گفت‌وگوی اختصاصی ایران اینترنشنال با مشاهد حسین سید، رئیس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان

مشاهد حسین سید، رییس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان، در گفت‌وگوی اختصاصی با ایران‌اینترنشنال درباره حملات نظامی متقابل ایران و پاکستان گفت: «چطور ایران توانست این‌چنین آشکار دست به تجاوز نظامی بزند؟ آن هم علیه کشور برادر و همسایه که همیشه حس هم‌بستگی قوی با ایران داشته است؟»

حملات نظامی متقابل ایران و پاکستان در تاریخ روابط دو جانبه بی سابقه است.

در گذشته پاکستان چندین بار، میان ایران و آمریکا پیام‌هایی را رد و بدل کرده و با وجود فشار آمریکا، در موارد متعددی از سیاست‌های ایران دفاع کرده است.

سفارت پاکستان در واشینگتن حافظ منافع ایران در ایاات متحده نیز به شمار می‌رود؛ اما تنش‌های رخ داده سوالات زیادی درباره روابط دو کشور ایجاد کرده است.

جواد همدانی، خبرنگار ایران اینترنشنال، در این باره گفت‌وگویی اختصاصی با مشاهد حسین سید، رییس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان انجام داده است.

متن کامل گفت‌وگوی اختصاصی ایران اینترنشنال با مشاهد حسین سید، رئیس کمیته امور دفاعی سنای پاکستان را در ادامه بخوانید.

واکنش اولیه شما چه بود وقتی خبر حمله ایران به پاکستان را شنیدید؟

شوکه شدم. به طرز ناخوشایندی شگفت‌زده شدم. در حقیقت مبهوت شدم. چطور ایران توانست این‌چنین آشکار دست به تجاوز نظامی بزند؟ آن هم علیه کشور برادر و همسایه؟ کشوری که همیشه حس هم‌بستگی قوی با ایران داشته است؟ کشوری که باوجود داشتن ارتباط با کشور‌هایی که ممکن است روابط دوستانه با ایران نداشته باشند، همواره سعی کرده منافع ایران را حفظ کند؟

اگر بخواهیم کمی از زاویه‌ آکادمیک به موضوع نگاه بکنیم، آیا هیچ منطقی برای انجام حمله نظامی از سوی ایران به خاک پاکستان وجود دارد؟

به هیچ وجه. این اقدام خیلی ساده و روشن تجاوز به خاک یک کشور است. تلاش بر قلدری کردن و مرعوب‌ساختن کشور همسایه است. شبیه کاری‌ است که آمریکا با برخی کشورها می‌کند، یا اسرائیل با لبنان ممکن است انجام دهد.

هم‌چنین به یاد داشته باشید ما توافق امنیتی سال ۲۰۱۳ بین ایران و پاکستان را داریم. این اقدام ایران این توافق را نیز نقض می‌کند. این کار هم‌چنین خلاف منشور سازمان ملل متحد و قوانین بین‌المللی‌ است. بنابراین این اقدام با هیچ منطقی سازگار نیست. چراکه در نتیجه‌ آن ایران منزوی‌تر شده و آسیب بیش‌تری به این کشور وارد شده است، و کشورهایی که تحت حمله‌ ایران قرار گرفتند از نظر اخلاقی جایگاه بالاتری پیدا کرده‌اند.

برای همین وقتی آن‌ها به ما حمله کردند، ما پاسخ حمله‌ آنان را دادیم. درست همان‌طور که در مورد هند در سال ۲۰۱۹ انجام دادیم. به خاطر این‌که این خطر قرمز ماست و ما عراق یا سوریه نیستیم. ما از این خط قرمز عقب نمی‌کشیم.

پس اقدام نظامی ایران علیه پاکستان چه هدفی را دنبال می‌کرد؟

تحلیل من از این قرار است: اخیرا ما بروز شکاف‌های امنیتی را در ایران شاهد بودیم. آخرین مورد آن مراسم قاسم سلیمانی در کرمان بود. همین‌طور انتخابات در ایران در راه است. بر این اساس، از نظر من حمله‌ ایران به پاکستان از سوی دولت پنهان در ایران انجام شد.

می‌دانید در ایران چند مرکز قدرت وجود دارد. یک‌سری تشکیلات در ایران وجود دارد. درون این تشکیلات یک دولت مخفی وجود دارد که آن سپاه پاسداران است. نیروی قدس سپاه پاسداران که پیش‌تر تحت فرماندهی قاسم سلیمانی نیروی قدرتمندی بود، در سیاست خارجی نیروی تعیین‌کننده بود.

در موضوعاتی نظیر افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن، بخش زیادی از سیاست خارجی نه از سوی وزارت امورخارجه در دولت، و شاید نه حتی از سوی رییس جمهور، بلکه از سوی نیروی قدس سپاه پاسداران عملیاتی می‌شد.

