انتقاد از سرکوب شدید اقلیت اویغور تحریمهایی را بر چین اعمال کردهاند. چین این اتهامات را رد کرده و مدعی است اقدامام های این کشور در راستای مهار «تروریسم» در این منطقه است. دیک کنگ، (Dake Kang) خبرنگار آسوشیتدپرس در پکن، مشاهدات خود را از سفر به سینکیانگ منتشر کرده، که در ادامه بخشهایی از آن میآید.
دیگر تقریبا از سیمهای خاردارهایی که زمانی ساختمانهای عمومی در ایالت سینکیانگ را محاصره کرده بودند، خبری نیست.
از یونیفرمهای نظامی دانشآموزان دوره دبیرستان و غرش نفربرهای زرهی در این سرزمین نیز دیگر خبری نیست. بسیاری از دوربینهای نظارتی که روزگاری مانند پرندگان از ستونهای بلند سرک میکشیدند حالا از بین رفتهاند و دیگر نالههای ابدی و وحشتناک آژیرها در شهر باستانی کاشغر در جاده ابریشم به گوش نمیرسد. حالا دیگر پسرها میتوانند علنا با دخترها تعامل عاشقانه داشته باشند.
چهار سال پس از آغاز سرکوب وحشیانه چین علیه اویغورها که در نتیجه آن بیش از یک میلیون از اقلیتهای اکثرا مسلمان اویغور به اردوگاهها و زندان برده شدند، کنترل پکن بر منطقه سین کیانگ وارد مرحله جدیدی شده است.
مقامهای چینی بسیاری از جنبههای مشهود و سختگیرانه امنیتی در این منطقه را کاهش دادهاند. وحشتی که تا چند سال پیش در سینکیانگ سایه افکنده بود حالا به طور قابلملاحظهای فروکش کرده است و شرایط در حال عادی شدن است.
اما در مورد اینکه حاکمیت در دست چه کسی است هیچ شکی وجود ندارد و شواهد [سرکوب] چهار سال گذشته همه جا دیده میشود.
نماد سرکوب و حضور حاکمیت چینیها در همه جای استان سین کیانگ که بسیاری از مراکز تاریخی آن با خاک یکسان شدهاند و صدای اذان اسلامی دیگر به گشو نمیرسد، دیده میشود. در کاشغر یک مسجد به کافه تبدیل شده و بخشی از یک مسجد دیگر به یک توالت عمومی برای گردشگران.
این حضور در مناطق روستایی سینکیانگ که به دست مقامهای اقوام «هان» چینی اداره میشوند، بسیار پررنگتر است. حضوری که ترس نهفته در درون شهر به روشنی گواه آن است.
مشخص نیست چرا مقامهای چینی به روشهای ظریفتری برای کنترل سین کیانگ روی آوردهاند. شاید انتقادهای شدید غرب همراه با تحریمهای سیاسی و تجاری، مقامهای چین را بر آن داشته تا این روشها را اتخاذ کنند و یا ممکن است چین به این نتیجه رسیده باشد که به اندازه کافی در هدف خود برای تسلیم کردن اویغورها و دیگر اقلیتهای عمدتا مسلمان رسیده است تا بتواند کمی تسلط خود را کاهش دهد.
فعالان اویغور خارج از کشور با اشاره به کاهش نرخ زاد و ولد و بازداشتهای گسترده در میان اویغورها، دولت چین را به نسل کشی متهم میکنند. مقامهای چینی میگویند هدف آنها از بین بردن اویغورها نیست بلکه هدف ادغام آنها است و اقدامهای سختگیرانه برای مهار افراط گرایی ضروری است.
صرف نظر از اینکه چین چه قصدی دارد، یک چیز روشن است: بسیاری از فعالیتهایی که حیات فرهنگی اویغورها به آن بستگی دارد، یا محدود و یا ممنوع شده و مقامهای چینی یک نسخه استریل شده از این فعالیتهای فرهنگی را جایگزین آنها کردهاند.
چین مدتهاست برای ادغام اویغورها تلاش کرده است. اویغورها یک گروه مسلمان با جمعیت ۱۳ میلیون نفری است که با ترکیه نزدیکی زبانی، قومی و فرهنگی دارد. از زمان کنترل حزب کمونیست بر سینکیانگ در سال ۱۹۴۹، رهبران چین همواره درباره اینکه چه روشی برای جذب قلمرو وسیع سینکیانگ موثر است، بحث و جدل کردهاند.
