در پایان مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا هر چهار تیم لیگ برتر انگلستان به مرحله بعدی صعود کردند تا پیشرفت فوتبال باشگاهای انگلستان کاملا آشکار شود.بارسلونا، پورتو، آژاکس و یوونتوس در کنار چهار نماینده فوتبال انگلستان در مرحله یک‌چهارم نهایی باید مقابل یکدیگر قرار بگیرند.

در بین هشت  تیم صعود کننده به مرحله یک چهارم نهایی حضور چهار تیم انگلیسی بی دلیل نیست اما نکته قابل توجه تقابل سه تیم انگلیسی با نمایندگان فوتبال آلمان در این مرحله از مسابقات بود که در نهایت با برتری تمامی نمایندگان فوتبال لیگ برتر همراه بود.

پیروزی تاتنهام مقابل دورتموند، منچستر سیتی مقابل شالکه و لیورپول مقابل بایرن مونیخ نشان داد فوتبال در لیگ برتر انگلیس پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است.

با نگاهی به اتفاقاتی که در لیگ برتر انگلستان رخ داد و حضور مربیان نوگرایی که فلسفه خاص مربیگری خود را دارند چنین برتری دور از انتظار نبود.

منچسترسیتی

منچستر سیتی با حضور پپ گواردیولا و فلسفه فوتبال منطقه‌ای‌( Positional Games) دور جدیدی از فوتبال را به نمایش گذاشته است.

گواردیولا پس از تجربه حضور در فوتبال آلمان کاملا دگرگون شد. در تفکرات گواردیولا( possessional games) کاملا تغییر کرد. حفظ توپ تحت هر شرایطی در این فلسفه رکن اصلی موفقیت بود اما گواردیولا با تکامل این سیستم به بازی منطقه‌ای( برتری عددی در مکانهایی که توپ وجود دارد) فلسفه جدیدی را در فوتبال به نمایش گذاشت که در منچستر سیتی به اوج رسید. سیتی در تقابل با شالکه رکورد شکست و در مجموع و با نتیجه ۱۰-۲ فصل جدیدی را در لیگ قهرمانان اروپا به ثبت رساند.

تاتنهام

تاتنهام با مائوریتسیو پوچتینو به تیمی منحصر بفرد تبدیل شده که به بازیکن خاصی خلاصه نمی شود. پس از برتری تاتنهام در تقابل با دورتموند توانایی‌های تاکتیکی پوچتینو ثابت شد. به رغم درخشش هری کین اما تفکرات تاکتیکی پوچتینو از دلایل اصلی موفقیت تاتنهام در این مرحله از مسابقات است. پرسینگ بازیکن و فضای مورد استفاده او مهمترین ویژگی فلسفه مربیگری پوچتینو است که در تاتنهام به اوج رسیده است. تاتنهام در این مرحله از مسابقات دورتموند صدرنشین بوندسلیگا را حذف کرد تا نشان دهد حرفهایی زیادی در لیگ قهرمانان اروپا دارد.

منچستر‌یونایتد

در تاریخ همواره مد تکرار می‌شود و فوتبال نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس از روی کار آمدن اوله گونار سولسشر،منچستریونایتد کاملا متحول شد. سولسشیر با کپی‌برداری از تفکرات الکس فرگوسن و بازگشت به فلسفه تهاجمی این تیم در سیستم ۲-۴-۴ نشان داد که انتخاب مربی که به فلسفه باشگاه آشنایی دارد مهمترین دلیل موفقیت است. ژوزه مورینیو با تفکرات دفاعی‌اش گزینه مناسبی برای یونایتد نبود اما سولسشیر با بازگشت به فلسفه‌ الکس فرگوسن که یونایتد را در دنیای فوتبال به اوج رساند یکبار دیگر غرور و افتخار را به این باشگاه برگرداند.

یونایتد به رغم شکست خانگی مقابل پاری سن ژرمن در استادیوم خانگی این تیم با نتیجه ۳-۱ پیروز شد تا مدیران یونایتد در انتخاب سولسشیر به عنوان مربی دائمی دیگر بهانه‌ای نداشته باشند.

لیورپول ۳ - بایرن مونیخ ۱

لیورپول در خانه بایرن مونیخ پیروز شد تا نشان دهد که فلسفه جی جن پرسینگ، یورگن کلوپ همچنان در تقابل با مربیانی همچون نیکو کواچ که فلسفه نوگرایی خاصی ندارند قابل مقایسه نیست. کلوپ به همراه دیگر مربیانی که در لیگ برتر انگلستان فعالیت می‌کنند فلسفه خاص خود را دارد. Counter Attacking نوعی از فلسفه دنیای فوتبال است که از بازی هاکی روی یخ گرفته شده است. در چنین تفکری بازپس گیری توپ در یک سوم دفاعی حریف مهمترین فاکتور موفقیت است. کلوپ در دورتموند این نوع تفکر را به فوتبال دنیا معرفی کرد و در لیورپول آن را به اوج رساند. لیورپول به رغم بازیهای حساس در لیگ برتر انگلستان و رقابت تنگانگ با منچسترسیتی موفق شد در لیگ قهرمانان اروپا به مرحله یک چهارم نهایی صعود کند و به مانند دیگر نمایندگان فوتبال انگلستان برتری خود را در این دوره از مسابقات به اثبات برساند.

به غیر از حضور چهار نماینده فوتبال انگلستان، بارسلونا، پورتو، یوونتوس و آژاکس نیز به مرحله یک چهارم نهایی صعود کردند تا مسابقات در مرحله بعدی برای فوتبال دوستان انگلیسی حساسیت خاصی داشته باشد.