روزی روزگاری میلان
شیوع بیماری کرونا و قرنطینه خانگی با همه ناراحتیها و معضلاتش، فرصتی مناسب بود که تعدادی از بازیهای قدیمی را تماشا کنم. دیدن بازیهایی که به طرزی عجیب خالص و ناب به نظر میرسند. از کیفیت پایین تصویربرداری گرفته تا همراه شدن عکاسهایی که بدون کاور و با لباس معمولی کنار زمین ایستادهاند و به وقت گلزنی تیمشان به زمین میآیند تا در جشن گل شرکت کنند! تیمی که تماشای بازیهایش بیش از همه برایم لذت بخش و جذاب بود، میلان دهه ٩٠ بود و خوشا به حال کسانی که در آن دهه میتوانستند در ورزشگاه یا به صورت تلویزیونی بازیهای این تیم را ببینند. متاسفانه در آن دوره مسابقات فوتبال خارجی در ایران پخش زنده نمیشد و تماشای آن هفتهای یک بار در آخر برنامه ورزش و مردم آن هم فقط پنج یا ده دقیقه از یک بازی بود. در این میان مسلما دیدن یک بازی از میلان قدرتمند دهه ٩٠ یک آرزوی محال بود. سهم آن دوران ما از میلان، دیدن احتمالی برخی از گلها در اخبار ورزشی و یا پیگیری نتایج در کیهان ورزشی و دنیای ورزش در روزهای شنبه بود.
به هر روی دیدن بازی میلان آن دوران، حتی در این روزها که فوتبال پیشرفت فوقالعادهای داشته، هیجانانگیز است. میلان دهه ٩٠ یکی از پرستارهترین تیمهای تمام دوران بود که با همت سیلویو برلوسکونی گرد هم جمع شده بودند. برلوسکونی که در آن زمان مالک شبکههای تلویزیونی مدیاست ایتالیا بود، در سال ١٩٨٦ این باشگاه را خریداری کرد. آن تیم میلان در دوران بدی قرار داشت و در سال ١٩٨٢ به دسته پایینتر سقوط کرده بود، هر چند پس از یک فصل خودش را دوباره به سری آ رسانده بود.
میلان قدرتمند در اواخر دهه ٨٠ با آمدن آریگو ساکی و اوجگیری چند چهره جوان ایتالیایی شکل گرفت و با پیوستن فوق ستارگان هلندی به بهترین تیم باشگاهی عصر خود تبدیل شد. هنوز میتوان از دیدن بازی تک تک بازیکنان میلان آن دوران به وجد آمد. فرانکو بارزی، لیبرو و رهبر تیم که دائما از دفاع جدا میشد و با پاسهای کوتاه و بلندش یکی از بهترینهای تاریخ بود. پائولو مالدینی که در شانزده سالگی به تیم اول باشگاه رسید و هنوز هم نمیتوان تشخیص داد که راست پا است یا چپ پا! کارلو آنچلوتی که یک هافبک دفاعی مدرن بود. روبرتو دونادونی که با توپ جادو میکرد و با دریبلهای کم نظیرش مدافعان را وادار به اشتباه میکرد. فرانک رایکاردی که موتور تیم در میانه میدان بود و تکنیک و قدرت را با هم تلفیق میکرد. رود گولیتی که در زمین و هوا به یک اندازه خطرناک بود و با موهای منحصر به فردش جایی ثابت در پوسترهای روی دیوار پسران فوتبال دوست آن دوران داشت و بالاخره مارکو فان باستنی که بهترین گلزن نسل خود بود و اگر دچار آن مصدومیت مهلک نمیشد، مطمئنا بیش از آن سه توپ طلا را در کلکسیون افتخاراتش داشت.
با درایت برلوسکونی این تیم هر ساله تقویت میشد. ژان پیر پاپن، دژان ساویسویچ، مارسل دسایی، جان لوییجی لنتینی و زوانیمیر بوبان، سرشناسترین بازیکنانی بودند که به حفظ قدرت میلان کمک کردند. با انتقال ساکی به تیم ملی ایتالیا و پیوستن فابیو کاپلو، میلان کماکان در اوج باقی ماند. به طوری که میتوان آن را در کنار برزیل دهه ٥٠ و ٦٠، آژاکس دهه ٧٠ و بارسلونای دهه ٢٠١٠ از جمله دیدنیترین و قدرتمندترین تیمهای دوران دانست و بعد از سالها از تماشای بازیهای آنها لذت برد.