هرچه دولت چین بیشتر برای کنترل اویغورها تلاش میکرد، بسیاری از آنها سرسختانه به هویت خود وفادار ماندند. برخی از آنها به اعمال خشونت علیه دولتی روی آوردند که به باور آنها هرگز احترام واقعی برای آنها قائل نیست. خشونتهایی مانند بمب گذاری و حمله با چاقو. صدها غیرنظامی بیگناه، از اقوام چینی «هان» گرفته تا خود اویغورها، در اینگونه حملات مرگبار جان خود را از دست دادند.
سرانجام جنجالها با قدرت رسیدن شی جین پینگ در سال ۲۰۱۲ به پایان رسید. دولت چین ادغام اجباری را بر سینکیانگ تحمیل کرد و هزاران نفر از اویغورها و اقلیتهای دیگر را بدون هیچ محدودیتی بازداشت کرد و به آنها برچسب «تروریست» مشکوک را زد.
امروزه بسیاری از ایستهای بازرسی و ایستگاههای پلیس از میان رفتهاند و بمبگذاریها متوقف شده است، اما شکاف نژادی همچنان به روشنی وجود دارد.
اویغورها در یک سیستم [تبعیض و سرکوب] نامرئی اسیر شدهاند که هر حرکت آنها را محدود میکند. گرفتن گذرنامه تقریبا برای آنها غیرممکن است و بیشتر مسافران در هواپیماهایی که از سینکیانگ یا به سوی آن سفر میکنند اکثرا از قوم چینی «هان» هستند.
اویغورهایی که در خارج از سین کیانگ زندگی میکنند باید خود را به پلیس محلی معرفی کرده و مشخصات خود را به عنوان یک اویغور ثبت کنند و سپس به طور مرتب به یک افسر پلیس گزارش بدهند. حرکت آنها ردیابی و نظارت میشود. بسیاری از اویغورهای ساکن در سین کیانگ اجازه خروج از منطقه را ندارند.
اطلاعات مربوط به سینکیانگ به شدت در چین سانسور میشود و رسانههای دولتی هماکنون این منطقه را به عنوان یک منطقه گردشگری امن و شگفتانگیز معرفی میکنند. در نتیجه چینیهای خارج از سینکیانگ تا حد زیادی از محدودیتهایی که اویغورها با آن روبرو هستند بیاطلاعند و این خود یکی از دلایلی است که بسیاری در چین از سرکوب اویغورها حمایت میکنند.
زبان اویغوری همچنان در همه جا تکلم میشود اما استفاده از آن در فضاهای عمومی به آرامی در حال محو شدن است. در برخی از شهرها روی همه ساختمانهای تازه ساز فقط زبان چینی دیده میشود نه زبان اویغوری.
برای بسیاری از اویغورها هنوز صحبت کردن به زبان مندرین دشوار است. از مردان جوان گرفته تا مادربزرگهای مسن. دولت چین در سال های اخیر، زبان مندرین را به صورت اجباری به زبان رسمی در مدارس تبدیل کرده است.
آنچه که بیش از هر چیز انتقادها در مورد سرکوب سینکیانگ را به همراه داشته، وجود مراکزی است که اصطلاحا «مراکز آموزشی» نامیده میشوند. اسناد فاش شده نشان میدهد این مراکز در واقع اردوگاههای فراقضایی برای شستشوی مغزی بودهاند.
پس از اعتراضهای جهانی، مقامهای چینی در سال ۲۰۱۹ این اردوگاهها را تعطیل اعلام کردند و به نظر میرسد بسیاری از آنها بسته شدهاند.
مقامها از پاسخگویی به سوالات در مورد تعداد بازداشت شدگان اویغور طفره میروند. آنها در عوض میگویند که راه حل بسیار خوبی برای تروریسم طراحی کردهاند که بیشتر از فرهنگ اویغور محافظت میکند تا از بین بردن آن.
دهههاست که سیاستهای اعمال شده در سینکیانگ تغییر میکند. حتی در شرایطی که دولت مزایای ویژهای مانند سهمیه استخدام و سهمیه امتحانات ورودی، به اقلیتها میدهد، وجود نژادپرستی، محدودیتهای مذهبی و موانع دشوار برای رسیدن به مدارج بالا بسیاری از اویغورها را بیگانه و خشمگین کرده است.