از مرکز اسلامی تا مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن

مهدی جدی‌نیا

ایران‌اینترنشنال

به رغم تلاش دست‌اندرکاران و هیات‌ امنای مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن برای دور نگاه داشتن نام این مرکز از افکار عمومی، تهدید معترضان از سوی یکی از کارمندان دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن، بار دیگر توجه افکار عمومی را به این مرکز جلب کرد.

اقدام رمضان سلطان‌محمدی، در تهدید معترضان به مرگ همزمان با برگزاری مراسم ختم ابراهیم رئیسی در مرکز اسلامی واشنگتن، باعث شد تا بار دیگر این سوال قدیمی مطرح شود که چه رابطه‌ای میان این مسجد بزرگ واقع شده در منطقه اعیان‌نشین پوتومک در مریلند با تهران وجود دارد.

مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن یا IEC که بنا به ادعای هیات‌ امنای آن یک عبادتگاه و مرکز دینی بدون هیچ وابستگی سیاسی است، سال‌هاست که از سوی بسیاری از منتقدان، متهم است که به عنوان پناهگاه امن حامیان جمهوری اسلامی شناخته می‌شود. برگزاری مراسم یادبود ابراهیم رئیسی نمونه‌ای دال بر این ادعا است که این مرکز به‌رغم تلاش گروه‌هایی در داخل آن برای نشان دادن استقلال مالی و سیاستگذاری، همچنان زیر سایه پروپاگاندای جمهوری اسلامی قرار دارد.

میزان این نفوذ به‌گونه‌ای بوده است که طی سال‌ها فعالیت این مرکز، امام جماعت آن همواره از سوی تهران تعیین شده است. امام‌ جماعت فعلی این مرکز، احمد بحرینی که در حدود دو دهه است در این مرکز مستقر است، پیشتر و قبل از عزیمت به ایالات متحده نماینده ولی‌فقیه در دانشگاه شهید بهشتی بوده است.

احمد بحرینی امام جماعت مرکزتعلیمات اسلامی واشینگتن
احمد بحرینی امام جماعت مرکزتعلیمات اسلامی واشینگتن

به دنبال طرح ادعا و اقدام دادستان‌های فدرال در سال ۲۰۰۹ به منظور مصادره این مرکز در راستای مبارزه با تروریسم، هیات‌ امنای این مرکز، نهایت تلاش خود را کرد تا بتوانند مقام‌ها و افکار عمومی را قانع کنند که این مرکز دارای فعالیت‌هایی مستقل است.

افزایش فشار از سوی مقام‌های فدرال آمریکا به دنبال رصد فعالیت‌های این مرکز و رابطه مالی این مرکز با جمهوری اسلامی از طریق بنیاد علوی، به دلیل دریافت کمک‌های مالی متعدد کماکان ادامه دارد.

این تلاش در حالی صورت می‌گیرد که قطع ارتباط ارگانیک این مرکز با دفتر حفاظت منابع جمهوری اسلامی، که در نبود سفارت و کنسولگری ایران در آمریکا عملا عهده‌دار این مسئولیت است، عملا ممکن نشده است.

مرکز اسلامی واشینگتن به درخواست ایران اینترنشنال برای توضیح درباره نسبت خود با حکومت ایران پاسخی نداد.

گفت‌وگوی ایران اینترنشنال با افراد مطلع حاکی از آن است که بعضی از کارمندان یا اعضای هیات امنای فعلی یا پیشین این مرکز، خود یا همسرشان در دفتر حفاظت منافع کار کرده یا می‌کنند و طی این سالها این مرکز بارها میزبان فعالیت‌هایی غیرمذهبی و همسو با اهداف جمهوری اسلامی بوده است. دعوت و میزبانی از روحانیون نزدیک به بیت خامنه‌ای از جمله محسن قرائتی ، محمدکاظم راشد یزدی و محسن تاج‌لنگرودی و مداحان نزدیک به نظام مثل محسن طاهری و رفت‌وآمد وابستگان به نظام از دختر حدادعادل، مشاور علی خامنه‌ای گرفته تا حمیدرضا عارف، فرزند معاون پیشین رئیس‌جمهوری از جمله مثال‌های قابل اشاره است.

