روایت گاردین از تحمیل حجاب اجباری به زنان همراه با آزار جنسی، توهین و ضرب و جرح
با ادامه جنگ خیابانی خامنهای با زنان، روزنامه گاردین در گفتوگو با چند زن، گزارشی از ضرب و جرح مخالفان حجاب اجباری در ایران منتشر کرد. سایت دیدهبان ایران نیز با شماری از شهروندان بازداشتشده به دست گشت ارشاد صحبت کرد که روایاتی مشابه از توهین، تحقیر و کتک خوردن ارائه کردند.
نشریه گاردین در این گزارش، با سه زن بازداشت شده و خانواده دو زن دستگیر شده دیگر از سوی گشت ارشاد گفتوگو کرد.
روایت زنان از کتکهای شدید و آزار جنسی ماموران حکومتی
یک زن جوان اهل تهران به این روزنامه گفت: «روز شنبه یکم اردیبهشت، حدود هشت مامور مرا احاطه و شروع به داد و فریاد کردند. در حالی که به پاها، شکم و همه جای بدنم لگد میزنند مرا فاحشه، هرزه، و برهنه آمریکایی خطاب کردند. برایشان مهم نبود که ضربات را به کجای بدنم میزنند.»
زن دیگری گفت: «هم ماموران مرد و هم شش زن هنگام دستگیری به بدن ما دست میزنند. آنها میگویند که مسلمان مذهبی و معتقدند، اما برایشان مهم نیست که ماموران مرد به بدن ما دست بزنند. سه نفر از ماموران زن به من حمله کردند. دو نفر از آنها دستان مرا از پشت گرفتند و یک نفرشان سعی کرد مرا داخل ون سفید بیندازد. سپس دو مامور مرد با خشونت بازوهایم را گرفتند و مرا به داخل ون هل دادند. آنها پنج یا شش نفر را به خاطر حجاب دستگیر و به بازداشتگاه گیشا بردند.»
این زن افزود که در بازداشتگاه حدود ۴۰ زن را دیده که به همین دلیل بازداشت شده بودند: «پس از گذراندن بیش از پنج ساعت در بازداشتگاه و تحمل توهین و ضرب و جرح از سوی ماموران، برخی از زنان آزاد شدند.»
دور تازه برخورد با شهروندان به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری از روز ۲۵ فروردین و همزمان با حملات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی به اسرائیل آغاز شد.
در این مدت گزارشهای متعددی از برخوردهای خشونتآمیز با زنان و اعمال آزار و اذیت جنسی ماموران علیه برخی شهروندان در اجرای طرح موسوم به «نور» منتشر شد.
یکی از این نمونهها، دینا قالیباف، دانشجوی دانشگاه بهشتی بود که روایتش را از ضرب و جرح و تعرض جنسی ماموران گشت ارشاد به خود منتشر کرد اما یک روز بعد و در ۲۸ فروردین در تهران بازداشت شد.
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، «تجاوز جنسی» به دینا قالیباف را رد کرد و گفت این دختر جوان به دلیل اتهاماتی که به نیروهای پلیس وارد کرده، تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.
نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و زندانی سیاسی، در یک پیام صوتی که در حساب اینستاگرام او منتشر شد از کبودیهای قابل مشاهده روی بدن دینا قالیباف گفت.
محمدی در این پست از زنان ایرانی خواست تا روایتهایشان را از دستگیری و تجاوز جنسی از سوی نیروهای امنیتی به اشتراک بگذارند.
توهین کلامی و آثار حملات خشونتآمیز ماموران بر بدن زنان مخالف حجاب اجباری
علاوه بر روایت قالیباف، ویدیوهایی نیز از برخورد خشن ماموران حکومتی با زنانی که به حجاب اجباری تن نمیدهند، در رسانههای اجتماعی منتشر شده است.
یکی از ویدیوها مادر و دختری را در میدان شلوغی در تهران نشان میدهد که از سوی پنج مامور زن چادرپوش و دو مامور مرد محاصره و پس از توهین و تهمت، با زور به داخل یک ون کشانده شدند.
یک منبع نزدیک به خانواده آنان به گاردین گفت هنگامی که این مادر و دختر در برابر دستگیری مقاومت کردند، ماموران آنها را با خشونت به داخل ون کشاندند.
یکی از اعضای خانواده دستگیرشدگان نیز به گاردین گفت: «به پاهای مادر لگد زدند طوریکه پاهایش پر از آثار کبودی است و آسیبهای شدید دیده است. ماموران حین دستگیری مادر را زشت، سگ پیر و عجوزه خطاب کردند.»
گاردین تاکید کرد دستکم تصاویر دو زن را دیده که نشاندهنده آثار حملات خشونتآمیز است؛ حملاتی که به گفته این زنان، در طول بازداشت هفته گذشته رخ داده است.