بنابراین آن‌ها ابزار مهمی در سیاست خارجی ایران هستند و در بعضی مواقع این نیرو می‌تواند به شدت سلطه‌جویانه و پرخاشگرانه عمل کند. من گمان نمی‌کنم وزارت امور خارجه در جریان حمله به پاکستان قرار گرفته بود. به خاطر این‌که درست دو ساعت قبل از حمله، وزیر خارجه‌ ایران ملاقات بسیار صمیمانه و مثبتی با نخست وزیر ما در اجلاس داووس داشت. بعد ناگهان این حمله اتفاق می‌افتد.

بنابراین من فکر می‌کنم این حمله عملیات دولت پنهان ایران بود که از سوی سپاه پاسداران انجام شد. نیرویی که هم‌چون دولت در دولت عمل می‌کند. می‌دانید قاسم سلیمانی مرد شماره دو ایران بود. او بعد از رهبر دومین مرد قدرتمند ایران بود. قدرتمندتر از هر کس دیگری.

به نظر شما این اقدام ایران چه تأثیزی بر روابط دوجانبه گذاشته است؟

به نظرم پیامی بزرگ‌تر این‌جا وجود دارد. من فکر می‌کنم بعد ازعملیات طوفان القصی از سوی حماس در هفتم اکتبر، ایران تحت فشار رفت. آن‌چه در غزه اتفاق می‌افتد جنایت علیه بشریت است که از سوی اسرائيل برعلیه مردم فلسطین صورت می‌گیرد، و عناصری که در این درگیری نقش دارند مانند حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها، به ایران نزدیک هستند.

با این حملات، ایران در حقیقت می‌خواست پیام بزرگ‌تری به اسرائیل، آمریکا و غرب بفرستد. این‌که اگر شما قرار است به ما حمله کنید یا بر سر ما بمب بیاندازید، بدانید پیش‌تر برای حمله‌ نظامی مصمم هستیم. چون هیچ‌کس نمی‌خواهد درغزه جنگ را تشدید کند. و این بیش‌ترین نگرانی غرب است. چون دست اسرائیل پیش‌تر بسته شده. بنابراین ایران با حمله به پاکستان، عراق و سوریه، خواست به غرب این پیام را بفرستد که ببینید ما هم توانایی‌اش را داریم هم اراده‌اش را و هم نیتش را.

منتها من فکر می‌کنم آن‌ها در این زمینه دچار اشتباه محاسباتی شدند. آن‌ها انتظار چنین واکنشی را از سوی پاکستان و عرق نداشتند. عراق سفیر خود را از ایران فراخواند. شدیدا اعتراض کرد. آن‌ها حتی گفتند ما این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل می‌بریم.

البته آن‌ها توانایی این را نداشتند که با حمله‌ نظامی پاسخ دهند. برخلاف ما، که این‌کار را کردیم. دو روز پیش، بعد از حمله به عراق، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، سودانی رییس‌جمهوری عراق را به کاخ سفید دعوت کرد تا با بایدن دیدار کند.

پس می‌بینید؟ به خاطر این عمل، این حماقت که منطق را زیر پا می‌گذارد، ایران عراق را مجددا به دامن آمریکا برگرداند، که به نوبه‌ خود باعث تقویت حضور آمریکا در منطقه خواهد شد، و هم‌چنین ایران حمایت پاکستان و منطقه را از دست داد. ما هم با حمله‌ خود واکنش متقابل نشان دادیم که معلوم کرد قدرت نظامی ایران هم محدودیت‌های خودش را دارد. درحقیقت اقدام ایران سوءظن‌ها‌ را افزایش داد. چون ایران پیشاپیش روابط بدی با آذربایجان دارد. با ترکیه نیز راحت نیست. و حالا هم که با عراق و پاکستان!

خب این تعجب آور است. دو کشور هم‌زمان همدیگر را دوست و برادر خطاب می کنند اما در عین حال به خاک یکدیگر هم حمله می‌کنند.

به نظرم این تنزل روابط است. تنزلی جدی که بعد از سال‌ها اتفاق می‌افتد. اما من معتقد نیستم آسیبی که روابط ایران و پاکستان خورده ترمیم‌ناپذیر است. به خاطر این‌که پیوند دیرینه‌ای بین ایران و پاکستان برقرار است که بر اساس جغرافیا، تاریخ، میراث، فرهنگ، دین، زبان فارسی و اقبال لاهوری بنا شده. و البته ما هم در پاکستان متوجه هستیم. وقتی به ژئوپولیتیک منطقه نگاه می‌کنیم، می فهمیم که ایران هند نیست. هند دشمن ماست. اما ایران برای ما این‌گونه نیست.