 مصطفی رحمانی (نفر اول دست راست)، رئیس پیشین دفترحفاظت منافع جمهوری اسلامی و پدرشوهر دختر غلامعلی حدادعادل در یکی از برنامه‌های مرکز تعلیمات اسلامی
مصطفی رحمانی (نفر اول دست راست)، رئیس پیشین دفترحفاظت منافع جمهوری اسلامی و پدرشوهر دختر غلامعلی حدادعادل در یکی از برنامه‌های مرکز تعلیمات اسلامی

وجه تسمیه مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن به‌رغم اینکه در پوتومک مریلند واقع شده، اشاره دارد به یک دعوای قدیمی و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران.

این مرکز که پیشتر کلیسایی قدیمی و متروکه بوده، زمانی از سوی بنیاد علوی خریداری و تبدیل به مسجد می‌شود که جمعی از طرفداران انقلاب اسلامی به دنبال اقدامی ضربتی تلاش می‌کنند تا مسجد قدیمی و کهن واشینگتن‌دی‌سی را تصرف کنند. ظاهرا اختلاف نظر در مورد شیوه دین‌ورزی میان جوانان انقلابی عمدتا ایرانی و متولیان محافظه‌کار مسجد باعث می‌شود تا درگیری بالا بگیرد و بعد از اعتکاف اجباری انقلابیون در مسجد دی‌سی، هیات‌مدیره مرکز دست به دامن پلیس می‌شود تا مسجد را از تسخیر کنندگان خالی کند. پلیس وارد عمل می‌شود و علاوه بر اخراج این عده به‌زور، برای برخی از آنان دستور قضایی صادر می‌شود و چند نفری نیز به دلایل مختلف از جمله تخریب اموال مسجد حکم می‌گیرند.

روزنامه واشینگتن‌پست در گزارشی به تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۸۰ با اشاره به این‌که آتش انقلاب اسلامی ایران در جایی ۶هزار مایل دورتر از خاستگاهش، دامن مرکز اسلامی واشینگتن را گرفته ، نوشته است که این تضاد و کشمکش باعث شده است تا شکافی عمیق میان باورهای اسلامی پیش بیاید. در این گزارش که چندین مصاحبه مختلف با نمازگزاران مختلف در این مرکز از جمله با بهرام ناهیدیان، یکی از سخنگویان تندروهای ایرانی که بعدتر خود مسجد «مناسس» را تاسیس کرد، انجام داده و سعی کرده است تا چهره‌ای از شرایط حاکم و تغییر گفتمان اسلام بعد از وقوع انقلاب در ایران را تصویر کند.

از این زمان به بعد است که مرکز اسلامی واشنگتن دیگر نمی‌خواهد این مسلمانان تندرو و انقلابی را پذیرا باشد و لذا این عده با کمک بنیاد علوی به تکاپو می‌افتند تا مقر دیگری برای خود مهیا کنند.

بررسی‌ها و گفت‌وگوهای ایران اینترنشنال با منابع متعدد حاکی از آن است که نهایتا دست‌اندرکاران تصمیم‌گیری در بنیاد علوی می‌پذیرند که خرید ملک عبادتگاه قدیمی در پوتومک، و تبدیل آن به مرکزی برای مسلمانان انقلابی تصمیم درستی است. ملک قدیمی خریداری شده و بازسازی می‌شود و با عنوان مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن نامگذاری می‌شود.

تحقیقات ایران‌اینترنشنال همچنین نشان می‌دهد که نام‌گذاری این مسجد به مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن به رغم استقرار آن در ایالت مریلند و شهر پوتومک، نوعی دهن‌کجی به مسجد قدیمی واشینگتن بود که مدیران وقت آن، دیگر تمایلی به پذیرش مسلمانان انقلابی نداشتند.

کشمکش طرفداران اسلام انقلابی با دست‌اندرکاران مسجد قدیمی واشینگتن با تاسیس مرکز تعلیمات اسلامی، پایان نگرفت و به‌رغم در اختیار داشتن مسجدی متعلق به خودشان در پوتومک و به‌رغم گذشت چهاردهه از این دعوای قدیمی، هر از گاهی جمعی از این مسلمانان تندرو با تجمع در مقابل این مسجد در روزهای جمعه و برگزاری نماز خیابانی در مقابل آن، خوانش امنای مسجد واشنگتن از اسلام را به چالش می‌کشند. امام جماعت فعلی مرکز اسلامی واشنگتن تمایلی نشان نداد تا درباره این چالش‌ها و تاریخچه این اختلاف با ایران‌اینترنشنال گفتگو کند.