دیدهبان ایران در گزارشی، هفت روایت از برخورد و بازداشتهای خشن و همراه با توهین و تحقیر ماموران «گشت نور» منتشر کرد.
زنی که به خاطر بر تن داشتن دامن، با محاصره چهار مرد و دو زن مامور مواجه شده، به این رسانه گفت: «آنها به من، خانوادهام و نحوه تریبیتم توهین کردند و گفتند چون تو دختر سالمی نیستی اینطور لباس پوشیدی.»
به گفته این راوی، یک مامور مرد نیز به او گفت: «اگر یک مرد به لحاظ بیولوژیکی سالم باشد، با دیدن تو با همسرش به مشکل بر میخورد. حتی ممکن است من نیز با دیدن تو با همسرم دچار مشکل شوم.»
روایت یک زن: هدف از فشار و سرکوب، درآمدزایی برای حکومت است
یک زن دیگر با شرح برخورد خشن ماموران در مترو با او و دوستش گفت: «رفتهرفته درگیری لفظی به درگیری فیزیکی منجر شد، تا جایی که دوستم را با شوکر برقی زمینگیر کردند. پس از آن به ما دستبند زدند و بازداشت شدیم.»
این زن روایت خود از چند ساعت حضور در بازداشتگاه را چنین شرح داد: «چند نفر از ماموران سر این موضوع که چه کسی ما را بازداشت کرده است دعوا میکردند. ظاهرا هر چقدر میزان بازداشتیها بالاتر باشد، درآمد و پاداشی که کسب میکنند نیز به مراتب بیشتر خواهد بود.»
در ماههای گذشته، جریمههای نقدی سه میلیون تومانی برای «بیحجابی» واکنشی مشابه را از سوی شهروندان برانگیخته بود.
بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی گفته بودند جمهوری اسلامی با این «دزدی علنی» تنها به دنبال پر کردن جیب خود است.
یک زن دیگر که در حوالی متروی تئاتر شهر تهران بازداشت شده، به دیدهبان ایران گفت: «پس از اینکه به زور من را سوار ماشین کردند، درگیری فیزیکی ایجاد شد و من را کتک زدند. به شدت به من توهین کردند، ناسازا گفتند و چند بار با پا به من لگد زدند.»
پیشتر گزارشهایی به ایراناینترنشنال رسیده است که نشان میدهند در جریان دور تازه برخورد با زنان برای تحمیل حجاب اجباری، علاوه بر سرقت اموال برخی شهروندان، ماموران انتظامی از آنها تقاضای انتقال پول به حساب بانکی در قبال آزادی کردهاند.
علاوه بر خیابانها و معابر عمومی، گزارشهایی نیز از تشدید سرکوب در فضای دانشگاهها به بهانه حجاب اجباری منتشر شده است.
پیش از آغاز طرح موسوم به «نور» نیز گزارشهای متعددی از تلاش حکومت برای سرکوب مخالفان حجاب اجباری منتشر شد.
مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال سیاسی، اخیرا کمپین «اتحاد علیه آپارتاید جنسیتی» را با همکاری فعالان ایرانی و افغانستانی راهاندازی کرد تا از جامعه جهانی بخواهد قوانین آپارتاید جنسیتی را تدوین کنند.
او گفت: «میخواهم جهان آزاد داستانهای غمانگیز زنانی که تبعیض جنسیتی را در ایران و افغانستان تجربه کردهاند، در یک جنبش متحد بشنود.»
کوثر افتخاری، هنرمند ۲۴ ساله که یک چشم او در جریان خیزش انقلابی از سوی ماموران حکومتی نابینا شد نیز از رهبران جهان خواست تا جمهوری اسلامی را بهعنوان «رژیم آپارتاید جنسیتی» شناسایی و طبقهبندی کنند.
از فروردین سال گذشته موضوع تدوین و تصویب لایحهای به نام «عفاف و حجاب» با پیشبینی مجازاتهای سنگینتر برای برخورد با مخالفان حجاب اجباری در دستور کار قوه قضاییه، دولت و مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.
این لایحه در دوم آبان ۱۴۰۲ برای بار نخست از سوی شورای نگهبان به منظور شفافسازی در مورد «ابهامات» موجود به مجلس شواری اسلامی بازگردانده شد و پس از چند اصلاحیه دیگر، اکنون به نظر میرسد در آستانه تصویب قرار داشته باشد.
فعالان حقوق بشر بیم آن دارند که در صورت اجرای این قانون، زنان معترض با مجازاتهای طولانیتر و سختتری روبهرو شوند.
با وجود این سرکوبها، نافرمانی مدنی زنان به شکلی گسترده ادامه دارد.
یک دانشجوی ایرانی به گاردین گفت: «میخواهم دنیا این را بداند؛ ما هیچ جایی نمیرویم، حجاب اجباری را بر سر نمیگذاریم و قوانین این رژیم را رعایت نمیکنیم. ما انتخابات را تحریم کردیم و متوقف نمیشویم.»