در بیانیه‌هایی هم که پس از حمله تلافی‌جویانه ما منتشر کردیم، چه بیانیه‌ی ارتش، چه بیانیه‌ی وزارت خارجه، تصریح شده که ایران کشور همسایه و برادر ماست. و این‌که مردم پاکستان احترام و علاقه‌ی فراوانی برای مردم ایران دارند.

حال که روابط پاکستان و ایران به حد رسیده، چه کار باید کرد؟

در روز حمله به من گفتند که تا عصر نوعی غدرخواهی را سوی ایران شاهد خواهیم بود. این‌که متأسف هستند و از خط قرمز عبور شده. اما بعد بیانیه‌ وزیر دفاع ایران را دیدم. این بیانیه خیلی پرخاش‌گرانه بود. ماندن بر تکبر، و بگویید بله این به خاطر امنیت ماست، اگر این درباره امنیت ایران است، درباره حاکمیت پاکستان هم هست.

بگذارید بی‌تعارف بگویم. این خط قرمز است. و ما هم می‌دانستیم که در داخل خاک ایران تروریست‌های ضد پاکستان حضور دارند. ما از این اهداف باخبر بودیم و آن‌ها را نشانه گرفتیم. بدون کشتن حتی یک شهروند ایرانی. بدون حمله به تأسیسات ایرانی، چه نظامی چه غیرنظامی. حمله‌ ما کاملا محاسبه‌شده و دقیق و مشخص بود. حتی طرف ایرانی هم گفت که اتباع پاکستانی بودند که کشته شدند.

کسانی هم تئوری توطئه را مطرح می‌کنند و می‌گویند طرفین با هماهنگی با یکدیگر اقدام نظامی علیه یکدیگر را انجام داده‌اند. نظر شما چیست؟

نه نه. این رویداد بسیار بزرگ‌تر از این‌هاست. تئوری توطئه درست می‌بود اگر مساله محدود باقی می‌ماند. اما ما با یک بحران ملی و منطقه‌ای رو به رو هستیم. هم‌چنین شیوه‌ پرخاش‌گرانه و متکبرانه‌ ایران فراتر از تئوری توطئه است.

به نظرم اولین چیز باید بازگرداندن ارتباط و اعتماد بین تهران و اسلام‌آباد باشد. این اعتماد ضربه خورده. ارتباط قطع شده. چون فعلا سفرایی از طرفین حضور ندارند. می‌توانیم ابتدا ارتباط غیرمستقیم را چه از طریق دوطرف چه از طریق کشورهای دوست ایجاد کنیم. دومین چیز هم تدارک ملاقات بین مقام‌های امنیتی دو کشور برای بررسی موضوعات مربوط به امنیت مرزی بین دو کشور است.

آیا پیام گسترده‌تری را پاکستان سعی کرده بفرستد؟

بله. اگر ایران خواسته پیام بزرگ‌تری بفرستد ما هم پیام بزرگ‌تری داشتیم که فرستادیم. به خصوص در مقابل کشورهایی مانند هند. این‌که اگر می‌خواهید برای ما قلدری کنید یا مانع ما باشید، اگر می‌خواهید هژمونی منطقه‌ای‌تان را برما تحمیل کنید، مراقب باشید، گمان نکنید می‌توانید به راحتی قسر در بروید.

گاهی اوقات هند با همان لحنی صحبت می‌کند که ایران صحبت می‌کرد. و اگر به یاد بیاورید، در فوریه‌ سال ۲۰۱۹، حادثه‌ای در کشمیر در منطقه‌ پول‌واما که از سوی هند اشغال شده، رخ داد. آن‌گاه هواپیماهای هند از مرز عبور کردند و وارد خاک پاکستان درمنطقه‌ی بالاکوت شدند. آن‌جا پادگان نظامی‌ هم قرار نداشت. آن‌ها تنها به درختان و پرندگان حمله کردند اما از خط قرمز عبور کردند.

در عرض بیست و چهار ساعت پاکستان به حمله پاسخ داد و دو هوایپمای هندی را سرنگون کرد و یکی از خلبان‌ها را به اسارت گرفت. یادم است یک آژانس خبری غربی به من گفت حال با این اقدام شما الان جنگ می‌شود، گفتم نه جنگی در کار نخواهد بود. هند دوست دارد قلدری کند.

اگر شما درمقابل این قلدری از خود ترس نشان ندهید و پلک نزنید، آن‌ها عقب می‌کشند، اما اگر از خود ترس نشان بدهید و پلک بزنید، آن‌ها به شما ضربه خواهند زد. همین نیز در مورد اتفاقی که با ایران افتاد صدق می‌کند.