ایده تاسیس مرکز اسلامی واشنگتن در ژوئن ۱۹۵۲ میلادی (خرداد ۱۳۳۱) با هدف ایجاد پایگاهی برای عبادت و تجمع مسلمانان با پیشنهاد سفیر پیشین مصر، محمود حسن پاشا و مشارکت سفارت‌های اسلامی در پایتخت آمریکا شکل گرفت شد. بنای این مسجد که در منطقه‌ای موسوم به خیابان سفارت‌ها،‌ واقع شده توسط معمار شهیر ایتالیایی ماریو روسی طراحی و اجرا شده، کاشی‌های دیوار مسجد از ترکیه آمده است، چلچراغ‌های برنزی و دیوارنویسی‌های قرآنی را سفارت مصر هدیه کرده و علاوه بر تامین بخشی از هزینه ساخت مسجد، فرش‌هایی که مسجد با آن مفروش شده است نیز هدیه محمدرضا شاه پهلوی به این مسجد بوده است. 

بخشی از این فرش‌های دستباف کرمان که نام محمدرضا‌ پهلوی به‌عنوان اهدا کننده در تار و پود فرش‌ها بافته شده، در زمان اشغال مسجد توسط انقلابیون تخریب می‌شود. در سال‌های اخیر این فرشها با موکت‌های سراسری طرح سجاده جایگزین شدند و هم‌اینک تعدادی از این فرش‌ها در انبار و کتابخانه مسجد نگه‌داری می‌شود.

کشورهای مصر، عربستان سعودی، اندونزی، عراق، سوریه، پاکستان و یمن همراه با کمپانی نفتی آرامکو بودجه ساخت مسجد را تقبل می‌کنند و این بنا با هزینه‌ای بالغ بر یک‌و‌نیم میلیون دلار ساخته می‌شود.

مراسم افتتاحیه رسمی مسجد واشنگتن در سال ۱۹۵۷ میلادی ۱۳۳۶ و در سایه جنگ دوم جهانی و قطبی شدن جهان به دو بلوک شرق و غرب، با سخنرانی رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، دوایت آیزنهاور انجام می‌شود.

روزنامه نیویورک‌تایمز نیز کمی بعدتر در گزارشی به قلم ژانت اوتن با اشاره به مدارای آمریکا با ادیان مختلف در مقدمه این گزارش آورد که به زودی صدای اذان مسلمانان به نوایی متداول در پایتخت آمریکا تبدیل می‌شود.

بنای این مسجد به‌عنوان سمبل رواداری ادیان مختلف در آمریکا به گونه‌ای بود که بعد از حادثه یازدهم سپتامبر جرج‌ دبلیوبوش پسر نیز در مراسمی در این مسجد حاضر شد و بر آزادی بیان و حقوق مسلمانان در آمریکا تاکید کرد.

اگر چه تسخیر مسجد واشنگتن توسط انقلابیون ایرانی اتفاق نادری در تاریخ این مسجد است اما نکته جالب این است که پیش از این اتفاق نیز در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ ) شمسی، دوازده‌ نفر از مسلمانان تندرو که خود را «حنفیون» نامگذاری کرده بودند در اعتراض به پخش فیلم «محمد فرستاده خدا» ساخته مصطفی عقاد این مسجد را اشغال مسلحانه کردند و ۱۴۹ نمازگزار را به گروگان گرفتند. روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست در گزارشی با تشریح این اتفاق به نقش سه دیپلمات موثر در پایان این گروگانگیری اشاره می‌کند و می‌نویسد که اردشیر زاهدی سفیر ایران به همراه سفیر پاکستان و سفیر مصر وارد مذاکره با گروگانگیرها می‌شوند و بعد از ۴۸ ساعت مقدمات آزادی گروگان‌ها را فراهم می‌کنند.

نکته جالب این است که این مسجد در حالی به آوردگاه مذاکره بین‌المللی تبدیل شد که سه دیپلمات دخیل در مذاکرات هر سه مشهور به گرایش‌های غربی شدید بودند: زاهدی عاشق شامپاین و معروف به زن‌بارگی، همراه با یعقوب‌خان طالب نوشیدنی‌های کوکتل و قُربال با آن تیپ ناپلئون مآبانه‌اش، با توسل به آیاتی از قرآن و درخواست رافت اسلامی، مسلمانان مسلح تندرو حنفی را متقاعد به تسلیم سلاح‌هایشان و آزادکردن گروگان‌ها می‌کنند.